در آخرین روزهای حیات این نظام ضد بشری شاهد جنایت غیر قابل تصور دیگری توسط رژیم علیه کودکان کشورمان هستیم.
جنایتی که یا مستقیم توسط نیروهای امنیتی رژیم انجام میشود و یا با نادیده گرفتن این جنایت و عدم پیگیری ان توسط دولت؛ عملا دست تروریستها برای انتقام از پیشتازی دختران انقلاب زن؛ زندگی؛ آزادی باز گذاشته میشود. هر کدام از دو سناریو فوق که واقعیت داشته باشد؛ مسئول مستقیم آن رژیم جمهوری اسلامی و مسئولان آن هستند. واین امر باید مورد توجه جامعه بین المللی قرار گیرد.
این موضوع حائز چنان اهمیتی است که اگر برای رسیدگی به آن شورای امنیت ملل متحد جلسه تشکیل دهد و بدلیل مورد تهدید قرار گرفتن امنیت کودکان در یکی از کشورهای دنیا؛ جمهوری اسلامی را به پاسخگویی بخواند؛ امری غیرمترقبه نخواهد بود.
در واقع موضوع؛ حمله گسترده؛ مستمر و سیستماتیک با سلاحهای شیمیایی به شهروندان (کودکان) یک کشور از جامعه بین المللی است که بایستی از طرف همه اعضای سازمان ملل متحد مورد توجه قرار گیرد و محکوم شود.
از زاویه دیگری اگر به کنوانسیون حقوق کودک که توسط ۱۹۳ کشور و از جمله همین رژیم امضا شده نگاه کنیم در مییابیم که وظیفه این رژیم است تا تمامی مساعی خود را برای رعایت و تضمین حقوق مدنی؛ سیاسی؛ اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی کودکان بکار گیرد؛ و گرنه دولتها میتوانند شکایاتشان را از او را به کمیته حقوق کودک ملل متحد تسلیم نمایند. با نگاهی به این پیمان نامه (۱) میبینیم که این رژیم حداقل ناقض بندهای یک تا پنج و بویژه ماده (۶) که در ان بشرح زیر آمده است؛ میباشد:
۱- کشورهای طرف کنوانسیون حق ذاتی هر کودک را برای زندگی برسمیت خواهند شناخت؛
۲-کشورهای طرف کنوانسیون ایجاد حداکثر امکانات برای بقا و پیشرفت کودک را تضمین خواهند نمود.
در اینجا فرصت پرداختن به - حق آزادی بیان؛ آزادی دسترسی به اطلاعات (با در نظر گرفتن مبانی عرفی معمول در جوامع دموکراتیک)؛ آزادی مذهب؛ آزادی اجتماعات و مجامع مسالمت آمیز؛ و یا حق کودکان برای برخورداری از استاندارد مناسب زندگی (ماده ۲۷) و حق کودک نسبت به برخورداری از آموزش و پرورش مناسب (ماده ۲۸) - نیست. همچینین به کنوانسیونهای بین المللی دیگر مانند کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (۲)؛ و کنوانسیون حقوق سیاسی زنان (۳) که به شکل دیگری بیان کننده نقض فاحش این حقوق از طرف جمهوری اسلامی است؛ نمیپردازیم.
اگر به موضوع اخیر بخواهیم بر گردیم؛ عملا اطلاعیه هایی مانند یونیسف: "مدرسه، پناهگاهی امن برای یادگیری کودکان و نوجوانان در محیطی ایمن و حمایتگر است و اینگونه حوادث میتواند تاثیر منفی بر نرخ بالای آموزش کودکان به ویژه دختران که از دستاوردهای دهههای اخیر است بگذارد". تاثیر چندانی نخواهد داشت و بایستی سازمانهای بین المللی دیگر را به اهمیت حفظ جان کودکان ایرانی توجه داد تا بتوان به این فاجعه جنایتکارانه در محیطهای آموزشی کودکان و نوجوانان پایان داد.
در مورد دلایل ارتکاب این جنایت میتوان گفت؛ رژیمی که بشدت از پیشتازی دختران شجاع آن کشور در انقلاب نوین مردم ایران خشمگین است و هیچ راهکاری برای پاسخ به خواسته آنها برای " زندگی" در مقابل ایدیولوژی "مرگ و شهادت" رژیم ندارد؛ مانند نازیها که اطاق گاز را اختراع کردند؛ کلاس گاز را ابداع کرده است؛ تا شاید بتواند دور بعدی اعتراضات را بشکنند و چند روزی بیشتر به حیات خود ادامه دهد. یادمان باشد که این رژیم همان رژیمی است که به بشار اسد کمک کرد تا سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکاش را گسترش دهد و از آنها علیه مردماش استفاده کند.
و نهایتا وظیفه ما در داخل و خارج کشور چیست؟ شاید گسترش اطلاع رسانی در بین خانوادهها و دانش آموزان؛ رساندن صدای دختران ایران به جهانیان؛ درخواست از دولتها و سازمانهای بین المللی برای اعتراض به دولت جمهوری اسلامی؛ گسترش اعتراضات و اعتصابات توسط خانوادهها در جلوی مدارس با شعار" امنیت مدارس را بدست گیریم " و محکوم کردن حمله تروریستی شیمیایی به مدارس دختران مان.
کیقباد اسماعیل پور - عضو شورای ملی تصمیم
منابع:
(۱): پیمان نامه حقوق کودک
( https://iran.un.org/)؛
(۲) پیمان نامه رفع هر گونه تبعیض علیه زنان
( https://iran.un.org/)؛
(۳) پیمان نامه حقوق سیاسی زنان
(https://treaties.un.org/).
لایسیته میخواهیم یا سکولاریسم؟ حنیف یزدانی
مسموم سازی، مهران رفیعی