به مناسبت روز جهانی زن
روز جهانی زن، روزی است که تمامی زنان، اقلیتهای جنسی و برابری خواهان برای رفع تبعیض جنسیتی تجدید عهد میکنند، دستاوردها را جشن میگیرند و کمبودها را بررسی میکنند. بیش از صد سال است که جنبش رهایی از تبعیض جنسیتی همچنان ادامه دارد، ولی هنوز هستند کشورهایی که زنان با چالشهای بسیاری برای رفع تبعیض روبرو میباشند.
امسال ما در شرایطی روز جهانی زن را گرامی میداریم که زنان و دختران و جوانان سرزمین ما، جنبش نوین "زن، زندگی، آزادی" را از شهریور ۱۴۰۱ آغاز کردهاند. این جنبش که مهمترین هدفش رفع تبعیض جنسیتی است، نقطه عطفی است در مبارزات زنان ایران برای رسیدن هدف جهانی رهایی از تبعیض.
بیش از ۱۲۰روز از این جنبش انقلابی میگذرد و امروز میتوان آن را انقلاب زنانه خواند زیرا در جامعه ایران دگرگونی به وجود آورده و دارای ویژگیهای خاصی است که با جنبشها و انقلابهای پیشین متفاوت است.
ویژگیهای را میتوان این چنین خلاصه کرد:
همراهی مردان با زنان
جنبش با اعتراصات، در پی قتل مهسا / ژینا، دختر کرد که در مراسم خاکسپاریش در کردستان "دختر ایران" خوانده شد با شعار "زن، زندگی، آزادی" آغاز شد. اعتراضات با زنان و دختران در صف اول آن و "همراهی مردان" که این بار نگفتند، "حجاب مشکلی نیست که باید به آن پرداخت" ابتدا در کردستان و به سرعت در بیشترین شهرهای ایران شکل گرفت. در خلال عمر رژیم اسلامی، زنان علیه حجاب اجباری، قوانین زن ستیز، تبعیضهای جنسیتی، جداسازی جنسیتی و خشونت روزمره حاکم بر آنان مبارزه و مقاومت کردند و در طی این سالها نه تنها مردان در کنار زنان قرار نگرفتند بلکه در مواقعی در مقابل زنان نیز قرار گرفتهاند.
حجاب اجباری
حجاب اجباری "پاشنه آشیل جمهوری اسلامی" نقطه آغازین این جنبش بوده که از اهمیت بسزایی برخوردار است. چهل و چهار سال مبارزه مستمر زنان علیه "حجاب اجباری" و کمپینهای بسیاری علیه آن و از سر بر افکندن حجاب در خیابانها آنچنان رژیم را مستاصل کرد که حتی سردمدارانشان بارها اذعان کردهاند که در این راه شکست خوردهاند. رژیم برای پاسداری از حجاب اجباری به ابداع ترفندهای گوناگون که آخرینش همان آتش به اختیار کردن گشت ارشاد بود، پرداخت که سبب قتل ژینا شد.
رژیم اسلامی از حجاب اسلامی به شدت محافظت میکند زیرا که حجاب هویت و اسلامیت رژیم است و از این طریق است که میتواند پابرجا بماند. دیدهایم که رژیم اسلامی با هدف اقتدار بر نیمی از جمعیت ایران یعنی زنان، فرمان حجاب اجباری را بلافاصله پس از انقلاب اسلامی صادر کرد و بدین ترتیب پایه گذاری اقتدار را از زنان شروع و نهایتا به کل جامعه انتقال داد. فرمان حجاب یک فرمان سیاسی بود و برای پابرجایی قدرت سیاسی رژیم صادر شد و تمامی مبارزات زنان علیه حجاب، سیاسی است زیرا که پایههای رژیم اسلامی را به لرزه در میآورد و میتواند آن را بزیر بکشد.
مقابله با مردسالاری و رفع تبعیض جنسیتی
رژیم اسلامی مالکیت بدن زن را پس از پدر، همسر، برادر و تمامی نرینههای خانواده و فامیل برای خود بر کرسی مینشاند و مردسالاری را به درجه اعلا در جامعه مستحکم میسازد.
این انقلاب مبارزه با مردسالاری و بسیاری از سنتهای کلیشەای و تابوهای زن ستیز جامعه را سرلوحه اهداف خود دارد و نخستین انقلابی است کە تبعیض جنسیتی و بطور کل تبعیض در کلیه قشرهای اجتماعی را نفی میکند و به دنبال جامعه انسانی بدون تبعیض است.
همبستگی
گسترش سریع اعتراضات از کردستان به تمامی استانها و بیش از ۳۰۰ شهر، و حتی روستاها نشان دهنده توانایی این جنبش در ایجاد همبستگی بین تمامی اقشار گوناگون مردمان ایران است که از نسلها، نحلههای سیاسی و اتنیکهای گوناگون تشکیل شدهاند.
حمایت و پشتیبانی گسترده ایرانیان در سراسر جهان
ایرانیان در بیش از ۱۰۰ شهر در سراسر جهان تظاهرات اعتراضی با مشارکت صدها هزار نفر برگزار کردند و از این انقلاب بی همتا حمایت کردند. آنان توانستند حمایتهای نهادهای بین المللی، حقوق بشری، زنان، هنرمندان، نویسندگان، ورزشکاران و سران کشورها را بطور گسترده به خود جلب کنند. حتی بسیاری از اعضای پارلمان اروپا و کانادا "کفالت سیاسی" زندانیان این انقلاب را بە عهدە گرفتەاند. زندانیانی که حکم اعدام به دلیل شرکت در اعتراضات برایشان صادر شده است.
اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون "مقام زن" سازمان ملل و تشکیل کمیتە حقیقتیاب به دنبال تلاشهای زیاد ایرانیان خارج انجام گرفت که نشانده این است که ایرانیان ساکن خارج توانستهاند صدای مردمان کف خیابان را به مجامع بین المللی برسانند.
حمایت و همراهی گسترده ایرانیان خارج از کشور و جهان بی سابقه بوده است
فرا ایدئولوژیک با شعار زن، زندگی، آزادی
انقلاب جاری فرا ایدئولوژیک با شعار نوین و مدرن "زن، زندگی، آزادی" است که به طبقه یا قشر خاصی تعلق ندارد و خواهان زندگی عادی و رفاه برای تمامی مردمان ایران است. این انقلاب شعاری در پیشانی دارد که از سه واژه ساخته شده که در بطن خود مفاهیم بسیاری را در بر میگیرد.
"زن"
زنان نیمی از مردمان ایراناند که در خلال عمر جمهوری اسلامی تحت تبعیض و ستم چند لایه بودهاند و بیشترین ستمها بر آنها رفته است. بنابراین در اولین نگاه واژه "زن " نشانگر حقوق انسانی زنان است. اما این واژه در مفهومش عمیق تر میشود و به مردان هم ارتباط پیدا میکند. زیرا مردان با آگاهی هایی که در خلال مبارزات زنان به دست میآورند، در مییابند که جامعهای که نیمی از جمعیتش انسان درجه دوم است، بر جا ماندن مردان در منزلت انسانی امکان پذیر نیست و برای رسیدن به یک جامعه انسانی باید با زنان همراه شوند.
تجربه مبارزات زنان و برابری خواهان در جهان نیز نشان میدهد که در کشورهایی که برابری جنسیتی برقرار شده و دارای شکاف جنسیتی بسیار پاییناند، زنان و مردان در رفاه، سلامت، شادی، عشق، مهربانی، آرامش و آسودگی زیست میکنند. و به همین دلیل است که در این انقلاب، مردان همراه زناناند و دریافتهاند که برابری جنسیتی تنها به نفع زنان نیست بلکه به نفع مردان و تمامی قشرهای جامعه میباشد.
همچنین واژه "زن " بر فردیت و استقلال زن تکیه میکند و در مقابل نیرویی مانند حکومت، سنت و دین برای کنترل فردیت، و اندیشه و اراده مستقل میایستد.
"زندگی"
در شعار سه گانه انقلاب "زندگی" درست در مقابل رژیم زندگی کش قرار دارد که چهل و چهار سال است که مردهگی را برای مردم تبلیغ میکند و میخواهد آنها را برای مردن و زندگی بهشتی آن دنیایی آماده کند. زندگی در این شعار نشان دهنده این است که آنچه که زنان و جوانان و تمامی مردمان ایران تجربه میکنند زندگی نیست و از زندگی طبیعی و دلخواه انسانی بسیار بدور است. زندگی روزمره مردمان ایران که اکثریت در زیر خط فقر هستند و در آن از رفاه، سلامت، شادی و آرامش خبری نیست، به دلیل حاکمیت رژیم تمامیت خواه اسلامی است که به وجود آورنده بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، فساد فزاینده، شدت آلودگی محیط زیست و نابودی منابع طبیعی است.
زندگی معمولی دلخواه زنان و جوانان و همه مردمان ایران که در آن شرایط مادی، روحی و روانی شایستهی شئون انسانی آماده باشد از توان رژیم فاشیست اسلامی در ایران به دور است. بنابراین برای رسیدن به اهدافی که در زیر همین واژه به ظاهر ساده و پر محتوا وجود دارد گذر ار این نظام الزامی است.
"آزادی"
آزادی در این شعار نشان دهنده احتیاج مبرم زنان و جوانان و تمامی مردمان ایران به فضای باز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. آنان خواستار جامعهای هستند که بتوان در آن آزادی اندیشه و سخن، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات، آزادی پوشش، آزادی
عملکردها، آزادی خوردن و خوابیدنها و... را داشت. واژه آزادی در این شعار بسیار پر اهمیت است زیرا در جامعه ما، مردمان از منزلت انسانی به امت اسلام تنزل پیدا کردهاند و فقط باید گوش به فرمان وادیان امور باشند، وادیان اموری که با امنیتی ترین و پلیسی ترین شیوهها تلاش دارند که مردمان را در محدوده امت نگه دارند و اعمال آنها را کنترل کنند.
در قرن بیست و یک که در بیشترین نقاط جهان، مردمان از بیشترین آزادیها برخوردارند، معدود کشورهایی هستند که این چنین عمل میکنند! در تجربه انقلابهای پیشین مانند انقلاب مشروطه و انقلاب پنجاه و هفت، خواست آزادی یکی از مهمترین خواستههای این دو انقلاب بود. اما دیدیم که در انقلاب مشروطه به دلیل مشارکت و دخالت روحانیون، "آزادی" در قانون اساسی مشروط شد و نهایتا در انقلاب اسلامی "آزادی" در قانون اساسی محو شد. بنابراین واژه "آزادی" به معنای گرفتن قدرت از دین است زیرا که تاکنون سلب آزادیها همیشه از دین بوده است.
انقلاب زنانه و خصیصههای آن
نام این انقلاب که زنانه نامیده میشود برخلاف نظری است که میانگارد که با زنانه خواندن، جدایی بین زنان و مردان به وجود میآید.
"انقلاب زنانه"
جنسیتهای گوناگون را به بطور برابر در کنار هم قرار میدهد و بین هویتهای جنسی، قومی، اتنیکی، پیوند و همبستگی برقرار میکند.
زنان و مردان برابری خواه را نه تنها در ایران بلکه در سراسر منطقه و جهان متحد و هم بسته میداند تا آپارتاید جنسی و زن ستیزی را از جوامع بشری بزداید.
برابری خواه است و انسانی را برتر از دیگری نمیپندارد و همه مواهب زندگی را از آن همه میداند.
نگرشی زنانه دارد زیرا جامعه ما سالیان دراز تحت نگرش مردانه مدیریت و اداره شده و پدر - مرد سالاری در بن جامعه کاشته شده است و این البته بدین معنی نیست که چاره، مادر - زن سالاری است. اکنون زمان آن فرا رسیده که زنان و مردان همپای هم با نگاه متفاوت به جهان هستی راهکارهای رهبری و مدیریتی جامعه را ارائه دهند تا توازن قوا برای یک جامعه سالم و مدرن فراهم گردد.
اگر بیاد داشته باشیم بودند تحلیل گرانی پیش از آغاز این انقلاب که زنانه بودن آن را پیش بینی کردهاند. شرایط تبعیض شدید جنسیتی در سالهای گذشته و مبارزات بی امان زنان بر ضد زن ستیزی و آپارتاید جنسی که همواره به وسیله نظام توتالیتر به شدت سرکوب شده است، زمینه اینگونه پیش بینیها است.
"انقلاب زنانه" به معنی ایفای نقش مهم زنان بر ضد تبعیض، بی حقوقی اقشار گوناگون جامعه، فقر، و خفقان سرسام آور است که هدف بر برکناری کلیت نظام دین سالار و زن ستیز دارد و حق خواهی زنان، مردان و تمامی ستم دیدگان را نمایندگی میکند.
مهمترین هدف این انقلاب از بین بردن تبعیض جنسیتی و تبعیض در تمامی قشرهای گوناگون اجتماعی است. با پیروزی این انقلاب، حکومت تمامیت گرای اسلامی که بر قوانین زن ستیز و محرومیت زنان از حقوق انسانیشان پایه گرفته، فرو خواهد ریخت و. ریشههای پدرسالاری- مردسالاری در جامعه تضعیف خواهد شد تا به تدریج تحت آموزش و ایجاد فرهنگ برابری جنسیتی از بین برود.
نظامی دموکراتیک بر اصول منشور حقوق بشر که دین هیچ قدرتی در حکومت و سیاست ندارد بر پا خواهد شد و جامعهای برابر که در آن از انواع تبعیض خبری نیست و انسانها با رفاه، شادی، مهربانی، عشق و آرامش در آن زندگی میکنند، به وجود خواهد آمد.
گرامی باد روز جهانی زن
پیروز باد انقلاب "زن، زندگی آزادی""
شهلا عبقری