"با شادباشِ روز جهانی زن، به همه زنان سرفراز، دلاور و تاریخسازِ ایران"
ویژه گویا
"رهبرمعظم" تا دو روز پیش در خواب تشریف داشتند.
آخوند خامنهای پس از چند ماه اجرای انتقام جویی از کودکان و مسموم کردن هزاران دانش آموز، که روشن نیست در آینده زندگیِ و تندرستی آنان چه اثرهایی ناگواری خواهد داشت، در همآن نقش همیشگیی خود که تنها سادهدلان را میتواند فریبدهد، نمایان شد. این آقا که در همه کارها به ویژه سرکوبها و تبهکاریها دخالت آشکار دارد و دستور دهنده است، اکنون ادعا میکند که آگاه نبوده و اینکار را جنایت نابخشودنی میخواند!
این ۴۴ سال حتا پیش از به قدرت رسیدن با کشتار سینما رکس آبادان و زنده، زنده سوزاندن نزدیک به ۴۰۰ انسان همین بوده است و تا هستند همین خواهدبود.
نه یورش وحشیانه به کوی دانشگاه در ۱۳۷۸ فراموش میشود، نه قتلهای زنجیرهای، نه جلوگیری از خرید واکسن کرونا که سبب مرگِ دهها هزارتن در ایران شد، نه جنایتها علیه زنان زیرِ لوایِ گشت ارشاد، نه زدن عمدی هواپیما و نه دیگر کشتارها از ۹۶ تا کنون. در همه این تبهکاریها متهم نخست شخص خامنهای است سپس دیگران از آن میان فرزند از خودش تبهکارتر مجتبا.
هرگاه انکار دیگر سودی ندارد
هنگامیکه آش خیلی شور میشود و چون این روزها کار به جایی میرسد که حتا طالبان مسمومکردن شیمیایی دانش آموزان را جنایت میخواند، در میان خودیها نیز ناخشنودی بالامیگیرد، جهانیان واکنش شدید نشان میدهند و امکان بالارفتن پردهها و نمایانشدن چهره نکبت رهبر و فرزندش در پشتِ جنایت میرود، نمایش نخنما و مسخره "آقا" آغاز میشود. کی بود، کیبود؟ من و پسرم که نبودیم!
ذبح شرعی چند نگونبخت
هرکس را بخواهند در پای جنایتِ تازه "رهبر معظم" ذبح کنند از سعید امامی (اسلامی) که مهمتر نخواهد بود. هنگامیکه سندهایی رو شد که دیگر ردِ قتلهایِ زنجیرهای وسیله حکومت شدنی نبود، مهره امنیتی مهم و تبهکاری چون سعیدامامی را در پایِ آبروی نداشته رهبر و نظام خونریز "اسلامعزیز" بر زمین کوبیده و واجبیکشش کردند.
چرا سعید اسلامی؟
۱ ـ در این زمینه مصاحبه آقایِ علیرضا نوریزاده با معشوقه سعید امامی با نامِ ساختگی "سحر" که تیتر کتابی شد بنام "سونایِ زعفرانیه"به یکنکته خیلی مهم اشاره دارد که روشن میکند که چگونه این رژیم اسلامیِ آدمخوار به کسی که در خوشخدمتی بنا بر اعتراف خودش در کشتار ۳۵۰ تن مشارکت و خود حتا در برخی از این قتلها شرکت مستقیم داشته است را به سادگی آبخوردنی نابود میکند و همسر او را زیر شدیدترین شکنجههای قرار میدهد. کلید ماجرا این است که سحر میگوید که شاهد بوده است که یکبار فلاحیان زنگ میزند و گویا برنامه قتل کسی را میدهد و او میشنود که سعید امامی میگوید که من دیگر خستهشدهام.
۲ ـ مورد دوم بنا به اعتراف خود سعید امامی در زندان، فراریدادن یکی از مقامهای امنیتی و آگاه ساختن او از این امر است که میخواهند" کامیونیات" کنند. این شخص همآن است که به عنوان "شاهدِ س" (ابوالقاسم مصباحی) در دادگاه میکونوس شناخته شد و با یاری آقای بنیصدر با گرفتن تضمین امنیتی برای او از دادگاه، از پاکستان به آلمان آورده شد و شهادت او در دادگاه نقشی بسیارمهمی بازیکرد. این دو مورد بهروشنی انگیزه ذبحِ سعید امامنی را روشن میکند و حکومت چون همیشه در اینزمینه نیز چندسویه کارمیکند:
الف ـ یک مقامِ امنیتیِ خود را که آگاهیهای فراوانِ امنیتی دارد و بریده و"خسته" شده است و امکانِ فرار و افشاگری او برای حکومت بسیارخطرناک است، به دام میاندازد؛
ب ـ با زدن چنین مهره مهمی (همراه با دستگیری دیگر جنایتکاران از آن میان مهره مهم دیگری چون مصطفا کاظمی ـ خود را موسوینژاد میخوانده ـ و این لات بدنام اکبر خوشکوش که ویدئوی گریهکردنش در بازجوییها هست) و بازداشت باندِ او به عنوان"خودسر"، بار سنگین را از شانه خود بر میدارد و همه توجه را بهسویِ این دستگیری و اعترافگیریها میکشاند؛
و ث ـ نکته بسیار مهم دیگر درس، هُشدار و یادآوری به دیگر مزدوران و آدمکشان است که مبادا روزی خیال پشتکردن به "نظامِ مقدس و رهبر معظم" را داشته باشند! کور و کر و بستهدهان باشید و تنها فرمانها را اجرا کنید!
اینک در برخورد با این جنایتِ هولناک باید دید چه نگونبختانی را بر زمینکوبیده و ذبح اسلامی خواهند کرد؟
در این ۴۴ سال تا بوده همین روش بوده است!
کوروش گلنام
کودتای شیمیایی علیهی خامنهای؟ کورش عرفانی