با توافق اعلام شده میان رژیم جمهوری اسلامی و پادشاهی عربستان سعودی بسیاری در مورد منظور و هدف آنها به حدس و گمان های مختلف روی آورده اند. آیا این حرکتی تاکتیکی و موقت است یا یک نزدیک سازی استراتژیک و ماندگار؟ برای پاسخ به این سئوال می بایست چند نکته را از یاد نبرد:
1) وساطت چین حکایت از آن دارد که مذاکرات مستقیم ریاض و تهران در عراق برای بیش از یکسال ره به جایی نبرد و سرانجام، نیاز به حضور یک ابرقدرت بود تا عدم اطمینان میان این دو، که هنوز هم وجود دارد، مانع از رسیدن به توافق نشود. برخی حتی اشاره به سفارش روسیه به چین در این باره دارند. اما به نظر می رسد که سفر اخیر رئیس جمهور چین به عربستان نقش مهمی داشته است. در پایین اشاره می کنم که چرا ممکن است ریاض اصرار داشته که پکن برای این وساطت فعال برخورد کند.
2) به نحو عجیبی، از سوی ایران، مقامات رسمی دولت رئیسی به طور مستقیم در این کار دخیل نبودند. حضور شمخانی به عنوان، دبیر شورایعالی امنیت نظام، در مراسم امضای توافق در پکن، به جای وزیر امور خارجه، نشان از آن دارد که خامنه ای دریافته با یک باند خرابکار در دستگاه دولت مواجه شده است و تصمیم دارد با دور زدن آن در موارد مهم و سرنوشت ساز توطئه فرو بردن اوضاع کشور به سوی یک «فروپاشی کنترل شده» توسط مافیای رئیسی و علم الهدی و با همدستی بخشی از ساختار قدرت را خنثی سازد. همان باندی که گفتیم می تواند پشت طرح مسموم سازی مدارس باشد. (اینجا). فراموش نکنیم که این باند در صدد است با خالی کردن زیر پای بیت رهبری جانشین دیگری، جز مجتبی را، جایگزین خامنه ای کند. توافق با چین در واقع تعیین یک خط کاری متفاوت از طرح های بودار دولت رئیسی در زمینه سیاست خارجی، اقتصاد کلان و چه بسا پرونده اتمی توسط خامنه ای است. کافیست به تاثیرات آن بر قیمت ارز نگاه کنیم. اگر این اقدام با مخالفت ضمنی و خرابکاری دولت رئیسی همراه باشد بحث کنار زدن وی در قالب استیضاح می تواند از سوی بیت رهبری کلید زده شود.
3) بیش از آن چه این توافق بیانگر یک حرکت با محاسبات ماندگار و درازمدت باشد، یک اقدام مفید کوتاه مدت برای دو طرف است؛ برای عربستان این امر حتی نوعی حالت اضطرار دارد، چرا که این کشور رژیم ایران را یک حکومت در آستانه ی فروپاشی، توسط مجموع فشارهای ناشی از اوضاع داخلی و تحریم های خارجی می داند؛ بن سلمان آگاهست که نابودی رژیم ایران پرماجرا و خطرناک خواهد بود و به احتمال زیاد توام با یک حمله ی نظامی به تاسیسات اتمی و موشکی ایران؛ پاسخ ایران به این حمله با موشک اندازی و حمله ی پهبادی و هوایی و دریایی به پایگاه های آمریکا و اسرائیل در خلیج فارس و منطقه خواهد بود. عربستان ترجیح می دهد که در میان دو آتش گیر نکند و به همین خاطر با این توافق در حال ایمن سازی تاسیسات نفتی و اقتصادی خود در یک رویارویی نظامی منطقه ای است.
4) از جانب رژیم نیز این توافق سبب می شود که عربستان و قدرت آتش سهمگین آن، که به واسطه خریدهای تسلیحاتی چند ده میلیارد دلاری در سال در خاک این کشور انباشته شده است، در یک رویارویی احتمالی میان ایران و آمریکا-اسرائیل به نفع جبهه مقابل عمل نکند. هدف تهران، شکستن جبهه ی متحدی است که در قالب پیمان ابراهیم و ناتوی عربی می تواند به سوی 3000 هدف تعیین شده توسط اسرائیل هجوم آورد. ایران می خواهد بزرگترین انبار مهمات و اسلحه خانه ی این جبهه را از دست آن بیرون بکشد. اعتراض خشم آلود مقامات اسرائیلی به این توافق باید در این راستا باشد.
این دلایل به خوبی نشان از ناپایداری و موقت بودن توافق دارد. پیداست که این نزدیکی بیشتر از آن چه دوست و موافق داشته باشد دشمن و مخالف دارد و بعید نیست که دیر یا زود، از یک جایی، «دست غیب» در صدد آید که این آشتی شکننده ی جدید را به قهری خشمگین و کهنه تبدیل کند. به طور مثال، می توان حدس زد که شلیک «تصادفی» چند موشک از یمن و توسط بخشی از حوثی های خودسر و یا حمله پهبادی «مشکوک» در خلیج فارس به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، تمامی این معرکه ی سیاسی را به آسمان بفرستد. آیا کشورهای شاکی از این توافق، مانند اسرائیل، شانسی برای بقای آن قائل خواهند شد؟ آیا جناح هایی از حوثی ها که این حرکت را آغاز شکست و خلع سلاح خود و لذا خیانتی از جانب رژیم ایران می بینند به آن فرصتی خواهند داد؟ آیا سفارت آینده ی عربستان در تهران از سمپاشی مدرسه ای در امان خواهد بود؟#
برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv
جهت اطلاع از نظریه ی «بی نهایت گرایی» به این کتاب مراجعه کنید: «بی نهایت گرایی: نظریه ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com
آدرس تماس با نویسنده: [email protected]
توئیتر: KoroshErfani@
فیلی که موش زائید، فرشاد قربانپور