پیشوای دقیانوسی
در تنگنای بیتدبیریها
چوب حراجاش را به روی ایران بلند کرده است
و این سرزمین پُرمایه را
باغ به باغ، کاخ به کاخ،
معدن به معدن، خاک به خاک
در بازار خفقان میفروشد
*
پیشوای دقیانوسی، سخت مومن است
از شتر ذهنیاش در هواپیما هم فرو نمیآید
و از چرخاندن بیحاصل کلید ایماناش
در پُرسشهای بزرگ زمان و انسان
خسته نمیشود
*
پیشوای دقیانوسی
باروی ایمن اوباش است
از کمینگاهِ کنگرهاش به روی مردم شلیک میکنند
و در دخمههای دهشتانگیزش
دانش و عشق نخبگان و آزادگان را به بند میکشند
پیشوای دقیانوسی،
در برابر خیزش پُرسشها
دهان هزار زباناش را باز میکند
به خطاکاران موهوم، خط و نشان میکشد
با اینکه انگلشتاش هنوز
روی همهی ماشهها و ضامنهاست
این روزها اوباش،
نارنجکهای سمّیاشان را
از نفسهای پیشوای دقیانوسی پُر میکنند
و آن را بی هیچ پروایی
میان دختران آزاده
پرت میکنند
مردم سالاری، ابراهیم باران