پس از ۴۴ سال و مرگ جانسوزِ مهسا (ژینا) امینی و آغازِ جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی"، برای نخستینبار همه بخشهای اپوزیسیون حکومت اسلامی نیز به جنبش درآمده و همگراییها و ائتلافهایی شکل گرفته است که همه آنها نیکو و پسندیده است. این همآن راه درستی است که ما باید برویم. بپذیریم که ما دیدگاههایِ گوناگونی داریم. هر ائتلافی حتا میان آنان که دیدگاهایشان را نمیپذیریم، برای آینده ایران مثبت است. انگیزه سادهاش این است که باید عادت کرد که با مخالفان دیدگاه خود (البته آنان که اندیشههای فاشیستی و ضدانسانی ندارند) با بُردباری در کنار هم زندگیکرد. مگر برای رسیدن به یک جامعه آزاد و دمکراتیک که همه ما در گفتار و نوشتار خواستارش هستیم، راه دیگری هست؟ پلورالیزم سیاسی معنایش همیناست. اگر خواهان یک آینده قانونمند هستیم باید اینرا در درجهنخست بپذیریم که جربانهای فکری، سیاسی گوناگونی در جامعه وحود دارند و آماده شویم که دیدگاههایِ سیاسی اجتماعی خود را در مبارزهای مسالمتجویانه و منطقی در میان گذاشته و بهپیش بریم.
همراهی و انتلافهایِ خوب، برخوردهای بد و ناکارآمد
در این چند هفته خبرهای خوبی رسید. از ائتلاف بین سهسازمان شورایِ گذار، شورای ملی تصمیم و حزب مشروطه (لیبرال دمکرات) و پشتیبانی انجمن اتحاد برای آغازی نو از این رویداد تا ائتلاف پنج حزب و سازمان جمهوریخواه تا همگامی شش چهره کوشایِ اپوزیسیون و انتشار منشور همبستگی وسازماندهی برای آزادی (مهسا) و دیگر همگراییها که همه نوید دگرگونی در اپوزیسیون و پذیرش میزانی از رواداری است.
همآنگونه که پیشبینی میشد پس از انتشار منشور همبستگی (مهسا)، بخشی از پادشاهیخواهان سنتی برآشفتند و برخوردهای تند و زشتی با آقای رضا پهلوی داشتند. از سوی دیگر جناحی از کومله نیز بر آقای مهتدی تاخت و چپهای سنتی و دیگرانی از گروههای دیگر نیز از این قافله جا نمانده و در ناسزاگویی کم نگذاشتند.
یک گرفتاری بزرک و پیشینهدار ما ایرانیها
این گرفتاری، دیدن رقیب فکری و سیاسی خود بهچشم دشمن است. هنگامی که اینرقیب را دشمن دیدیم، همه راهها برایِ خراب کردن و نابود کردن او حتا با هر انگ و تهمتی را بر خود هموار میکنیم. نقدوانتقاد با دشمنی و کینهتوزی هیچ همخوانی ندارد. اولی در پیِ بهسازی با برخوردی دوستانه است و دومی در پیِ ویرانی با برخوردی کینهتوزانه. آقای علی کشتگر منشور همبستگی را نقد کرده است و آنچه را از دیدِ خود نارسا دیده است با زبانی دوستانه یادآوری کرده است؛ اینکجا آن ناسزاگوییهایِ پادشاهیخواهان سنتی به آقایِ رضاپهلوی و یا برخورد نامیمون بیانیه یکجناح از کومله در باره آقای مهتدی و برخوردهایِ دیگر چپهای سنتی و افراطی کجا!؟ اینکه در یکمنشوری اینجا و آنجا نارسایی و اشتباهی باشد، در روند کار و کوشش آشکار شده و با هماندیشی درست خواهدشد. آنکس که کار و کوششی نکند روشن است هیچگاه اشتباه نیز نمیکند. ارزش دارد که کوششکنی حتا اگر گاه اشتباه هم داشتهباشی.
باید از سخنرانی بانو شیرینعبادی در پارلمان اروپا، که اثرش را امروز در قطعنامه پارلمان اروپا دیدیم، و یا از کوششهایِ خستگیناپذیر مسیح علینژاد که امروز با نخستوزیر نِدِرلند دیدار خوبی داشت، به عنوانِ یک ایرانی خشنود شد. چه خوب بود به جای هدردادن وقت و نیرو برای ناسزادادن و کوبیدن بیبهره اینوآن شما نیز گروه خود را نیرومندکرده و پا در میدان مبارزه برای یافتن راهچاره در برابرحکومت کودککش اسلامی بگذارید. اگر خواستار آزادی ایران هستید، با اینروش دشمن را اشتباه گرفتهاید و شوربختانه ناخواسته با پروپاگاندای سمی حکومت و ارتش سابیری آن در برابر کوشش اپوزیسیون برای پایان دادن به جداییها و پراکندگیها و یاری به مردم و جوانان از جان گدشته درون ایران که بار همه سختیها را بردوش دارند، هموگام و همسخن شدهاید.
خوشبختانه بخشِ زیادی از اپوزیسیون اندک، اندک در راه گام برداشتن در راه پلورالیزم سیاسی و پذیرش دیدگاه مخالف تا اندازهای به رواداری دست یافته است که امیدواریم همچنان دنبال شود.
کوروش گلنام
کوتاه و مفید به حال این روزهای ما، نیما قاسمی