این یادداشت سال ۱۳۶۷ بعد از کشتارهای تابستان آن سال نوشته شد، با یاد هیبت معینی (همایون) که بردار شده بود و شیده، همسر زندانیام که نمیدانستم چه بر سرش آوردهاند.
سوگوارِ قربانیان جنبش زن، زندگی، آزادی، مرثیه را بازنویسی کردم.
****
"نینوا"*، مرثیه شور و شکست، آوازی که در بطن خود دادخواهی و مقاومتی جانانه نهان دارد، جان بی تابش را بی تاب تر میکرد. همایون را میگویم، که نه فقط با "نینوا" که با موسیقی، این عاطفی ترین هنرها، پیوند عاطفی عمیقی داشت. با تکرار کلام نیچه این علاقه و پیوند را نشان میداد: " اگر موسیقی نبود، زندگی هیچ بود".
در سوگ او نی، نوایی حزن انگیز و غریبانه زیرپوست میدواند، نوایی غم آفرین که سرکوبان درون رگها به سوی قلبی زخمی جاری ست. رنجاب تلخ نیز امان نمیدهد، یاد و صدای اوست که در سینه و جمجمه میپیچد:
"نینوا فریاد زندگی ست، فریاد جدایی و عشق، نوای استقامت و امید، مرثیه ست اما نعرهای که وجود ستمگران میلرزاند. گوش کن! با تو سخن میگوید، از جدائیها، اندوهها، عشقها، مقاومتها، گوش کن، نوای نی است: " چه کند با دل چون آتش ما، آتش تیر"، " بگذار غرنده تر بتوفد توفان"
نینوایش را سر میدهد و " هرمس" (مرکور) در برابرم میایستد. خدای باد، فرزند زئوس و فرشته باران، زیبا و چابک و زبردست که راه افروختن آتش را یافته است، رازدار زئوس که پیامهای او را فقط به خدایان میرساند، سخنور و اندیشمندی که خدای موسیقی نیز هست و نی را هم دوست میدارد... این زیبای چابک و زبردست، پُرابهت و پر نفوذ با تواضع و فروتنیاش بر دل مینشیند، عاشقی که رفتار و سلوکش اعتماد و اعتقاد بر میانگیزد، و بیهوده نیست که موجودات اساطیری، نیمه انسانان و نیمه کفتاران، این نماد گرمی و رایحه زندگی را ازفرشته باران میگیرند.
نینوایش را بی تاب و حزن انگیز، و گاه حماسی در قلب مینشاند، پُر راز و پُردرد، و انگاری این آوا آذرخش مقاومتی جانانه را در دل نهان دارد، نوائی که فاتحان شکنجه گاهها و کشتارگاهها چاووش خوانانشاند، نوایی که از دل دخمه هایی که پاسداران اسلامی با داس سبعیت و جنایت به جان اندیشه و عشق افتادهاند به گوش میرسد و در سینهها آتش به پا میکند.
"نینوا" مرثیه است، فریاد دادخواهی و مقاومتی عادلانه،:
گوش کن! به آوای نئی که از کشتارگاه بهترین فرزندان آفتاب و باد به پرواز در آمده است، همخوان آوایی که فریاد همه قربانیان شکنجه گاهها و کشتارگاههای آنجهانیان و کفتارسانان است.
چه فریاد آوازگونۀ زیبا و غرائی:
" بگذار غرنده تر بتوفد توفان"
مسعود نقره کار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* نینوا، شاهکارِحسین علیزاده
(۱۳۶) نینوا، حسین علیزاده | اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی - YouTube
بیبیسی و ایران، آرمان مستوفی