در همان روزهای نخست پس ازقتل مهسا ژینا امینی زمانی که چندصدهزار ایرانی درسراسر جهان در پشتیبانی از انقلاب زن زندگی آزادی درخارج ازکشور بطور خودجوش به خیابان آمده بودندو توجه افکار عمومی جهانیان را علیه جنایات ج ا جلب مینمودند نگارنده این سطور با توجه به شناخت از ماهیت ناکارآمدی وفرقه گرایانه اپوزیسیون هزارپاره خارج ازکشورپیشنهاد کردم که دراسرع وقت یک کمیته ویاستاد ملی فراگروهی مرکب از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و هنری و ورزشی شناخته شده ومورد اعتمادمردم بمنظور پشتیبانی از انقلاب زن زندگی آزادی تشکیل گردد تا تجمعها و تظاهراتهای خارج از کشوررا ساماندهی وهماهنگ نمایند، همچنین هشداردادم که اگر چنین کمیته و یاستادملی فراگروهی برای پشتیبانی از مبارزات داخل کشور تشکیل نشود بزودی ازیکسو لابیها و عوامل جمهوری اسلامی واز سوی دیگر احزاب وگروهها و جریانهای سیاسی و ایدئولوژیک انحصارطلب با هدف موج سواری وتفرقه افکنی درمیان ایرانیان واردصحنه خواهند شدو اتحاد وهمبستگی ملی خودجوش چند میلیون ایرانی خارج از کشوررا که به شکرانه انقلاب زن زندگی آزادی حاصل شده است به تفرقه وچنددستگی بدل خواهندکرد و دیدیم که چنین شدو دیری نپائید که پرچمها و شعارهای حزبی وگروهی وقومی وقبیلهای در تظاهراتها و گردهمائی جای خود را به اتحاد و همبستگی ملی در حمایت ازمبارزات داخل کشور داد و صف بندیهای چپ و راست و قومی و سلطنت طلب و جمهوریخواه و غیره و غیره با انگیزه سهم خواهی درقدرت سیاسی آینده شروع شد. منشورپشت منشور ازطرف این گروههاصادر شدونشست و کنفرانس پشت نشست وکنفرانس برگزار گردیدتا سهم خودرا درحکومت آینده خیالی پس ازسرنگونی جمهوری اسلامی مشخص کنندغافل ازاینکه قبل ازهرسهم خواهی درقدرت آینده نخست و پیش از هرچیزبایدبرای برچیدن جمهوری اسلامی این جرثومه جنایت وتباهی باسایرین وهمه مخالفان این حکومت متحدشد. وبدین ترتیب خواست ونقشه شوم جانیان حاکم برایران مبنی بر خالی کردن پشت جبهه انقلاب زن زندگی آزادی یعنی عدم حضور یکپارچه هزاران هزار ایرانی ساکن خارج ازکشور درحمایت از داخل که حکومت جهل وجنایت را به لرزه درآورده بودمحقق شد. تجمعهای چند ده هزار نفره ایرانیان در کشورهای مختلف بخاطر تفرقه افکنیها و چنددستگیها امروزه تبدیل شده است به تجمعهای پراکنده چندده نفره گروههای سیاسی ودرمواردی با شعارهای زشت تفرقه افکنانه!
بااین مقدمه میخواهم بگویم که پس از سرکوب و کشتاری که جمهوری برای خاموش کردن شعله انقلاب زن زندگی آزادی در ماههای اخیر انجام داده است، حمله هولناک شیمیائی عوامل حکومتی به مدارس دخترانه ایران شنیع ترین اقدامی است که جانیان حاکم برایران برای ازپای درآوردن مقاومت زنان شیردل ایرانزمین مرتکب شده اندکه بی تردید این اقدام جنایتکارانه یکی دیگرازمصادیق بارز جنایت علیه بشریت وقابل پیگیری در داداگاه کیفری بین المللی است. طی دو سه ماه گذشته بیش از صدمدرسه دخترانه مورد حمله شیمیائی عوامل حکومت اسلامی قرارگرفتهاند وهزاران دانش آموزدخترمسموم ومصدوم شده اندکه آخرین آن چندروزپیش در چندمدرسه دخترانه درشهرسقز بود، درچنین شرایطی که حکومت اسلامی یکبار دیگرشمشیر را علیه زنان ودختران ایران ازروبسته است و میخواهدشجاعت زنان ودختران شیردل ایران را به ترس تبدیل کند، درشرایطی قاتلان مهساها ونیکاها وکیانها قصددارندانقلاب زن زندگی آزادی را تمام شده وخودرا مسلط براوضاع جلوه دهند ودرشرایطی که ایرانیان خارج از کشور وظیفه دارند صدای دختران مسموم ومصدوم شده براثر حمله شیمیائی حکومت اسلامی باشند و افکار عمومی جهانیان را با تظاهرات وتجمعات خود علیه جانیان حاکم برایران به حرکت درآورند، شما خواننده این سطور بگوئید که تفرقه افکنی موج سواران و خودرهبرخواندههای خارج ازکشور وگروههائی که برسرسهم خواهی درحکومت پسا جمهوری اسلامی ازهم اکنون درحال نزاع با یکدیگرند را چگونه میتوان توجیه کرد؟!
بهروز ستوده
جنگِ حجاب، مهران رفیعی
زخمی، ویدا فرهودی