بر چشم بد «نعلت»! یعنی آدم سراطون بگیرد، ولی با کسی که چشم ندارد کس دیگر را از خود برتر ببیند همپیاله نشود.
البته من در باره ی سیاست «روز» نمی نویسم ها! این ها نصایح سعدی گونه است و مربوط به قرون ماضی!
یکی از این نصایح می گوید از آدم بخیل بر حذر باش!
دیگری می گوید کسی را که جایگاه اش بالا نیست، بالا نبر، چون همانجا می ماند و تو را در پایین نگه می دارد و ریز می بیند!
حالا شده حکایت سفر شاهزاده به اسراییل.
از رسانه های دقیق و سریع و خوشگلْ مامانی یی که فلان کس فلان توییت را کرد و فلان کس فلان جا غش کرد و فلان کس در اثر سفر خیلی خسته شد بلافاصله از طریق ماهواره و تلکس خبر منتشر می کرد صرفنظر کنیم، می رسیم به یاران و همراهان و گردهم آیان و کنفرانس دهندگان و منشور نویسان و گروه چند به علاوه ی چند منهای چند به توان چند، و ادیبان نگران کلمات عربی و معادل سازان پارسی سره برای تمامیت ارضی و شیره مالندگان بر سر هواداران و کارگردانان سینمایی و دوربین مخفیِ مادران داغدار و این ها که آقاجان! یکی از رفقای شما و حامیان شما و آبرو گذارندگان بر سر اتحاد و ائتلاف و انکثار (دنبال معنی اش در فرهنگ ها نگردید پیدا نمی کنید خودم ساختم به معنی کثرت گرایی :)) یعنی همون «رضا جون» که باهاش یک زمانی آرزو می کردید یک عکس پولاروید بگیرید، و بعد تبدیل شد به رفیق فابریک شماها، رفته است به اسراییل و با وزیر اطلاعات آن جا و شخص نتانیاهو، ملاقات کرده و حتما حرف هایی در باره ی اعتراضات داخل ایران هم زده، آن وقت هیچ صدایی از شما عزیزان که ماشاءالله فرکانس بالایی هم صدای تان دارد در نمی آيد و هایی هویی خبری اتری از شما بیرون نمی آيد و ما انگشت به دهان می مانیم که آخر چرا؟!
لابد منتظر باید بمانیم ایشان به امریکا برگردد، و دوباره دستی به سر و روی منشوریان بکشد و گزارش این سفر از طرق رسمی و سلسله مراتب منشوریان داده شود تا مردم منتظر در ایران، به خیابان ها بریزند و دو ی ماراتن و صرف فعل رهبر منم رهبر تویی رهبر همه ی ماییم فقط ماها یه کم بیشتر را به پایان برسانند؟
اصن این چیزها به من چه! یکی با یکی دوست می شود، اختلاف پیدا می کند، دعوایشان می شود، احتمالا دوباره دوست می شوند، این وسط تو رو سنه نه جناب سخن حسود! :)
گشت ارشاد مردانه