من یک زنم با احساسات لطیف زنانه، یک آموزگارم با احساس مسئولیت برای دانش آموزانم، یک استاد دانشگاهم با وظیفهی نشان دادن راههای علمی به دانشجویانم، اما فراتر از همه من یک مادرم و یک عاشق، مادر و عاشق فرزندان میهنم ایران هستم.
هنگامی که به زنان و دختران مبارز و از جان گذشته سرزمینم میاندیشم، هنگامی که به دختران نوجوانی فکر میکنم که قربانی عدهای بی وجدان و بی احساس میشوند و تندرستی جسمی و روحی خود را از دست میدهند قلبم به درد میآید، غمگین میشوم، دلم میگیرد و به یاد این بیت میرزاده عشقی میافتم. او میگوید:
این خرابه قبرستان، نه ایران ماست
این خرابه ایران نیست ایران کجاست
(دیوان عشقی و شرح حال شاعر تالیف ع سلیمی ص ۲۵)
اگر بخواهیم به طور واقع بینانه و متدیک موضوعی را بررسی کنیم باید ببینیم: - موضوع چیست؟ - چگونه؟ و - چرا
(هدف چیست)؟
پیش از این کار باید بگویم چون در ایران حکومت اخبار را تحریف میکند و دروغ میگوید، رسانهها نیز دچار سردرگمی میشوند و اخبار نادرست فراوان است. شوربختانه منابع مطمئنی وجود ندارد تا به آنها اشاره کنیم و به این دلیل همه چیز با حدس و گمان همراه است.
سخن از چیست؟
مدتی است که عملی وحشیانه و غیر انسانی از سوی جمهوری اسلامی (گروههای آتش به اختیار) انجام میشود و آن حمله شیمیایی به مدارس دخترانه است. من بهتر میبینم برای این که پیشینه این پرسمان را بشناسیم به آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است بپردازم. امروز بر همه روشن شده است که جمهوری اسلامی از روز نخست کمر به نابودی ملت ایران، تمدن و فرهنگ ایران بسته، تا توانسته جوانان ما را کشته و به کشتن داده است، برای نمونه در عراق، سوریه، یمن و دیگر جاها در جهان. این جوانان سرمایه و امید آینده ایران بودهاند.
جمهوری اسلامی فشارهای فراوانی به گروههای گوناگون مردمان میهن ما روا داشته و آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی همگان را ندیده گرفته و گرانی را چندین هزار برابر کرده است. جنبش زن زندگی آزادی بازتاب این فشارها و ناخرسندیهای مردمان کشور ما است.
پیشینهی حملههای شیمیایی یا ترور بیولوژیکی به مدارس دخترانه را میتوانیم در کشورهای واپس نگه داشتهی دیگری مانند جمهوری خود مختار چچن ببینیم. در سال ۲۰۰۵ در چند مدرسه شماری از دانش آموزان دختر و آموزگارانشان را به گونهای رازگونه مسموم کردند. این مسمومیت با گازی صورت گرفته بود که بر روی مجاری تنفسی و اعصاب اثر میگذاشت و ناچار میشدند دختران را در بیمارستانها بستری کنند. هنگامی که این حملهها انجام شد یک خانم روزنامه نگار و فعال حقوق بشری که مخالف پوتین بود به نام آنا پولیتکوفسکایا کنجکاو شد و بدنبال کشف حقیقت به پژوهش دست زد و سپس گزارشی منتشر کرد و در آن از مسمومیت این دانش آموزان چچنی بر اثر یک ماده شیمیایی ناشناخته صحبت به میان آورد. این خبرنگار را که کمتر از ۵۰ سال داشت و به روشنگری دست زده بود در روز تولد پوتین کشتند.
در سال ۲۰۱۶ دانش آموزان مدرسهای در هرات در افغانستان با یک نوع گاز سمی مسموم شدند. طالبان مسئولیت این حمله را به عهده گرفت.
این نوع استفاده از سلاح شیمیایی حتا در عراق هم به کار رفته است.
نخستین مورد شناخته شده حملههای شیمیایی و مسمومیت دختران دانشآموز در ایران در آذر ماه سال ۱۴۰۱ در هنرستان نور در شهر قم رخ داد و از آن زمان تا کنون این مسمومیتها در صدها مدرسه دیگر در سراسر ایران بطور زنجیرهای ادامه دارد و گزارش میشود. برای نمونه میتوان از مدرسه فرزانگان اردبیل نام برد که در ۲۶ دی ماه مورد حمله شیمیایی قرار گرفت. بیشتر این حملههای شیمیایی به دبیرستانهای دخترانه شده اما چند موردی هم در مدارس پسرانه گزارش شده است. به دنبال این حملهها شمار فراوانی دختر دانش آموز به بیمارستان منتقل شده و برخی هم جان خود را از دست دادهاند. شهریار حیدری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس میگوید منبع موثقی شمار دانش آموزان مسموم را ۹۰۰ نفر اعلام کرده است. برابر آماری که از منابع مردمی به دست آمده این تعداد به سه برابر هم میرسد.
در گزارشی که در ماه مه ۲۰۲۳ از قول یک منبع در یکی از بیمارستانهای ایران (مسیح دانشوری) آمده، گفته شده که این گازها خفه کننده هستند و توسط پهباد پخش میشوند. گویا این گازها بیشتر به ریهها و گلبولهای سفید و قرمز خون و تیروئید آسیب میرسانند. گفته میشود نشانه این گازها به صورت احساس تنگی نفس، خفگی، سرگیجه، حالت غش و مانند اینها است و کسانی که این گاز را ناخواسته استشمام میکنند به بیمارستان منتقل میشوند.
چگونه این کار انجام میشود؟
حملههای شیمیایی یک اقدام هماهنگ است که برای آسیب رساندن به تندرستی دانش آموزان در دبیرستانهای دخترانه ایران انجام میشود. مدرسه که جای امنی برای فرزندان ما و جای امنی برای یادگیری علم و دانش و آگاه شدن آن هاست به جایی نا امن و ترسناک تبدیل میشود. در مدارس، دختران را که در جنبش زن زندگی آزادی نقش محوری دارند مورد حمله قرار میدهند. این روزها جان میلیونها دانش آموز دختر در خطر است. به برخی از مدارس برای بار سوم هم آسیب شیمیایی رساندهاند، مانند دبیرستان دخترانهی دوره اول امت در تهرانپارس.
چرا این نوع حملهها صورت میگیرد؟
به باور من این حملهها به دلائلی صورت میگیرد که برخی از آنها را در زیر میآورم:
-جمهوری اسلامی با انسانیت دشمنی دارد و هیچ گونه حقی برای شهروندان ایرانی نمیشناسد.
-این حکومت خونخوار، وحشی و نادان است. حکومتی که در آن دروغ یکی از پایههای مهم فریب مردم در کشورداری به حساب میآید.
-این حکومت به دلیل دشمنی با مردمان ایران و به دلایل دیگری که همگان میدانند دست نشانده بیگانگان است و همچون اشغال گران به کشتار مردمان بی دفاع و بی گناه دست میزند، دارائیهای کشور مانند نفت، معادن، فلزهای قیمتی مانند طلا را غارت میکند، بناهای تاریخی را ویران میکند و به یغما میبرد.
مستعمره بودن بلای وحشتناکی است که تنها بدبختی برای کشور مستعمره شده میآورد. پیشینه دخالتهای استعماری در ایران به چندین سده میرسد، از آن میان قرارداد ۱۹۰۷ است که در آن انگلستان و روسیه ایران را بین خود تقسیم کردند. روسیه در شمال و انگلیس در جنوب کشور در امور ایران دخالت میکردند. انگلیسها در جنوب به کمک افسران انگلیسی و هندی پلیس جنوب را تشکیل دادند. دخالتهای بیگانگان امروزه نیز به شیوههای دیگر همچنان ادامه دارد.
-این حملهها میتواند اثرات منفی بر روی آموزش جوانان و به ویژه دختران داشته باشد. ایجاد نا امنی در مدارس که در نتیجه حملههای شیمیایی بوجود میآید باعث فرار از محیط آموزشی و عقب نگه داشته شدن میشود و در این صورت است که حکومت میتواند دانش آموزان و مردمان ناآگاه را راحت تر سرکوب کند. (مانند آنچه طالبان در افغانستان میکند). نداشتن دانش و نا آگاه بودن یکی از بیماریهای جامعههای عقب نگه داشته شده است.
-این حملهها به طور عمدی برای آسیب رساندن به تندرستی جسمی و روانی دانش آموزان دختر انجام میشود و در ضمن تهدیدی است علیه بهداشت عمومی در جامعه.
-با زیر فشار گذاشتن دختران دانش آموز میخواهند آنها را بترسانند و از آنها بخاطر اعتراضات مسالمت آمیزشان انتقام بگیرند چرا که دختران و زنان نقش کلیدی در جنبش زن زندگی آزادی داشته و دارند.
-این نوع حملهها نقض حقوق بشر است، نوعی کشتار است مانند اعدام، اما اعدامی که چوبه دارش دیده نمیشود و صدای گلولههای آن شنیده نمیشود.
بین مردم چنین گفته میشود که احتمالا فرمول این گازها را روسیه در اختیار جمهوری اسلامی گذاشته است و به این ترتیب آزمایشات شیمیایی خود را بر روی مردم ایران انجام میدهد. گویا حکومت قصد دارد از این گازها در اعتراضات گستردهای که انتظار میرود در آینده اتفاق بیفتد استفاده کند. جمهوری اسلامی به این ترتیب میتواند شمار زیادی که در حال اعتراض هستند و در نتیجهی آسیب این گازها بیمار میشوند و از ادامه اعتراض باز میمانند را بازداشت کند.
پرسش این است که چه باید کرد؟
آنچه برای من مهم است این است که ببینیم ما در برابر چنین ستمهای ددمنشانهای که به دختران جوان ما روا میدارند چه میتوانیم انجام بدهیم.
-همانگونه که بارها گفته شده ما نباید چشم براه کمک کشورهای دیگر و سازمان ملل باشیم زیرا آنان تنها به دنبال غارت ایران و پشتیبانی از جمهوری اسلامی هستند.
-مبارزه همگانی شهروندان در سراسر کشور برای جلوگیری از تجاوزات حکومت و برای براندازی حکومت لازم است.
-در ایران هنگامی که خانوادهها و دانش آموزان در جلوی مدرسهها علیه حملههای شیمیانی بادادن شعار هایی مانندزن زندگی آزادی، مرگ بر حکومت بچه کش و از این دست اعتراض میکنند، همه شهروندان در سراسر ایران باید از آنها حمایت کنند. اعتراض و پشتیبانی دانشجویان از دانش آموزان در حملههای شیمیایی به مدارس نمونه شایستهای از این همبستگی است هرچند که دانشجویان را تحت فشار قرار دادهاند.
برابر خبری در کانال تلگرامی شوراهای صنفی دانشجویان کشور، دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی تبریز به مسمومیت هایی که در دبیرستانها میشود اعتراض کردهاند. به دلیل این اعتراضها ۱۶ دانشجو را از تحصیل محروم کردهاند و برای ۱۰ نفر دیگر نیز خطر صدور احکام بلندمدت مانند تعلیق سه ترم یا بیشتر وجود دارد.
-ما هم در خارج از کشور همان گونه که بارها گفتهایم باید از مبارزات داخل کشور پشتیبانی کنیم و تنها به نیروی خودمان اتکا کنیم زیرا همان گونه که عطار گفته ما ۳۰ مرغ هستیم، سیمرغی که خودش راه رهایی را به سرانجام خواهد رساند: راه رهایی و سرنگونی حکومت دینی و دیکتاتوری اسلامی.
من کلامم را با جملهای ارزشمند از سپیده رشنو۲به پایان میرسانم:
ما ایستادهایم که تنها چیزی که از خود آزادی زیباتر است، ایستادن برای «آزادی» است.
زری شمس
عضو نهاد راهبردی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
(همسازی ملی جمهوری خواهان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱-این نوشته کم و بیش متن سخنرانی نویسنده در روز جمعه ۱۹ ماه مه ۲۰۲۳ در نشست حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران و اندیشکده آگاهی و شناخت است.
۲-سپیده رشنو روزنامه نگار، نویسنده و دانشجوی رشته نقاشی دانشگاه الزهرا، دختری که در اتوبوس به حجابش اعتراض شد، اما با حمایت مردم شخص اعتراض کننده را از اتوبوس بیرون کردند. سپیده سپس دستگیر شد و او را مجبور به اعترافات تلویزیونی کردند.
ضرورت همبستگی، ی. صفایی
دوباره میسازمت وطن! آبادان، ابوالفضل محققی