با آمدن شهریو، انقلاب زن زندگی آزادی یک ساله می شود. یک سالی که هر روزش به اندازه یک سال تجربه اموز بود و نهال امید را در فضای یخ زده اسلامی جوانه زد. سالی که ادامه دارد و خود را برای موجی جدید علیه تحجر و فلاکت اسلامی اماده میکند. با این انقلاب همه چیز تغییر کرد و نگرش جدیدی بخصوص در نسل جدید پدید آورد.
رژیم اسلام از این انقلاب درس های مهمی برای بقای خود گرفت. ما نیز باید درس های خود را برای استمرار انقلاب و یکسره کردن کار رژیم بگیریم.
با اعتراضات اخیر رژیم اسلامی به ناگهان دست از دشمنی با عربستان کشید و از شعار های افراطی خود کوتاه آمد، با ال سعود آشتی کرد، اسم خیابان شیخ نمیر را عوض کرد، خسارت حمله به سفارت عربستان را از جیب مردم پرداخت و با برقراری رابط دیپلماتیک با این کشور یک فشار خارجی را خنثی کرد. نتیجه این "نرمش قهرمانه" احتمالا موجب تعطیل شدن تلوزیون انترناسیونال میشود و اپوزیسیون را از یک تریبون مهم محروم می کند. علاوه بر این رژیم در تدارک از سر گیری چند باره برجام برای پذیرش همه شرایط آمریکا و غرب است. و این در حالی است که رژیم همچنان به دشمنی با مردم به روال ۴۴ سال گذشته خود ادامه می دهد، زیرا خوب می داند که دشمن واقعی خود همین جاست، نه امریکا.
نه عربستان و نه امریکا و اروپا به دلایل گوناگون علاقه ای به سرنگونی حکومت ملایان ندارند و اگر در طی یک سال گذشته در حمایت از انقلاب مردم ایران حرف هایی زده اند و موضع گیری هایی کرده اند بیشتر صوری و صرفا برای گرفتن امتیاز های بیشتر و اهلی کردن رژیم بوده است.
بناراین ما نیز با توجه به این واقعیت تلخ باید درس های خود را بگیریم. باید بیاد آوریم که انتظار دوستی و همبستگی دولت ها با مردم ایران معنی ندارد و فقط منافع مشترک دولت هاست که در لحظه حساس پشت ها خالی میشود و قربانی می گیرد.
اگر دولت سعودی و ج.ا فهمیدند که خطر انقلاب زنانه ایران به نفع هیج کدام از طرفین نیست، ما هم باید بفهمیم که رمز موفقیت ما اتحاد و همبستکی در صفوف اپوزیسیون است. اگر چه این درس مهمی است، اما یاد گرفتن آن در جامعه استبداد زده ایران بسیار دشوار و یا غیر ممکن است.
امروز جامعه ایران بیش از هر دوره ای دیگر دوقطبی است و این قطب بندی مانند قیچی جامعه را دو پاره کرده است.
یک لبه این قیچی سلطنت طلبان افراطی هستند و لبه دیگر مخالفان چپگرای مخالف برگشت به گذشته. اینها برخلاف ج.ا و سعودی ویا ج.ا و امریکا نمی توانند با هم مصالحه و پشت پرده با هم توافق کنند، چون در قدرت نیستند تا برای حفظ آن تلاش کنند. اینها فعلا برای تصرف قدرت با هم در ستیرند.
اینجا اروپا ویا کشور های دموکراتیک دنیا نیست که بخاطر مصلحت جامعه از برنامه سیاسی خود کوتاه بیاییند و برای هدفی بزرگتر و مشترک ائتلاف کنند، اینجا ایران است، ایرانی استبداد زده و دین زده که هیچ سنتی در آزادی و دموکراسی ندارد.
طبعا این جنگ قدرت هر دو طرف را خسته و کوفته می کند می کند، تا رژیم از آن بهره ببرد.
در جامعه ای که یک بخش اپوزیسیون آن با تکیه بر پوپولیسم و سنت گذسته پرستی و نوستالژیک ۲۵۰۰ ساله پادشاهی با دنده عقب حرکت می کند و می خواهد به همان جایی برود که یکبار شکست خورده است و یک بخش دیگر انقدر در تئوری های شکست خورده غور کرده که شدنی و نشدی برایش معنی ندارد. در این میان سیاست واقع گرایی گم میشود و ممکن بود و ممکن شدن را نادیده گرفته میشود. یکی میگه " هرکه نگه رهبر ما پهلویه، اجنبیه" دیگری میگه "مرک بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر".
یکی شاه خود را از پیش انتخاب کرده و تظاهرات خیابانی را به متینک انتخابانی تبدیل می کند و دیگری به تنهایی توهم کسب قدرت توسط پرولتاریا را در سر دارد. امروز دیگر انقلاب کردن به سبک خمینی ممکن نیست. دنیای امروز دنیای ارتباطات است، نمیشود با حضور "در صحنه" و جار و جنجار و ایجاد جو هیجانی به قدرت رسید. حفظ قدرت از کسب قدرت سختتر است. خمینی سال ۵۷ در نهایت نه با مذهب، حیله و تزویر بلکه با اسلحه مستقر شد. استقراری که هنوز بعد از ۴۴ به یک حکومت متعارف تبدیل نشده و با هر بحرانی می لرزد. حکومت یک دست و ۹۸٪ فقط یک حکومت دیکتارتوری است. تنوع افکار و برنامه ها فقط باائتلاف ممکن میشود. ائتلاف یعنی کوتاه آمدن از برنامه خود برای تحقق خواستی بزرگ تر و تقسیم قدرت بعد از سرنگونی، چیزی که در جامعه ایران مرسوم نیست.
آنچه امروز در جامعه ایران شدنی است کوتاه کردن دست مذهب از امورات زندگی مردم است. تنفر مردم از اسلام سیاسی دستاورد بزرگ ۴۴ سال گذشته هست.این در سیر تکاملی جامعه بسیار اهمیت دارد. هیچ خدا ناباور و آته ایستی نمی توانست به اندازه ج.ا مردم را گریزان از دین کند. بنابراین یکی از ویژه گی های دولت بعد از انقلاب غیر مدهبی بودن آن و جلوگیری از قوانین شرعی در زندگی شهرواندان است.جریانی لیاقت و شایستگی رهبری این انقلاب را دارد که این را بفهمد و برای تحقق آن بکوشد.
بنابراین هیچ چیز نمی تواند مثل گذشته بماند، نه دخالت مذهب در زندگی مردم و نه برگشت به گذسته دو تر .
۲۹.۶.۲۰۲۳
آی آزادی! ابوالفضل محققی