"آشپز مجبوب کاخ کرملین وآقای پوتین بنام پریگوژین ورهبرگروه واگنربا لشگرچند ده هزار نفره از ارتشیان روسیه به همراه صدها تانک وادوات ضدهوائی مدرن بطرف مسکو در حرکت هستند ودرمسیرشان شهرهای کوچک را به تصرف درآورده و اعلام می کنند که بزودی وارد مسکو شده ، شهر را بتصرف درآورده و پوتین را ساقط خواهند کرد." این خبری بود که حدود دو هفته گذشته در روزنامه ها ولی بطوراعم روزانه دراخبار تلویزیون به نمایش گذاشته شد . پس از فقط سه یا چهار روزبعد اعلام شد که بلاشنکوف رئیس جمهوربلاروس بین گروه واگنر و آقای پوتین میانجیگری کرد. فردای این خبراغلام شد که آقای پریگوژین با هواپیمای شخصی خود به مقصد نامعلومی دربلاروس پرواز کرده ، قرار شده که نظامیان چند ده هزار نفره واگنردوباره به ارتش روسیه پیوسته وتسلیحات در اختیارشان را هم به ارتش روسیه تحویل بدهند. پس ازاین نمایش به ناگهان هیچ خبری در این باره منتشرنشد، الحمدالله همه چیزبه خیر و خوشی تمام شد و انگارنه انگار که خوانی آمده ونه خوانی رفته است .
این ماجرا مرا یاد لغت آوانگارد ویا پست مدرن انداخت. از قرن بیست و یکم مفهوم "آوانگارد" و "پست مدرن" وارد عرضه دنیای جدید شد و بطور عمده در هنروادبیات برای خود مکانی یافت. آثاری در زمینه این مفهوم ارائه شد وبخث های زیادی درگرفت . بطورخیلی خلاصه پست مدرن و آوانگارد همانطورکه از نامشان پیداست پیشرو و بهم زننده هر گونه قرارداد ، نظم و ترتیب و یا نشانه های کلاسیک پهنه مورد نظرمیباشد. کودتای آقای پریگوژین که در عصر حاضردر یک کشورابرقدرت نظامی اتفاق می افتد و در کمال صلح و صفا در عرض چند روز بدون هیچگونه تلفات و آسیبی به پایان میرسد را باید دقیقا یک کودتای پست مدرن و اوانگارد بنامیم.
کودتاهای کلاسیک تاریخی در کمترین زمان ممکن , بطور ناگهانی وبدون کوچکترین اطلاع قبلی صورت میگیرد. در این موارد معمولا سلاح های سبک بکار گرفته میشود زیرا تهیه سلاح های سنگین برای کودتاچیان بدلیل سری بودن برنامه عملی نیست. نتیجه عملیات کودتا درهمان ساعات اولیه مشخص و روشن میگردد. در صورت پیروزی و یا شکست کودتاگران، تعداذی از سران رده اول طرف شکست خورده ، کشته شده و یا فرارکرده وبه کشور دیگر پناهنده میشوند اما دراین کودتا قطره ای خون ازکسی به زمین نریخت. در مورد کودتا های کلاسیک تجزیه و تحلیل های متعدد و مختلفی از زوایای گوناگون انجام میگیرد و واقعه تا مدت طولانی مورد بحث ودراخبارمی ماند.
درمورد کودتای روسیه نه تنها هیچ یک از موارد فوق بوقوع نپیوست بلکه با موارد عجیب و حیرت آوری نیزهمراه بود. گروه کودتاچیان به رهبری پریگوژین آن همه تسلیحات سنگین را از ارتش خود روسیه فراهم کرده و تحویل گرفته بودند. چند ده هزارنفراز کودتاگران نیزازارتشیان روسیه بودند. جالبتر از همه عملیات کودتا بطورسریال تلویزیونی طی چند روز متوالی همراه تصاویر، فیلم وگزارش های زنده از تلویزیون پخش شد و کوچکترین واکنشی از طرف آقای پوتین علیه کودتاگران صورت نگرفت و فقط از طرف وی نقل قول شد که کودتاگران تنبیه خواهند شد.ماجرا در عرض چند روز اولیه به خیر و خوشی تمام شد و یک کودتای آوانگارد و یا پست مدرن بر علیه یک ابر قدرت در تاریخ به ثبت رسید.
از طرف امریکا تنها این خبر پخش شد که "ما دخالتی در این ماجرا نداریم ولی آن را تحت نطر داریم". ار طرف چین , کانادا , اتحادیه اروپا و سایر کشورهای جهان هم هیچگونه اظهارنظری مشاهده نشد. بدین ترتیب هدف این تئاتر تمام عیارونحوه اجرای آن جز برای معدودی از کارگردانان پشت صحنه کودتا بر کسی آشکار نشد و تا چند دهه بعدی هم معلوم نخواهد بود.
این مورد باید برای ما و بخصوص آنهائی که میگویند "ما با سیاست کاری نداریم" بسار آموزنده وهشداردهنده باشد. در دنیائی که سیاست ،دخالت وتاثیرمستقیم خود را درهوائی که روزانه تنفس میکنیم بوضوح نمایان ساخته و مورد بحث قرار گرفته است ، چگونه میتوان به این سرعت وبدون تعمق از کنار این کودتای پست مدرن عبور کرد؟ جهانی را که ما در آن زندگی میکنیم باید به کدام یک ازاین صفات مزین کرد؟ مرموز، ریا ودروغ ، وحشتناک ، بدون امنیت ، تهی از صفات انسانی ، آشفته ، آینده تاریک و غیرقابل پیش بینی ، ویرانگر ومخرب ، بدون قانون ویا....................