حسن هاشمیان - خبرنامه گویا
مصر که یک زمانی حلقه مفقوده نظریه «بیداری اسلامی» خامنهای به حساب میآمد، اکنون در دیدگاه ولی فقیه بعنوان رکن اساسی برای گشایشی تازه با کشورهای عربی بعد از پادشاهی سعودی درآمده است. با میانجیگری سلطان عمان و دیدار وی با خامنهای در اواخر ماه مه گذشته، به نظر میرسد که رهبر جمهوری اسلامی بیش از انتظار با درخواست بهبود روابط با مصر مثبت برخورد کرده و از اینرو گشایش میان مصر و جمهوری اسلامی شتاب بیشتری گرفته است. قرار است در ماه آینده میلادی پرواز خطوط هوائی دو کشور میان تهران و قاهره از سرگرفته شود و اولین مجموعه گردشگران ایرانی به زودی رهسپار مصر خواهند شد.
اما با وجود گردش 180 درجهای خامنهای نسبت به اختلافات سنتی میان مصر و جمهوری اسلامی درباره پیمان صلح مصر و اسرائیل معروف به «کمپ دیوید»، مبارزه بیامان دولت مصر علیه اسلامگرایان و محدودیتهائی برای فعالیت مذهبی جمهوری اسلامی در داخل مصر، یک مشکل جدید برای رهبران کنونی ایران در داخل مصر قد علم کرده و آن وجود مقبره محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران در جنوب قاهره است. در ابتدا وزارت خارجه جمهوری اسلامی تلاش کرد این موضوع را براساس پروتکلی توافقی میان خود و مقامات مصری حل کند.جزئیات این پروتکل هنوز مشخص نیست اما از میان مطالب رسانههای مصر و سخن تحلیلگران درباره بهبود روابط با جمهوری اسلامی، درخواستی مبنی بر جلوگیری از رسیدن توریستهای ایرانی به مقبره «شاه سابق» مطرح شده که با پاسخ منفی مقامات مصری این درخواست رد شده است.
بعد از آن مقامات جمهوری اسلامی تلاش کردند، سفر به مصر را در چارچوب سفرهای زیارتی مانند حج، در حیطه سازمان حج و زیارت قرار دهند، اما سفر به مصر همانند سفر به حج که جمهوری اسلامی از طریق فروش فیش حج به مردم ایران، با این فریضه اسلامی کاسبی میکند، با محدودیت سهمیهای مواجه نیست و با این وضعیت، در حال حاضر سفر به مصر در ایران به وزارت راه و شرکتهای هواپیمائی دولتی منتقل شده است، اما به دلیل عدم وجود خط هوائی مستقیم میان تهران و قاهره، مسافران ایرانی برای سفر به مصر، از طریق عراق اقدام میکنند.اما آنچه که به مصریها مربوط میشود، هیچ محدودیتی برای تعداد مسافران ایرانی به مصر وجود ندارد و هر چه بیشتر توریست ایرانی به مصر برود، مقامات آن کشور از آن استقبال میکنند.
در دو سال گذشته، دولت مصر مطالعات مفصلی درباره توریستهای ایرانی که عازم ترکیه یا دبی میشوند، انجام داده است و به این نتیجه رسیده که بخش بزرگی از آنها، به هیچ وجه گرایشی به ایدئولوژی حاکم در ایران ندارند و برای رهائی چند روزه از این ایدئولوژی و فضای آن در کشورشان، به دبی یا ترکیه سفر میکنند. از نظر دولت مصر، توریستهای ایرانی به هیچ وجه به آلتی برای تبلیغ ایدئولوژی مذهبی ایران تبدیل نمیشوند و گاها رفتاری متمایز با این ایدئولوژی دارند. این مطالعات نشان میدهد که بعد از 44 سال حکومت دینی در ایران، جامعه ایرانی بیش از هر جامعه دیگر در منطقه گرایشهای سکولاریستی دارد.
از سوی دیگر، مصریها میتوانند با اندکی برنامهریزی و مدیریت خوب، سفر به مصر را برای توریستهای ایرانی با صرفه کنند. در مقایسه میان استانبول و قاهره، سفر هوائی از تهران به قاهره حدود نیم ساعت کوتاهتر است و سطح قیمت کالاها در مصر نسبت به ترکیه، بین 10 تا 20 درصد ارزانتر است. از اینرو برای مراکز گردشگری و سیاحتی مصر، توریستهای ایرانی یک منبع عالی درآمد به حساب میآیند و بر این اساس دولت مصر انتظار دارد در آیندهای نه چندان دور، سفر سالیانه حداقل یک میلیون ایرانی به مصر را بعنوان هدف خود ترسیم کند.اما آنطور که یک ضربالمثل مصری میگوید « فایده برای یک قوم، نزد قومی دیگر مصیبت است» سرازیر شدن یک میلیون توریست ایرانی به مصر برای خامنهای و دستگاههای سیاسی و تبلیغاتی وی، یک فاجعه خواهد بود. زیرا هر ایرانی حتی بدون گرایش سیاسی، که به مصر میرود، از مسجد «الرفاعی» که محمدرضا پهلوی در آن آرمیده است، دیدن خواهد کرد و این یک دردسر جدید ارمغان مصر برای خامنهای خواهد بود.
مسجد الرفاعی
مسجد الرفاعی که محمدرضا پهلوی در آن مدفون شده است در کوی خلیفه که خود بخشی از محله «سیده زینب» میباشد در قاهره واقع است. این مسجد به درخواست «خوشیار خانم» عروس ترکیهای محمدعلی پاشا بینانگذار سلسله خدیویها در مصر ساخته شد. در این مسجد علاوه بر پادشاهان سابق مصر چون فؤاد اول و ملک فاروق، بسیاری از خدیوهای مصر، زنان و فرزندان آنها و رجال سیاسی آن دوره مدفون گردیدند. وجه تسمیه این مسجد به یکی از رهبران فرقه علوی بنام «احمد الرفاعی» برمیگردد که در قرن یازدهم میلادی از سختگیری حکومت عباسیان فرار کرد و در محلی که اکنون این مسجد به پا شده، «زاویه»ای صوفی مسلک برای خود دست و پا کرد.
تناقضات مضحک جمهوری اسلامی
اگرچه مسجد الرفاعی بنام «احمد الرفاعی» نام گرفت و مشهور شد اما جسد احمد الرفاعی در آن دفن نشده بلکه جثه این فرد در روستای «ابوعبید» در نزدیکی شهر بصره مدفون گردید. برای جمهوری اسلامی که اکنون میخواهد جلوی رفتن توریستهای ایرانی به مسجد الرفاعی در قاهره را بگیرد، قبر احمد الرفاعی در حومه بصره بخشی از اماکن مقدسی است که آژانسهای زیارتی قم در کنار کربلا و نجف برای آن تبلیغ میکنند. یعنی برای جمهوری اسلامی رفتن به آرامگاه احمد الرفاعی در نزدیکی بصره حلال است اما رفتن به مسجدی بنام وی در قاهره حرام است!
یک تناقض دیگر جمهوری اسلامی این است که برای دفاع از حرم «سیده زینب» در جنوب دمشق که به مقوله «دفاع از حرم» مشهور شد، حاضر شد تمام دار و ندار مردم ایران را به آتش بکشد، بدترین فجایع انسانی با کشتن نیم میلین سوری را رقم بزند و برای مدت ده سال درگیر جنگی خارج از مرزهای ایران شود که هدف آن فقط حفظ رژیم بشار اسد بود. اما اکنون میخواهد به توریستهای ایرانی که عازم مصر میشوند، بگوید به محله «سیده زینب» قاهره نروند، زیرا شاه سابق آنجا مدفون است!
برای رژیم ایدئولوژیکی چون جمهوری اسلامی که بر پایه اندیشههای عقب مانده و پوسیده حجرههای واپسگرائی حوزههای دینی بنا شده است، هرچه چیزی میتواند دردسرساز باشد حتی آن چیز میتواند قبر محمدرضا پهلوی باشد. طبق معمول آخوندها فن پریدن از این زاویه به آن زاویه حتی در کمتر از 24 ساعت را خیلی خوب میدانند، اما این دردسر جدیدی که خامنهای دچار آن شده، به نظر نمیرسد که با پریدن از این زاویه به آن زاویه حل شود. مگر اینکه از اساس، عطای بهبود روابط با مصر را با لقای مقبره محمدرضا پهلوی ببخشند!
متاسفانه پیشبینی من به واقعیت پیوست
خوشحالم برای توماج.... هر چند....؛ ف. م. سخن