زنان ایران
زامبیهای دینی را
به گورستانها برمیگردانند
*
این زنان از پُرسش لبریزاَند
بازوان نازکشان
سرشار عضلههای دانایی
و مشت و فریادشان
سرشار پُتک و آذرخش هشیاریست
*
این زنان
کتاب پُرمهر ایران را
از چنگ دیوان بیرون میکشند
و فصلهای تازهاش را
با خونشان مینویسند
*
این زنان
سوار سفینههای جسارت
دستارِ قدرت را
در کوچهها و خیابانها
به هوا پرت میکنند
*
دختران زرتشت، دختران کوروش
دختران فردوسی،
از راههای نیکی و راستی
از راههای هوش و هنر گذر میکنند
و سنگرهای ایران را
سرودخوانان پُر میکنند
رضا فرمند