مهدی نصیری
همگی از بوسه جنجالی رئیس فدراسیون فوتبال زنان اسپانیا بر لبان کاپیتان این تیم مطلع شده ایم.
این بوسه زلزله ای رسانه ای در اسپانیا ایجاد کرده است. ۱۲ نفر از فدراسیون فوتبال استعفا داده اند. ۱۲۰ نفر از بازیکنان فوتبال زنان اعتصاب و فیفا رییس فدراسیون رو تعلیق کرده است.
اما در جمهوری اسلامی تحت حاکمیت یکدست ولایی و انقلابی که اخیرا اخبار و ویدئوهایی شرم آور از روابط شنیع جنسی، در میان تعدادی از وابستگان به جریان انقلابی، افشا شده، هیچ اتفاقی نیفتاده و حتی عرق شرم هم بر پیشانی مقامات ننشسته است.
یکی از استدلالهای جریان انقلابیِ پی گیر قانون حجاب اجباری این است که بی حجابی مساوی با بی عفتی است و لذا باید در برابر آن ایستاد تا جامعه بی عفت نشود.
حادثه بوسه در اسپانیای فاقد حجاب و زلزله پس از آن نشان داد که حفظ حریم زنان، در یک جامعه سکولار اروپایی از چه میزان اهمیتی برخوردار است و احدی نمی تواند در حد یک بوسیدن، به زنی دست درازی و تعرض کند.
هم عرف و هم قانون اسپانیا و عموم کشورهای لیبرال و دموکرات، مدافع حریم زنان است و به شهروندان اجازه نمی دهد حتی در کنشی کمتر از بوسیدن که بوی تعرض بدهد، به زنان آسیب برساند.
این حادثه، ضمن آن که ملازمه و ارتباط اساسی بین حجاب و عفاف را رد کرده و مدافعان حجاب اجباری را خلع سلاح می کند اما همزمانی آن با انتشار اخبار روابط کثیف جنسی در سیستم اداری انقلابی ایران که واکنشی قابل اعتنا از شرم و خشم و پی گیری جدی قضایی را در پی نداشت، یک رسوایی تمام عیار دیگر در کنار دیگر رسواییهای مالی و غیر مالی را برای حاکمیت ولایی و انقلابی رقم زد.
آنچه در این میان بسیار شرم آور است آویزان شدن این جریان انقلابی آغشته به انواع مفاسد، به مقدسات دینی چون غدیر و عاشورا و اربعین برای تداوم حاکمیت و سلطه خویش بر جامعه ایران است که بدون شک تاثیری در روند فروپاشی رو به شتاب آنان نخواهد داشت.