Thursday, Oct 19, 2023

صفحه نخست » آقای رضا پهلوی، ولیعهد و پادشاه خودخوانده شرمگین و حکایت لنگه کفش پاره در بیابان نعمت است، پرویز حاتمی

ji.jpgپس از انشعاب در سازمان چریک‌های فدائی خلق به اکثریت و اقلیت در آذر ماه ۱۳۶۰، توده ای-شرمگین لقبی بود که به چریک‌های اکثریت داده شد. علت آن پیروی بی چون و چرای اکثریتی‌ها از حزب توده در پشتیبانی آنها از سیاست‌های حکومت جمهوری اسلامی بود. اکثریتی‌ها در اصل شده بودند توده‌ای اما بدلیل تنفر اکثریت مردم از حزب توده خجالت میکشیدند خود را توده‌ای بنامند و در بین دیگر فعالین سیاسی به توده‌ای شرمگین ملقب شده بودند.

حال این حکایت آقای رضا پهلویست که با تمام وجود خود را ولیعهد و وارث شاهنشاهی در ایران میداند. بر اساس تمام شواهد اعم از حرفها و اعمال خودش و بخصوص طرفدارانش تمامی هم و غمش باز گرداندن پادشاهی پهلوی به ایران است. البته این حق دمکراتیک ایشان است و نمیشود به آن خُرده گرفت. اما چرا شجاعت ندارد که انرا علناً ابراز کند؟

او به ایران نمیگوید کشور ایران میگوید مملکت ایران. مملکت یعنی سرزمین شاهان و حکم بر اینست که باید در ایران پادشاهی برقرار شود و ایران ملک شخصی پادشاه آنست. آقای رضا پهلوی در نهم آبان ۱۳۵۹ در مصر تاجگذاری و با سوگندی خود را پادشاه قانونی و صاحب ایران بر اساس قانون اساسی استبدادی پدرش اعلام کرد امری که تابحال آنرا پس نگرفته. آقای بهرام بهرامیان رابط منتخب محمدرضا پهلوی برای ارتباط با رهبران سیاسی در مهر ۱۳۵۷ در گزارش خود آورده که وقتی آژودان محمد رضا پهلوی میگوید شاه میخواهد راه حلی برای نجات مملکت پیدا کند به او پرخاش میکند و میگوید شما از ایران بعنوان مملکت یعنی ملک شخصی ایشان نام میبرید تمام درد مردم همین است.
پس چه معنى دارد که آقای رضا پهلوی به دروغ بگوید من جمهوری را به پادشاهی ترجیح میدهم یا پادشاهی میتواند انتخابی باشد به جز شرمنده بودن از اینکه خود را ولیعهد و وارث بلا منازع پادشاهی در ایران بداند. البته از نظر من این شرمندگی قابل فهم هست چون به اقرار خود آقای رضا پهلوی در پرسشی از او که این استبداد و فساد پدر بزرگ و پدر شما بود که باعث انقلاب شد گفت من مسؤل کار‌های آنان نیستم و مرا بر اساس آنچه آنان کردند قضاوت نکنید (یکم). او در مصاحبه با پاد کست روز صلح (دوم) وقتی مصاحبه کننده او را ولیعهد تاجدار خطاب میکند آنرا با دل و جان میپذیرد و به او نمیگوید اما من جمهوری را به پادشاهی ترجیح میدهم و پادشاهی میتواند انتخابی باشد، و این مردم ایران هستند که حکومت آینده ایران را تعیین خواهند کرد.
آقای رضا پهلوی یکسره دم از اتحاد میزند که آدم را یاد «وحدت کلمه داشته باشید» خمینی میاندازد که معلوم شد یعنی هر چی خمینی میگوید است. اتحاد به تفسیر آقای رضا پهلوی یعنی من را رهبر اپوزیسیون بدانید و حول آن اتحاد داشته باشیم.
آقای رضا پهلوی! در دانشگاه جرج تاون اتحاد انجام شد اما این شما بودید که ظرفیت نداشتید و خیال کردید این هم حکایت فَرَش گَرد، انجمن‌های پادشاهی، پروژه قُقنوس، ووو است که هر چی شما بگوئی همانست. آخه کلاه خود را قاضی کن آیا شاهین نجفی با صفتی که بعد از تعرض جنسی طرفدار ذوب شده در ولایت پادشاهی شما به آقای هالو، دم از ماتحت آقای هالو میزند و امروز کنسرت گزارش کنسرت گزار امیر تتلوست لیاقت بودن در گروه رهبری را داشته که او را کاندید آن کردید. به نظر من آهنگ نقی شاهین نجفی نه بر اساس تابو شکنی به خیال خودش بلکه بر اساس همین صفت بی اتیکتی مثل دم زدن از ماتحت آقای هالو بوده.
برای حکومت آینده هی دم از مجلس مؤسسان برای تعیین آن میزنی به جز در مورد منشور مهسا که از آن کوتاه آمدی و به همه پرسی عمومی تن در دادی. اما بعد از خروج از آن دوباره به تشکیل مجلس مؤسسان برای تعیین آن برگشتید. این مشخص است که چرا شما بدنبال آیجاد مجلس مؤسسان برای تعیین حکومت آینده ایران هستی (سوم). شما میدانید که دریک رفراندم عمومی پادشاهی هیچ شانسی ندارد. اما با چندین‌ها چند میلیارد دلار پول دزدی پدرت از مردم ایران در پی آن هستی تا با رشوه در انتخاب نمایندگان مجلس مؤسسان تأثیر بگذاری شاید که از این در به آن در فرجی شود. درست مثل پدرتان محمد رضا که زیر بار رفراندم پیشنهادی به او در مهر ۱۳۵۷ بدلیل اینکه نمیخواست اختیار ارتش را از دست بدهد نرفت. در آن موقع خمینی فقط خاطره‌ای بود خوب که مقابل پدر شما بدلیل قانون کاپیتولاسیون ایستاده بود و نه رهبر انقلاب (چهارم). پدر شما میدانست بازنده رفراندمیست که نتیجه‌اش جمهوری خواهد بود که پسوند اسلامی در آن جائی نخواهد داشت. پیش خودش فکر میکرد متحجرین اسلامی با نتیجه رفراندم مخالفت میکنند، او ارتش را در دست دارد پس میتواند کودتای دیگری مثل ۱۳۳۲ انجام دهد. ببین نتیجه این تصمیم بی خردانه به چه فاجعه‌ای برای ایران، ایرانی، جهان، و خانواده خودش انجامید.
وقتی بر خلاف صحبت‌هایتان که بله من بدنبال هیچ مقام و منسبی نیستم کارگردانی برنامه ریزی بقول خودتان بعد از فروپاشی که برپائی دولت موقتی است که در عین اداره امور کشور ترتیبات انتخابات مجلس مؤسسان را بدهد را بعهده میگیرید آدم یاد «بیکاره همه کاره یا همه کاره بیکاره» میفتد. صفتی برازنده تمامی دیکتاتور‌های تاریخ از جمله پدر بزرگ و پدر شما.
در مصاحبه با پادکست روز صلح آقای رضا پهلوی! صحبت از تابو شکنی در مورد اسلام کردی. با ادعای رهبری که داری پس چرا تابو شکنی را از خودتان آغاز نمیکنی. گفته بودی اگر مردم ایران بخواهند اسلام ستیزی کنند همان بهتر که جمهوری اسلامی بماند. اگر سؤالی در این مورد بوده جوابش مردم ایران بدنبال آزادی هستند و نه اسلام ستیزی بوده و نه مطرح کردن یک فرض غیر محتمل و بی معنی که نتیجه‌اش آرزوی شما گرفتار بودن مردم ایران در دست جمهوری اسلامی برای همیشه است. یا گفته بودی شیعه گری در ماهیت ایرانیست. پس بر این اساس بسیاری از مردم ایران که شیعه نیستند در ماهیت شیعه هستند ولی خودشان خبر ندارند. نتیجه اینست که شخص شما مسلمان شیعه اثنی عشری یا دوازده امامی هستید و معتقد به داوری روز قیامت. اگر نیستی باید آنرا ابراز کنی. شیعه فرقه هائی دارد که تا امام دوازدهم امتداد پیدا نمیکنند مثل اسماعیلیه. فکر میکنم یک شاخه دیگر هم تازگیها پیدا شده که من از آقای پرویز پرستوئی شنیدم. او گفت من شیعه امام حسینی هستم که به نظر میرسد شیعه ایشان امتدادش تا امام سوم است.
حال بر اساس اسلام شیعه که شما هم پیرو آن هستید فرض کنیم روز قیامت است و پدر بزرگ شما که با شنیدن شعار رضا شاه روحت شاد قند در دلتان آب میشود آماده داوری شدن است. اعمالش خود را صاحب ایران دانستن، نابودی ثمرات انقلاب مشروطیت که باز کنندگان واقعی دروازه بسوی ایران نوین بودند و نه پدر بزرگ شما، ایجاد استبداد، ایجاد فساد درباری و ترویج آن، گرفتن زمین‌های مردم با زور یا مجبور کردن انها به فروش آنها به او، و از همه مهم تر شیفته هیتلر منفور ترین موجود روی زمین از زمان پیدایش حیات بودن. امری که به اشغال ایران توسط متفقین طی جنگ جهانی دوم و چندین سال (۱۳۲۲ - ۱۳۲۰) قحطی و بدبختی برای مردم ایران منجر شد. چرا فکر نمیکنی که بر اساس اعتقاد اسلامی شما، لیاقت پدر بزرگت به جز عذاب ابدی در کنار یار غارش هیتلر و نه شاد بودن روحش خواهد بود.
مردم ایران به آینده نگاه میکنند با ارزیابی گذشته‌ها. میراث استبداد و فساد پدر بزرگ و پدر شما در نهایت حکومت جمهوری اسلامی بوده که نتیجه بیکاره همه کاره بودنشان میبوده. همان کارهای از روی بیکاره بودن انجام دادند که خود شما هم مسؤلیت آنها را نپذیرفتی..
برگردیم به حکایت لنگه کفش پاره در بیابان نعمت است. بعضی از مجریان تلویزیون‌های فارسی و سیاسیون ذوب شده در ولایت شما و حتی در بحث‌های خانوادگی و دوستان وقتی طرفداران شما استدلال قابل قبول کم میآورند تا شما را بعنوان رهبر اپوزیسیون قالب کنند به منطق پس اگر شما نباشید پس چه کسی باشد که همان مثل لنگه کفش پاره در بیابان نعمت است روی میاورند.

پرویز حاتمی

یکم
جستجوی یوتیوب یا گوگل بزنید «رضا پهلوی نشست خبری کنفرانس امنیتی مونیخ». مدت ویدیٔو ۱۸: ۳۱ دقیقه است و این قسمتش از دقیقه ۱۴: ۴۵ شروع میشود
دوم
با جستو در یوتیوب
Reza Pahlavi of Iran | Interview | Peace Day Live 2023

سوم
از عوارض جانبی برای انتخاب نماینده برای مجلس مؤسسان پیشنهادی آقای رضا پهلوی اینست که کیفیت خوب داشتن نماینده، برای رأی دهنده میتواند مد نظر نباشد تا وقتی که خواسته نوع حکومت او را نمایندگی میکند. چه رأی دهنده طرفدار پادشاهی باشد و چه جمهوری. اما در مجلس مؤسسان بعد از رفراندم دیگر کیفیت خوب برای کاندیدا نقشش میتواند پررنگ تر از عقیده او در مورد نوع حکومت باشد. دیگر اینکه هیچگاه هم توضیح نداده و هیچ خبرنگاری هم از اونپرسیده چرا رفراندم مستقیم از مردم نباید تعیین کننده نوع حکومت باشد. آیا مردم ایران قادر به انتخاب درست نیستند؟

چهارم
خمینی فقط خاطره‌ای بود خوب از سخنرانی اعتراضی و علنیش در چهارم آبان ۱۳۴۳ به قانون کاپیتولاسیون محمد رضا پهلوی که مستشاران نظامی آمریکایٔی را همچون دیپلمات‌هایشان با آنکه حقوقشان را دولت ایران میپرداخت از محاکمه در ایران مصون میداشت. امری که بدستگیری و تبعدش انجامید. خمینی بعد از راه پیمایٔی تاسوعا و عاشورا در ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷ رهبری را قبضه کرد. اگر محمد رضا پهلوی در سخنرانی صدای انقلاب شما را شنیدم ۱۴ أبان ۱۳۵۷ در عوض ایجاد دولت نظامی پیشنهاد رفراندم را قبول کرده بود خمینی هیچگاه به این رهبری نمیرسید و امروز حکومتی بنام جمهوری اسلامی در ایران نداشتیم.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy