Tuesday, Nov 7, 2023

صفحه نخست » راهبرد «شکستن هیمنه» و راه های برخورد با آن، مجید محمدی

Majid_Mohammadi_2.jpgتوقف اقدامات تروریستی و گسترش طلبانه و ایذایی اسلامگرایان علیه کشورهای غربی و اسرائیل منوط به اقدام نظامی ایالات متحده بنا به سنت همیشگی خود علیه تامین کننده ی سلاح و منابع مالی برای تروریست هاست

در ۴۴ سال عمر رژیم نکبت و انحطاط اسلامی پنج اقدام توسط این جرثومه ی فساد و تباهی و نائبان آن انجام شده که هزینه های بسیاری برای ملتی که رژیم بر آن سوار شده و کشوری که آن را اشغال کرده و چند کشور تحت نفوذ آن داشته است:

۱) گروگانگیری کارکنان سفارت امریکا در تهران برای ۴۴۴ روز، ۲) حمله ی تروریستی سال ۱۹۸۳ به تفنگداران امریکایی در بیروت توسط حزب الله با مدیریت آن از تهران که در جریان آن ۲۴۱ نظامی آمریکایی، ۵۸ نظامی فرانسوی و ۶ غیرنظامی جان باختند، ۳) حمله ۱۹۹۶ به نیروهای امریکایی در عربستان سعودی که در جریان آن ۱۹ سرباز آمریکایی کشته و حدود ۴۰۰ تن زخمی شدند، ۴) حمایت رژیم از طالبان و نیروهای عراقی در حمله به نیروهای امریکایی (با بمب های جاده ای) به آزاد کننده ی عراق و افغانستان از صدام و طالبان، و ۵) حمله ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس که از تهران هدایت و فرماندهی شد. چرا رژیم مرتکب این اعمال شده است؟

دلیل نزدیک آن ضعف حکومت های جمهوریخواه و دمکرات از کارتر و ریگان تا کلینتون و بوش و اوباما و بایدن بوده که برخی از اعضای آنها ستایش کننده نیروهای انقلابی ضد امریکایی بوده اند و همیشه تروریست هایی مثل چه گوارا، خمینی و اخوان المسلمین و حماس و فتح را ستایش کرده اند (دمکراتها) و برخی اصولا خطر اسلامگرایی را به درستی درک نکردند (ریگان و بوش).

اما دلیل نهادی آن، ایدئولوژی و راهبرد اسلامگرایان حاکم در ایران است که از امکانات یک کشور برای پیشبرد اهداف خود برخوردارند. اسلامگرایان سنی هم عینا این ایدئولوژی و راهبرد را حمل می کنند اما هنوز نتوانسته اند بر یک دولت -ملت بزرگ و منابعش سوار شوند. طرح تاسیس داعش آنها به سرعت شکست خورد. در حوزه ی ایدئولوژی آنچه در دهه های چهل و پنجاه توسط شریعتی و بازرگان و مطهری از روی نوشته های مودودی و سید قطب تنظیم شد و ضد امریکایی و ضد اسرائیلی بود همچنان برقرار است. بنا به این ایدئولوژی اسرائیل در منطقه باید از میان برود و امریکا نیز نابود شود تا خلق های جهان رهایی یابند و حکومت جهانی اسلامی تشکیل شود. این پرچم امروز با همکاری چپ امریکایی-اروپایی و اسلامگرایان شیعه و سنی حمل می شود.

اما راهبرد رژیم اسلامی در ایران چنان که مقامات رژیم گفته اند در گام اول شکستن هیمنه ی امریکا و اسرائیل بوده است تا زمان نابودی کامل آنها فرا رسد. توجیهات اسلامگرایان شیعه در این پنج مورد را توضیح می دهم:

۱. اگر خسارات عظیم گروگانگیری اعضای سفارت امریکا در ایران را به اسلامگرایان یاد آور شوید آنها فقط یک جمله در برابر شما دارند: «ما هیمنه ی امریکا را در منطقه شکستیم. نشان دادیم که می شود با امریکا در افتاد.» آنها چنین چیزی را نشان دادند و دولت کارتر و ریگان در برابر آنها نرمش بروز دادند اما ۴۴ سال است که دولت امریکا اگر سیاست خشنود سازی در پیش نگرفته با تحریم بنیه ی مالی رژیم اسلامی را تضعیف کرده و امروز عقب مانده ترین کشور نفت خیز در منطقه است.

۲. کشتن بیش از ۲۰۰ تفنگدار امریکایی و دهها نظامی فرانسوی در بیروت نیز ارزش راهبردی نداشت و لبنان را برای اشغال جنوب آن توسط اسرائیل تنها گذاشت. اما حزب الله و جمهوری اسلامی این حرکت انتحاری را شکست دادن ارتش امریکا تلقی می کنند. لبنان از روز این حمله برای چهار دهه در سرازیری سقوط اجتماعی و اقتصادی قرار داشته است.

۳. حمله به نیروهای امریکایی در عربستان با این هدف انجام شد که امریکا عربستان و دیگر متحدان خود در کشورهای جنوب خلیج فارس را رها کند تا رژیم اسلامی در ایران آنها را تحت نفوذ یا اشغال قرار دهد. این حرکت به جایی نرسیده است. امریکا هنوز حضور نظامی در خلیج فارس و دریای عمان دارد.

۴. دو دهه عملیات ایذایی در عراق و افغانستان در نهایت به حکومت طالبان و تداوم حضور امریکا در عراق انجامیده است. طالبان علی رغم کمک صد میلیون دلاری جمهوری اسلامی به آن در دوران قبل از خروج امریکا یک معضل امنیتی برای جمهوری اسلامی هستند و امریکا هنوز به این نتیجه نرسیده که عراق را رها کند تا کاملا توسط رژیم اسلامی بلعیده شود.

۵. حمله ی حماس با رفتار داعشی این گروه که هیچ برد راهبردی به همراه نداشت و تنها به گروگانگیری زنان و پیرزنان و کودکان انجامید و نشان داد اعضای حماس چه هیولاهایی هستند در بوق های تبلیغاتی ایران چنین توجیه می شود که بی آبرویی «ترمیم ناپذیر» (عبارت خامنه ای) برای اسرائیل در بر داشته است. آنها بر خلاف طرفداران حماس در غرب این جنایات را انکار نمی کنند بلکه بدان افتخار می کنند چون نشان داده اند که می توانند به اسرائیل حمله کرده و ۲۵۰ جوان شرکت کننده در یک جشنواره ی موسیقی را قتل عام کنند. این برای اسلامگرایان بدین معناست که افسانه ی شکست ناپذیری اسرائیل را شکسته اند و از این رو یک موفقیت است. محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در مورد وحشیگری حماس می گوید: «ابهت و هیمنه رژیم صهیونیستی با عملیات نیروهای مقاومت فلسطینی کاملاً فروریخت.» (فارس ۲ آبان ۱۴۰۲)

پنج رشته از اقدامات فوق با موفقیت ها و شکست هایی برای رژیم اسلامی و نائبان همراه بوده است. البته کشورهای اروپایی هیچگاه در برابر رژیم حتی پس از عملیات تروریستی مکرر نایستادند تا رژیم نیازی به شکستن هیمنه ی آنها داشته باشد. سیاست عمومی آنها خشنود سازی بوده است. دولت امریکا نیز در دوره هایی که سیاست خشنود سازی در پیش گرفته خود هیمنه اش را شکسته و نه اقدامات جمهوری اسلامی.

و اما برای توقف این اقدامات چه می توان کرد؟ به چهار اقدام اشاره می کنم:

۱. نشان دادن ناز شست در مواردی که حکومت اقدامی برای شکستن هیمنه انجام می دهد. رها کردن رژیم بدان کمک می کند که روحیه ی نیروهایش را حفظ کند و اعضای جدید استخدام. زدن یک یا چند قایق تند رو به هنگام عملیات ایذایی علیه ناوهای امریکایی یا یک سکوی نفتی (کاری که ریگان در پایان جنگ ایران و عراق انجام داد) یا حذف برخی فرماندهان (مثل مورد قاسم سلیمانی) برای شکستن این روحیه ی قلدری لازم است. در این حالت بازدارندگی لازم ایجاد می شود.

۲. شل کردن تحریم ها عین دادن امکان به رژیم برای اقدامات بیشتر و آتش افروزی است. رژیم باید از درآمدهای نفتی که آسان به دست آمده و به دست نائبان داده می شود محروم شود. عادی سازی روابط با عربستان سعودی تا حدی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی رژیم بود چون رژیم با درآمد نفتی محدود نمی توانست در چند جبهه بجنگد.

۳. حمایت لفظی و مادی از مخالفان رژیم در کشورهای غربی ابزار بسیار مناسبی برای وارد کردن فشار بر رژیم است. یک تظاهرات چند ده هزار نفری در داخل یا خارج رژیم را بی آبرو کرده و شکاف میان حکومت و مردم را به نمایش می گذارد. مقامات غربی باید به خواسته های مخالفان مثل اعلام تروریستی بودن سپاه عمل کنند.

۴. و بالاخره برای توقف اقدامات تروریستی و گسترش طلبانه و ایذایی رژیم علیه کشورهای غربی و اسرائیل ایالات متحده بنا به سنت همیشگی خود باید به تامین کننده ی سلاح و منابع مالی برای تروریست ها حمله کند، کاری که امریکا با افغانستان برای کمک به القاعده کرد. پس از کشته شدن ۳۱ امریکایی توسط حماس تنها یک شوک بزرگ مثل زدن چند پادگان سپاه در جنوب ایران یا چند تاسیسات اتمی می تواند پاسخ به عملیات حماس باشد و نه انکار نقش رژیم اسلامی در عملیات تروریستی حماس. بدین طریق افسانه ای که رژیم در میان هواداران خود ساخته دود می شود.

این رژیم ها تنها با هارت و پورت زنده هستند و نیرو استخدام می کنند. آنها را با همین راهبرد شکست هیمنه که بشدت بدان باور دارند (و به شکل نهادی به قدرت نگاه نمی کنند) می توان عقب راند. وقتی قدرت کاملا در اقدامات پر سر و صدا خلاصه شود نیروهای مقابل رژیم نیز به این اقدامات نیاز دارند تا رژیم را در رد باور خودش و در میان طرفدارانش خرد و حقیر کنند. شکست داعش مناطق سنی نشین را برای چند دهه از برآمدن چنین نیرویی مصونیت بخشید. جمهوری اسلامی بدون شکست نظامی قابل توجه و پر سر و صدا همچنان در منطقه خواهد تاخت و حتی دولت امریکا را در مورد کمک به اسرائیل در ماجرای حمله ی حماس تهدید خواهد کرد (چنان که در روزهای پس از حمله ی حماس کردند).

مجید محمدی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy