علی افشاری
🔹 *شبکهی منوتو «ضد رسانه» بود. ضد رسانهای مثل «تسنیم»و «فارسنیوز» که وظیفهاش نه تنها آگاهیبخشی، بلکه تحریف و پروپاگاندا به مبتذلترین شکل ممکن بود. این شبکه اهانت به «رسانه» محسوب میشد و براستی سطح این مفهوم را تنزل داد.
🔹*منوتو ابتدا نقشهی سیاسی خود را فاش نکرد و با تولید برنامههای سرگرمکنندهی کممایه و سطحی، سعی در جذب بالای مخاطبان جوان داشت. سپس سراغ انقلاب و بختیار و بعد به مرور رضا شاه و محمدرضا پهلوی رفت و سعی کرد با ایجاد حس مظلومنمایی و تقدیس و تحریف و تاریخشویی به هدف خود برسد و در آخر نیز از پرویز ثابتی به بیشرمانهترین شکل ممکن رونمایی کرد.
🔹 *مستندهای این شبکه، با برشهای تاریخی هدفمند،حذف پیشزمینههای یک رویداد، برخورد گزینشی و تنظیمهای جهتدار، تاریخی نیمهجعلی و آمیخته با دروغ را تحویل مخاطب داد. این امر، بخشی از مخاطبان عام را که از قضا اطلاعات تاریخی هم نداشتند و از شدت ظلم و فشار جمهوری اسلامی به تنگ آمده بودند، دچار ابهام و آشفتگی در تشخیص میکرد. آن طور که نتوانند صلاح خویش را بازشناسایی کنند و دوباره بازیچهی دست قدرتها و سیاستهایی که معلوم نیست آبشخورشان کجاست قرار بگیرند.
🔹*سرآخر وقتی اعضای منوتو دریافتند موفق به جهتدهی به اذهان اکثریت نشدند، شروع به طعنه و طلبکاری و تقبیح و نکوهش معترضان و مردم ایران کردند. آنان ملتفت نبودند مردم خوشبختانه آگاهتر از آن هستند که بهراحتی فریفته شوند.
🔹 *این شبکه تا پایان کار، به شیوهای پیچیده و غیر رسانهای حاضر نشد منابع مالی خود را به طور شفاف معرفی کند. چراکه آشکار شدن منابع مالی، هویت و نیت سیاستگزارانی را فاش میکرد که بنا بود به دلایلی که برای مخاطب ایرانی روشن نیست، پنهان بمانند.
🔹 بیگمان سرمایهگذاران منوتو دوستدار مردم ایران نبودند؛ مغرضان پشتپردهای بودند به دنبال اهداف منفعتطلبانهی خود که آیندهی دموکراتیک و سعادتمند ایران و رفاه ملت برایشان اندک اهمیتی نداشت. پیچیدگیها وتعارضاتی نیز در عملکرد آن وجود داشت. آینده هویت آنان را آشکار خواهد کرد.
🔹 البته به شخصه از اینکه افراد شغلشان را از دست بدهند خرسند نمیشوم اما تعطیلی ضدرسانه که خاک در چشمان جامعه میپاشد و در تلاش برای اخلال در دستگاه تشخیص مردم است، اتفاق مثبتی است.
علی افشاری