Monday, Mar 11, 2024

صفحه نخست » مردم چه میزان هزینه برای آمدن خمینی از فرانسه تا تهران باید بپردازند؟ ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_2.jpgصحنه فیلم برداری، یا عکس گرفتن آخوندکی را در یک درمانگاه از یک مادر جوان که در گوشه‌ای نشسته وسر گرم شیر دادن کودک خود هست تماشا می‌کنم. ادامه این تعرض آخوندی منجر به اعتراض بالا گرفتن مشاجره، تشنج مادر، گرفتن تلفن توسط یکزن. رها کردن عبا توسط آخوند وبر خورد فیزیکی منجر می‌شود.
نهایت تکرار تراژدی! دخالت ماموران امنیتی و رقم خوردن سرنوشتی مانند سپیده رشنو و صد‌ها زن دیگر.

چه برسر این ملت آمده است که حتی مادران کودک بیمار به اغوش کشیده که در کنج دیواری مشغول شیر دادن کودک بیمارخود هستند. نمی‌توانند برای لحظه‌ای از تعرض مشتی طفیلی، لات کف خیابانی که با کثیف ترین تفکرو تمایلات جنسی، عقده‌های حاصل ازراحت طلبی؛ گرفتن پول مفت از دولت زیر عنوان نیرو‌های ارزشی! مصون باشند
کسانی که درچهار چوب بسته حکومت قرار نمی‌گیرند. کسانی که خواهان آزادی و یک زندگی ساده اما با حفظ کرامت انسانی خود هستند. هدف تهاجم این آتش به اختیاران حکومتی هستند.
این کلیپ دو دقبقه‌ای که توسط دور بین‌های در مان گاه کشیده شده! موجب احضار مسئولان درمانگاه به مراکز امنیتی گردید. فیلمی که آئینه تمام نمای یک رژیم فاسد ّ، با حامیانی کعب الفساد جمع شده زیر عبای ولی فقیه است. در ضمن هشداری دردناک ما در کجای این در گیری هستیم؟
تمام شب نخوابیدم و به فریاد‌ها و تشنج مادر جوان فکر کردم و درد کشیدم. چگونه است که ما جریان‌های سیاسی که در آغاز و سپس تا مدتی از چنین جنایت کار و جانیان گرد آمده پیرامون این جمهوری تا بن دندان فاسد حمایت کردیم! هنوز از شرم آب نشدیم.
اشتباه بزرگ کردیم! که بهای سنگینش را ملت پرداخت کرده و می‌کند. هر چند که خودمان هم کم هزینه ندادیم، کشتار شهریور شصت وهفت را دیدیم. زندان، آوارگی و غم دوری. اما بیشترین تاوان را مردم داده و می دهند.
ما به تمامی از درون مانند آن مادر جوان کودک بیمار در آغوش کشیده مورد تعرض چشمی ناپاک و تحقیرکننده قرار نگرفتیم.
ما بسیاریمان درد و رنج سفره خالی و شرمندگی زن و فرزند را با گوشت و پوست خود احساس نکردیم!
ترس و وحشت مادران و پدرانی را که فرزندانی جوان در خانه دارند و تمام مدت نگران آن‌ها هستند. درد تلخ بیکار نشستن آن‌ها در خانه و دیدن این که چگونه قطره قطره تحلیل می‌روند.
واهمه خارج شدنشان از خانه و رفتن در دهان گرگ‌های هار، کمین کرده در سر راهشان.
نه ماهنوز هم عینیت وسنگینی مصائب روزانه این مردم را به تمامی بر گرده خود حس نمی‌کنیم. این فریاد‌های مادر جوان! حاصل چهل سال فشار و بدبختی است که بر پدر او مادر و حال نسل او تحمیل می‌شود.
مردم بجان رسیده‌اند. اما هر به جان رسیدنی نمی‌تواند جملگی را به میدان در آورد. زمانی که هیچ نیروی مطرح و مورد وثوقی در جامعه نباشد. جنبش‌های خودجوشی مانند جنبش مهسا بشدت سرکوب می‌شود. با وجودیکه تمام پتانسیل و خشم حاصل از سرکوب با قدرت تمام در درون نسل مهسا ذخیره شده و می‌جوشد. مبارزه عمومی مردم نیز بصورت مقاومت مدنی، نا فرمانی مشروعیت زدائی از جمهوری اسلامی، تحریم انتخابات، نفرستادن هیچ نماینده واقعی ملت به مجلس نبرد بزرگی است که جریان دارد
هم زمان رئیس دزدان، همراه دزدان حکومتی یک پارچه شده سرگرم تدارک تحمیل یک حاکم وقیح بی چشم روی غارتگر و سرکوبگرند.
در این میان نیرو‌های اپوزیسیون در داخل و خارج چگونه می‌خواهند تمامی توان و نیروی پراکنده خود را مجموع کنند؟
از توان هر نیروی سیاسی، هر فرد تاثیرگذار از هنرمندان تا ورزشکاران، از سلیبرتی‌ها تا چهره‌های علمی. هر فرد متخصص و خوشنام! هر کس که توانی دارد را چگونه میخواهد در این مجموعه، حداقل برای این دوره از مبارزه جای دهند و استفاده کنند؟
دوست داشتن مردم یک چیز بیشتر نیست! و آن دیدن منافع آنها! فارغ شدن از منافع فردی ونام خویشتن است. نهادن تمامی توان ونیروی خود در خدمت جنبش و جلب اعتماد مردمی که نظاره می‌کنند عمل کرد و تلاش هر فرد وجریان را در راستای مایه نهادن از تمام ظرفیت‌های خود، برای ارتقاع جنبش.
اما چگونه می‌توانیم به این ظرفیت بزرگ و ارجح دانستن خواست و منافع مردم بر خواست‌های فردی وگروهی خود برسیم؟ مگر این که قبول کنیم در این مرحله با یک کاسه کردن خواسته‌ها و افزایش توانائی‌های اپوزیسون و قرار گرفتن در زیر شعار امروز جنبش "زن، زندگی، آزادی" که یکی از محور‌های اصلی جنبش است صفی واحد در برابر رژیم تشکیل دهیم. بپذیریم تنوع نظر را در کثرت. و استقلال نظر را در وحدت. امری لازم برای این دوره! بپذیریم که برای رهائی و رسیدن به آزادی که شامل تمامی نیروهای خواهان آزادی و عدالت در آن قرار گیرند.
یک راه بیشتر وجود ندارد و تمامی راه‌های مبارزه موثر با جمهوری اسلامی ضرورتا به این خیابان ختم می‌شود! خیابان اتحاد امتداد یافته تا میدان آزادی. خیابانی عریض و طولانی که برای تمامی نیرو‌های داخل وخارج امکان یکی شدن و رفتن تا میدان آزادی را فراهم می‌سازد. حتی کسانی که از میدان امام حسین با نفی حکومت اسلامی به طرف میدان اآزادی با شعاری "زن، زندگی، آزادی " ره می‌سپارند. این تنها راه نقطه پایان نهادن به هزینه سنگین جانی، مالی، حیثیتی و ویرانی حاصل از آمدن مسافر "بی احساس "، متحجر، خدعه گر، کینه ورز، جنایت کار وجنگ افروز پارسی به ایران است.

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy