Tuesday, Mar 12, 2024

صفحه نخست » در سال‌روز قتل مردی بزرگ به نام احمد کسروی، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_3.jpgزمان ما که چنین بود. در قدم‌های آغازین یک نوجوان که با خواندن چند کتاب که می‌توانست از سه تفنگ دار شروع شده به بینوایان، پاشنه آهنین جک لندن و ژان کریستف رومن رولان برسد؛ این نوجوان، یا بهتر است بگویم این نوجوانان که به‌طور خودجوش در مسیر کتاب‌خوانی قرار می‌گرفتند احیاناً با توصیه معلمی، آشنائی به کسروی می‌رسیدند و تحت تاثیر او واقع می‌شدند.

نوشته‌های ساده و تند کسروی آتشی نهفته درون خود داشته و دارند؛ نوشته‌هایی به‌غایت زیبا، تهییج‌گر، افشا‌کننده که خوراک محصلان و جوانان پرشوری می‌شد که می‌خواستند از قید و بندهای خانوادگی، از سنت‌های عقب‌مانده اجتماعی جامعه مذهبی و اخلاق حاکم بر آن و عبودیت نسبت بدان بگریزند و به چالش با نظام اجتماعی برخیزند.

از قلم پرشور او شور می‌گرفتند. همراه قهرمانان و آزادی‌خواهان انقلاب مشروطه که او ترسیم می‌کرد در کوچه‌ها، در بندها، بست‌نشینی‌ها و میدان‌های نبرد پای می‌کوبیدند. افت‌وخیزها، پستی و بلندی‌ها، اوج و فرودهای افراد و قهرمانان را در زمان‌های مختلف می‌دیدند و خود را جای آن‌ها می‌نهادند.

کسروی با توانایی فوق‌العاده یک مورخ عادل ظرفیت‌های مردم و رهبران‌شان را نشان می‌داد و تا آن‌جا که در توان داشت تلاش می‌کرد علل این شکست، بقای عامی‌گری و گرفتارماندن در دام عوام‌فریبان را شرح دهد. در این میان به چالش با مذهب، روحانیت و سنت‌های رایج در جامعه، فرهنگ و ادبیات و رفتارهای اجتماعی می‌رسید.

چنان برافروخته است که گاه تر و خشک در لهیب گفتار و نوشتار خود می‌سوزاند. گاه آتش می‌گیرد و گاه به تحسر، دندان بر جگر می‌خاید.

آن‌جایی که سخن از نطق‌های آتشین ثقه‌الاسلام و خیابانی است زبان به تحسین می‌گشاید و روح آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی خود و خواننده را جلا می‌دهد. در ارتباط با ستارخان و باقرخان، دستجات مشروطه، لحنی حماسی و رزمی دارد. جولان دادن اسب در میدان تا چرخاندن تفنگ بر سر و دست.

تاریخ مشروطیت کسروی، سینمای چند بعدی مشروطیت است. سینمایی که لحظه به لحظه انقلاب را ثبت می‌کند و تا آن‌جایی که در توان دارد تلاش می‌کند گوشه را از دست ندهد! مورخی باشد که واقعیت را آن‌طور که گذشت بیان و ثبت کند این ویژگی اوست که دقت می‌کرد به حقیقت وفادار باشد چرا که از نظر او: "زیبایی آدمی راستی‌پرستی اوست"!

تیغ سخنش برای دریدن پرده‌های تزویر و ریا و نشان دادن زشتی و پلشتی خرافه و خرافه‌پرستی بسیار براست.

نشان‌دادن تزلزل شخصیت‌ها در بزنگاه‌های تاریخی در قدرت و حضیض! آگاه مردی که از زمانه خود بسیار جلوتر است و این، دردی است که پیوسته او را آزار می‌دهد. درد جامعه خنزرپنزری‌ها، نان به نرخ روز خورها و قاشق بر پیشانی‌نهاده‌ها.

دردی که روح حساس او را در منگنه قرار می‌دهد، از همین روست که آشفته می‌گردد. به هر چه که رنگی از کهنگی تاریخی، سستی، کاهلی و تذبذب دهد حمله می‌کند. در این حمله یک‌تنه کارآکتر جدی، سخت‌کوش، منزه‌طلب، استواری و هوشمندی وی، او را یاری می‌رساند. مردی که در مقابل تندر می‌ایستد و خانه را روشن می‌کند و تسمه از گرده گاو طوفان می‌کشد، بی‌هراس از الدروم و بلدروم آخوندها، به نقد و بررسی اسلام و تشیع می‌نشیند.

عنصر پایداری، پای‌بندی به عقیده و رفتن به پای آن تا مرگ، از کسروی چهره‌ای می‌سازد تأثیرگذار بر بسیاری از جوانان. چهره مردی که زندگی‌اش با گفتارش، کردارش و عملش یگانه بود؛ در یکی از سنتی‌ترین محله‌های تبریز، حکم‌آوار، پیش‌نماز بود اما حاضر نشد موقع راه‌رفتن نعلین‌های خود را بکشد؛ گوشه عمامه‌اش را لاقیدانه بر روی شانه بیفکند و مانند طاووس علین در میان توده محروم و مجذوب قدم بردارد. حاضر نشد کتاب فرانسه از دست فرو بگذارد و قرآن بر سر گیرد؛ و نان مفت آخوندی بخورد. او، نان شریف و پر زحمت بیرون کشیده از زیر سنگ را بر نان راحتش ترجیح داد.

کمتر روشنفکر ایرانی است که برای دوره‌‌ای تحت تأثیر او و یا مخالفت با او قرار نگرفته باشد. اما این دوره نمی‌توانست طولانی باشد چرا که کسروی قادر نبود برای تمامی این مسیر پاسخ‌گو باشد.

شیوه نگرش او به مسائل اجتماعی از مذهب گرفته تا ادبیات و سیاست و روابط اجتماعی، دیگر جواب‌گوی نسل جدید نبود. رشد جامعه تحصیل‌کرده، دانشگاهی و تغییر مناسبات اجتماعی، وسیع‌تر شدن ارتباطات و نقش احزاب و سازمان‌های سیاسی و اجتماعی هر روز نقش کسروی را کم‌رنگ‌ترساخت.

خصوصاً پرداخت نه چندان عمیق او به مذهب، ادبیات و مسائل اجتماعی و جایگزین‌کردن آئین دیگر و صدور احکام و قوانین جدید برای زندگی اجتماعی که در بطن خود سلب بود و شکننده، عملاً توجه جامعه روشنفکری را از کسروی کمتر و کمتر نمود. اگر روشنگری کسروی برای دوره‌هایی بسیار لازم و تأثیرگذار بود، اکنون تنها می‌توانست برگ زرینی باشد در تاریخ جنبش فکری و اجتماعی ایران؛ نشان‌‌دهنده مسیری باشد که روشنکفر ایرانی طی کرده است.

اگر امروز به‌خاطر سلطه ارتجاع و حکومت مذهبی بار دیگر این پیش‌بینی کسروی که "ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است" مصداق پیدا کرده و ورد زبان روشنفکران شده، بدان معنا نیست که بار دیگر آموزه‌های او جواب‌گوی این حکومت ارتجاعی و روشنگری دینی است.

بلکه ستایش از نبوغ و عملکرد مردی است که با چنین ارتجاع مذهبی و خرافه‌پرستی تا آخرین لحظه مبارزه کرد و جان بر سر آن نهاد؛ مورخی بزرگ، انسانی والا و گوهری کم‌نظیر در تاریخ معاصر ایران زمین.

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy