امروز هفت سین شد مال کالیفرنیا
و کاج را نشاندند در مرکز سفره
تو فریاد میزدی کریسمس همان یلداست
و کسی نمی شنید
می گفتی از میترائیسم بجا مانده
وقاشق زنی می کردند با آهنگ رَپ
خودت را خسته نکن
کامیونها کارتن کارتن خواب پیاده میکنند
در چاله های وفور شهر
با بازی نور ورنگ، مسخرگی میمالند به چهره خیابانها
بیداری تنها مانده و غریب
کسی به دعوتش پاسخ نمیدهد
کسی سر سفره اش نمی نشیند
همان بیداری که اگر کسی دق الباب میکرد
نور شبتاب میریخت در آبخوری اختران در جام میهمان
چند ساعت دیگر
آتشبازیشان دود خواهد پاشید به چشم ستارگان
قرار نیست
هیچ نگاه روشنی بیفکنند به روی خفتگان
پرتوئی از هشیاری، از روشنائي
من که در کوچه پسکوچه ها قدم میزنم
اثری نمی بینم ازآتش زرتشت
از حکمت اشراق سهروردی
هیمه ای که باید از روی آن پرید
پس در خم تنگه ای
پناه می برم به سرخی گلی در تاریکی
و نغمه سرائیش را در خواست میکنم
سرخی بیدارش را
در رگهای بی افسارم
مگر بهار و تابستان کم اسباب بازی دستمان میدادند
که حالا بخواهند بیشتر به بازیمان بگیرند؟
روی بی خیالی، پهنمان کنند
چشم گرداندن از واقعیات یادمان بدهند؟
تو خودت را خسته نکن
شاخ شمشاد، کلاه مخملی تر از همیشه
بر مرکز سفره عید خواهد ایستاد
دم هالیودیش را تکان خواهد داد
بگذار در نوبت دیگری سخن بگوئیم
ازستون های مشترک قران و اوستا
مگر دلت میآید خشمگین کنی «بن سلمان» را
از او بگیری کلید های پرده داری را
تو شمشاد نونهالت را
هر جا که دلت خواست بکار
روی همین سینی قلمکار
اصلا بردار بنویس سرو آزاد
بنویس سبزه قبا
هفت سین خودت را بیآرا
صدای کرکر خندیدن بی دندان ها
دم در اتاق تو که برسد
ساکت خواهد شد
ببین تا لجظه انفجار ساعت
و هزار پاره شدنش درچاه خواب
تخم مرغ هائی که سرگیجه گرفته اند بجای چرخیدن
با آغاز چند رشته افسار بیشتر
به رقص و پایکوبی خواهند پرداخت
کاج استیصال
که عاجزانه از طبیعت، برگهای سوزنی کرده بود در خواست
تا بادبادک خواب بشر را
اگر رسید به لایه های گرانیگاه
بتراکند مگر به ضرب تشنگی یک قمری سفید چون برف
مغموم می نگرد بچه های سالخورده را
که سرو دست می شکنند برای اسباب بازی
و کسی نیست آنها را هل دهد از بالای کامیون به بیداری
آن پرنده که بر الوند کوه می بینی سیمرغ نیست
چرا بیاید خودش را خراب کند
صدای گوش خراش لیدی گاگا
محاصره کرده هر نوع شنیدن را
تو هفت سین خودت را بچین
سیمرغ با شادی بر آن تخم خواهد گذاشت
آخرِ و عاقبت عظما، مهران رفیعی
ما با هم هستیم، ترانه جوانبخت