مهمترین موضوعی که اکنون توجه همه ایرانیان را بهسویِ خود کشیده ضربه مرگبار و خوار کنندهای است که حکومت اسلامی ایران از اسراییل دریافت کردهاست. حکومت با همآن ادبیات گذشته بلوف و گزافهگویی سخن از انتقام سخت زدهاست. در این زمینه نکتههایِ زیر قابل توجه است:
۱. باشناختی که از منش و روش حکومت اسلامی هست، این حکومت که هیج پشتوانه قابل توجه مردمی در داخل ایران ندارد، در جهان نیز جز از سوی حکومتهایِ بدنام، دیکتاتور و توتالیتر چون روسیه، کره شمالی، چین، کوبا، ونزوئلا و..، پشتیبانی ندارد و در انزوایِ کامل جهانی است و در یک واژه در سستترین دوران خود بهسر میبرد، جرأت رودررویی مستقیم با اسراییل را نخواهدداشت مگر همآن روشهای شناختهشده "سیاست جبونانه و کثیف" بمبگذاری در جایی و یا ترور کسی در کشوری. بقیه کار نیر چون همیشه بر عهده نیروهای مزدور و نیابتی گذاشته میشود: سرمایه دزدیده شده از کیسه ملتِ ایران و جنگآوری و ایجادِ دردِ سر و مزاحمت برایِ اسراییل و دیگران از سویِ این مزدوران. تصور نکنیم که مردم در سوریه، لبنان و عراق و حتا شمارزیادی از فلسطینیها که محمودعباس نماینده آنان است ازبودن نیروهای حکومت ایران و دخالت در کاروزندگیِ آنان خشنود هستند. اگر مردم در این سرزمینها آزاد بودند، جز مزدوران وابسته، نشان میدادند که تا چه اندازه از آخوند خامنهای و سرداران او بیزارند.
۲. در این زمینه ایرانیان در برابر دوپرسش قرار گرفتهاند. پاسخ به این دو پرسش روشن میسازد که ما در کجا قرارداریم. در کنار بیشترین شمار مردم ایران، که گزینش مجلس و خبرگان نشان داد که این شمار مردم هیچ پیوندی با اینحکومت ندارند یا در مقابل مردم و در کنار رژیم تبهکار اسلامی. این دو پرسش:
آیا اسراییل دشمنِ مردم ایران است؟
یا
آیا حکومت اسلامی دشمنِ مردمِ ایران است؟
پاسخ من در باره پرسش نخست چنین است: من به عنوانِ یک ایرانی هیچگونه دشمنی از سوی مردم و دولت اسراییل علیه مردمِ ایران، دقت بفرمایید علیه مردم ایران نه حکومت ایران، ندیدهام. روشن است که اسراییل در برابر حکومتی که ۴۵ سال است با هزینه کردن میلیاردها دلار در پی نابودی اسراییل بوده و هست و بارها نیز به روشنی اعلام داشته است، دست روی دست نگذاشته و در دفاع از موجودیت خود بیکار نخواهد نشست.
و پاسخِ من به پرسش دوم: هیچ حکومت بیگانهای به اندازه حکومت اسلامی دشمن مردم ایران، پیشرفت، رفاه و شادی مردم ایران نیست. جنایتهای حکومت در این ۴۵ سال و حتا پیش از آن با آتش زدن سینما رکس آبادان فراموش شدنی نیست. حتا برخی میگویند که اگر ایران وسیله کشوری بیگانه اشغال میشد تا این اندازه به مردم آسیب وارد نمیشد و اینهمه ویرانی ببار نمیآمد. آخوندها و سرداران دزد و پوشالی با یاری روسیه، چین و کره شمالی یک حکومت سرکوب و امنیتی در ایران ساختهاند که اعتمادها را در جامعه از میان بر داشته و هوادارانِ اندکِ حکومت را بهضدمردم کشورِ خود مبدل کردهاست که یکبند در پیِ آزار و ایجادِ بیموهراس در بینِ مردم هستند.
نکته آخر
من البته چون هر ایرانی دیگری با یورش به میهنام و آغازِ جنگی دیگر در ایران خشنود نخواهمشد به ویژه اینکه در بیرون از ایران هستم ولی روش و منشِ حکومت اگر به همین منوال پیش برود، سرانجام راهی جزاین دربرابرِ نه تنها اسراییل که اروپا و آمریکا نخواهد گذاشت. من تردید ندارم اگر حکومت اسلامی ایران دیوانگیکند و جنگی آغاز شود، یک اجماع جهانی در برابر ایران که آمریکا و اروپا در آن نقش اساسی خواهند داشت، شکل خواهدگرفت. این نتیجه ۴۵ سال شرارت و سیاست برونمرزی نادرست حکومت اسلامی است که گفتهاند خود کرده را تدبیر نیست!
کوروش گلنام