پاسخ حسین قدیانی به یک کاربر...
حسین قدیانی یکی از بسیجیان اصولگرا و از نویسندگان منتسب به جریان حزب الله است
من از خون و گوشت و پوست و استخون پدرمم که بیآنکه نظامی باشه، شهید آزادسازی خرمشهر شد. من صد بار جون میدم برای یک وجب از خاک این وطن. پس اون ذلتی که گفتی، صفت برازندهی مصباحتونه که کل هشت سال جنگ رفته بود توی سوراخموش. بعد از جنگ یه دفعه از سوراخش اومد بیرون و بنا کرد تئوریزهکردن معکوس ولایت که آهای مردم!
پیام خون شهدا حجاب بود؛ ایران هم هیچ ارزشی برای شهدا نداشت! ممنون میشم اگه اوصاف پیر گوشتتلخ، بدعاقبت، بیریخت، بدترکیب و نگونبخت پایداری رو به من نبندین! من نه از سر ذلت بلکه دقیقاً از سر عزت به معایب ناتمام جنگ در این متن پرداختم. همون جنگی که مصباحیستها فقط باهاش لاس میزنن، امثال من وطنپرست باید براش تا چند نسل قبل و بعد هزینه بدن.
حیف باشد وطنپرستها برن شهید بشن و امثال مصباح بیوطن با اون شاگردهای احمق و دهنلقش گند بزنن به ایران و ایرانی! نظامتون اگه شرافت حالیش بود، اون همه دلگی جنگ نمیکرد. من که قطعاً هیچ شکی در شرافت شهدای راه وطن ندارم ولی این خیلی دور از شرفه که به رزمندگان ایران بگیم رزمندگان اسلام! جنگ مگه سر زمین نبود؟ چه ربطی به #دین داشت؟ و مگه عراقیها یهودی بودن؟
اگه جنگ بده ولی دفاع خوبه و اگه دفاع از خاک شرط شرافت، اصالت و انسانیته که باز هم باید بری برای مصباح غائب کل هشت سال دفاع مقدس افسوس بخوری، نه من. حرف من خیلی روشنه: کاش خودمون رو قیم کشورهای دیگه ندونیم تا لازم نباشه به بهونهی اونچه که اسمش رو نه جنگ بلکه دفاع میگذاریم، باکریها رو بفرستیم جلو تا محصولیهای مصباحیست، از عقب دور بزنن پاکترین مردان وطن رو؛ بعد با عابربانک فاسدشون، حزب پایداری و طرح ولایت و مؤسسهی موسوم به امام خمینی و الباقی ملاهای دلای دوزاری رو پروار کنن.
در ضمن اونچه که تاب برداشته، مخ همون آخوند گوشتتلخیه که دههی شصت، ساکت ولایت خمینی بود؛ بعد مرگ روحالله یه دفعه شد تئوریسین ولایت! خیلی کوچولوتر از اونی که بخوای با من کشتی قلمی بگیری!
یه جوری میزنمت زمین که کل هیکلت بشه مثل دماغ مصباح...