Sunday, Jun 2, 2024

صفحه نخست » جناب شایگان! گند زدن یعنی این که آدم با چشم باز و آگاهی بغل دست خاتمی بنشیند و به او دل ببندد!؛ ف. م. سخن

IMG_2727.jpegروان جناب داریوش شایگان شاد. من از ایشان دست کم در باره ی مکتب های هند بسیار آموخته ام و همین طور کتاب های خوب انتشارات فرزان روز ایشان به من بسیاری چیزها یاد داده است که قدردان این زحمات هستم.

اما این که ایشان سال ها پیش از درگذشت شان به صراحت فرموده اند که نسل ما گند زد، کماکان برای من ثقیل و غیر قابل هضم است.

این چند کلمه را هم که می نویسم نه این که جسارت این نوشتن را بعد از مرگ ایشان به دست آورده باشم بلکه اگر ایشان امروز زنده بودند همین ها را با همین سبک گفتار خدمت شان می نوشتم و عرض می کردم:
جناب شایگان! هیچکس در کلاس دکترا، خودش را به چهار میخ نمی کشد که من در کلاس سوم ابتدایی گند زدم و فلان جمع و تفریق را اشتباه انجام دادم!

آدمی وقتی می تواند بگوید در کاری گند زده و بابت آن از دیگران عذرخواهی کند که در زمان «گند زدن» دانش لازم و کافی داشته باشد و عمد و اشتباه قابل پرهیزی در کار خطای آن زمان اش داشته باشد که می توانسته و می باید جلوی آن را می گرفته است.

من گمان نمی کنم اکثریت ما چنین دانشی را در دوران «گند زدن» می داشته ایم و می توانسته ایم «چنین گندی» به خودمان و به ایران و به دنیای امروزمان نزنیم.

البته این که بگوییم ما گند زدیم و خیلی خیلی بابت این گند زدن عذرخواهی می کنیم مسوولیت دیروز را از گردن ما بر نمی دارد بلکه گفتن این حرف اگر بر «گند زدن»های امروز مان تاثیر نگذارد صنار نمی ارزد و ارزشی ندارد.

این که نسل جناب شایگان و یک نسل بعد از آن یعنی نسل ما به خاطر گندی که امروز متوجه عوارض آن می شویم از نسل های بعدی که در زمان گند زدن حضور نداشته اند و نیز از اشخاصی که طبق قاعده ی کی بود کی بود من نبودم انگار در آن دوران هیچ نقشی در گند زدن ملی نداشته اند عذرخواهی کنند، نه آن چه گذشته است را به قبل بر می گرداند نه فایده ای برای امروزیان دارد.

عرض من این است که امروز نسبت به ۵۰ سال بعد آیا فکر می کنیم که کار امروز مان به نوعی گند زدن جدید است و آیا با فکر کردن به ۵۰ سال بعد از گندی که امروز «آگاهانه» می زنیم پرهیز می کنیم یا خیر؟

مثال می زنم. جناب شایگان در زمان پشیمانی از گندی که در گذشته زده اند با خاتمی عکس می گیرند و به او و تغییراتی که او قرار بوده در سیستم کشورداری به وجود بیاورد دل بسته بوده اند.

این در جایی بوده که ما هم گذشته ی خاتمی را مثلا در زمان وزارت ارشاد و مدیریت اش بر کیهان تندرو و ضد انسان را دیده ایم و هم بی عرضگی اش را وقتی بیست میلیون نفر مسوولیت ریاست جمهوری را به او سپردند. این گند زدن گند زدن واقعی و بر اساس اطلاع و آگاهی ست نه گندی که در زمان شاه به خاطر نداشتن اطلاعات و فقدان دانش که در آن زمان طبیعی بوده زده شده است.

ما دنبال مهندس موسوی راه افتادن و از او انتظار معجزه داشتن جوانان را هم به خاطر داریم. هر چه هم بر اساس «آگاهی» و «سوابق» می گفتیم و گلو پاره می کردیم که این انتخاب انتخابی اشتباه است کسی کمترین توجهی به هشدارهای ما نمی کرد آن قدر که مجبور شدیم برای این که حرف ما شنیده شود و واقعیت اش که آشکار شد جوان ها ما را با خود و در کنار خود ببینند و راه اشتباه رفته شده را با ما بازگردند با آن ها همراه شدیم.

آری! گند زدن با چشم باز، با آگاهی، با داشتن اطلاعات کافی، گند زدنی ست که باید از آن عذرخواهی کرد چرا که هیچ عذر و بهانه ای برای ماستمالی کردن آن وجود ندارد، اما خطایی را که در اثر ندانستن و بدون داشتن آگاهی اتفاق می افتد مثل تصادفی مرگبار است که وقوع آن با وجود ایجاد مسوولیت اجتناب ناپذیر است و زنده یاد شایگان وقوع این را در اجتماع بهتر از هر کس دیگری می دانستند و با این وجود همچنان به گند زدن های خود ادامه می دادند!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy