مهدی نصیری - رفراندوم به پایان رسید: نه به جمهوری اسلامی!
آقای خامنه ای بارها تصریح کرده است که شرکت در انتخابات به معنای رأی به نظام جمهوری اسلامی است. چند سال پیش که در یکی از انتخاباتهای آمریکا مشارکت حدود ٤٠ درصد بود، حاکم علی الاطلاق نظام در سخنرانی ای گفته بود: مایه ننگ مردم [البته حکمرانان] یک کشور است که در انتخاباتش کمتر از ٤٠ یا ٤٠ درصد شرکت کنند.
هنوز تعداد درصد دقیق مشارکت کنندگان در انتخابات دیروز به طور رسمی اعلام نشده است اما آمارهای غیر رسمی بیانگر مشارکت حدود ۴۰ و زیر ۵۰ درصد است. هر چند بسیاری از مردم به حق به آمارهای رسمی حکومتی در انتخابات اعتماد ندارند و آمار شرکت کنندگان را حتی کمتر از ۳۰ درصد می دانند، زیرا دروغ گویی مقامات در جمهوری اسلامی سکه ای رایج و سیستماتیک است.
با فرض آن که آمار شرکت کنندگان در این انتخابات کمتر از ۵۰ در صد و یا حتی مقداری بیش از ۵۰ درصد می بود، معنای واضح آن نه گفتن صریح مردم ایران برای سومین بار (علاوه بر دو انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و مجلس ۱۴۰۳ ) به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و حکومت دینی است.
بخشی از این آرا محصول دعوت طیفی از اصلاح طلبان و افرادی محصور مانند آقایان کروبی و خاتمی بود که تحلیل و دریافتشان از مصلحت جامعه این بود که مردم را دعوت به رأی به آقای پزشکیان کنند تا قدمی برای بهبود امور و کاهش فشار بر مردم بردارند و معلوم است که این رأی منطقا نمی تواند به معنای تایید اصل نظام و ولایت مطلقه آقای خامنه ای باشد.
وانگهی بخشی از آرای مردم ناشی از انسداد و استیصال و درماندگی است که نظام و شخص رهبر برای مردم ایجاد کرده و آنان را به کمترین گشایشهای حتی احتمالی دلخوش نموده است. تصور کنید اربابی عرصه را بر رعایا و بندگان خود آن چنان تنگ کرده و پای سنگینش را بر گردن آنان گذاشته و راه تنفس آنان را بسته است. حال اگر در این صورت رعایا با کمترین وعده گشایشی خرسند شوند و حتی بعضا راضی به پابوسی ارباب شوند، این هرگز به معنای رضایت رعایا و بندگان از عملکرد و وجود ارباب نیست بلکه نشانه درماندگی و بعضا تحقیرشدگی رعیت است.
پیشتر گفته ام که با انتخاب پزشکیان یا کاندیدای اصولگرایان ـ که در هر صورت در زیر سیطره قدرت بی انتهای ولی فقیه هستند ـ گره از کار فروبسته جمهوری اسلامی که نه جمهوری است و نه اسلامی و بالتبع نه انسانی، گشوده نمی شود و هر کس کمترین آگاهی سیاسی و البته وجدان و شجاعت و عدم تعلق منفعتی به نظام را داشته باشد باید خواستار برگزاری یک رفراندوم معتبر با حضور همه مردم و جریانهای سیاسی ایران برای تعیین نوع نظام جدید که حتما سکولار خواهد بود (به استناد پیمایش رسمی سال گذشته وزارت ارشاد که حد اقل ۷۰ درصد مردم ایران موافق حکومت دینی نیستند) شود و البته اگر نظام با مسالمت زیر بار این تحول و عبور مدنی و دموکراتیک نرود باید منتظر هر اتفاق و واکنش تندی از سوی اکثریت مردم باشد.
به دوستان اصلاح طلب و یا غیر اصلاح طلب روزنه گشا و راهگشا که عمدتا از سر خیرخواهی برای ایران و ایرانیان از مردم دعوت به شرکت در انتخابات و رای به آقای پزشکیان کردند، باید یادآور شویم که اکثریت مردم ایران مانند آقایان میرحسین موسویِ محصور و سید مصطفی تاجزاده ی در بند و خانمهای دلیر و شجاع زندانی چون نرگس محمدی و فائزه هاشمی در کنار دهها زندانی شجاع مرد و زن دیگر تصمیم خود را در مورد عبور از جمهوری اسلامی و استقرار نظامی جدید با محوریت دموکراسی و سکولاریسم و جانشینی ایران به جای اسلام و ملت به جای امت گرفته اند.
تاخیر اصلاح طلبانی که در نقد جمهوری اسلامی از سال ۷۶ به این سو پیشتاز بوده اند، در پیوستن به اکثریت قاطع مردم ایران موجب تشدید شکاف بین جامعه و آنان خواهد شد. ایران ازاد و آباد آینده به همه نیروهای سیاسی خیرخواه و برکنار از منفعت طلبی با گرایشهای گوناگون پادشاهی مشروطه، جمهوری خواهی با طیفی از اصلاح طلبان عبور کرده از نظام، ملی ـ مذهبی ها، لیبرال دموکرات و سوسیال دموکرات و... و حتی اصولگرایان معرفتی در حال ریزش ـ که در همین انتخابات ابعادی از این ریزش دیده می شود ـ نیازمند است و گفتگوی فراگیر ملی بین همه این جریانها امری فوری و ضروری است.