فعالیتهای داوطلبانه بدون شک عاملی ارزشمند در ایجاد و تداوم فرهنگ یاریگری و رفع مشکلات طبقات آسیبپذیر است. فعالیتهایی که باعث نزدیک کردن مردم جامعه به هم شده، از شروط اولیه برای "جامعه" تلقی گردن یک جمع انسانی است.
مساله مهم اما این است که فعالیتهای داوطلبانه در عین ارزشمندی و دستاوردهای غیرقابل انکار، به خودی خودنمیتواند راهحلی جامع و مانع برای از بین بردن محرومیت و ریشهکنی فقر در جامعه باشد.
چرا که ذات فقر و محرومیت معلول عوامل متعدد اقتصادی و اجتماعی بوده، شرط اصلی ایجاد جامعهای بدون فقر و محرومیت، تحقق فرهنگ شایسته مداری و توزیع منصفانهی فرصتها و امکانات است. عواملی که تحقق آنها منوط به ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی است و حداقل در ابتدای راه به حمایت و تضمینهای حاکمیتی نیازمند است.
بنابراین دنیایی از انسانهای نیک نفس با عزم جدی کمک به دیگران، در جامعهای که فرصتها و امکانات نه بر پایه شایستگی که براساس روابط و رانت تقسیم میشود، هرچند بدون شک اثرات مثبتی دارند، اما کارایی واقعی آنها اندک بوده، در معادلات کلی تاثیر چندانی نخواهند داشت.
در عمل این روابط اقتصادی سالم است که به رفع محرومیت و فقر به طور فراگیر خواهد انجامید.
البته لازم به تاکید است که تحقق شایستهسالاری و توزیع منصفانه فرصتها و منابع به معنی وجود شرایط یکسان و اجباری برای همهی مردم جامعه و ایجا یک جامعهی متحدالشکل نیست.
شرایط زندگی و رفاه افراد جامعه، بر اساس عوامل مختلفی چون استعداد ذاتی، قابلیتها، تلاشها... تا اندازهای متفاوت خواهد بود. منظور از تحقق شایستگی و توزیع منصفانه منابع و فرصتها در این بحث، تامین امکانات و نیازهای اولیه و بدیهی زندگی و رفاه انسانها است که به موجزترین شکل در بیانیهی حقوق بشر تدوین شده است؛ به این معنی که مواردی چون مسکن، تغذیه، خدمات بهداشتی و درمانی، تحصیل، حمل و نقل و... در یک جامعهی سالم با تلاش معقول انسانی و بر بستر یک زندگی معمول انسانی "باید" برای تمامی افراد جامعه قابل دسترسی باشد و در موارد وجود ناتوانیهای جسمی، روانی و... نیز لازم است این خدمات با سوبسید در اختیار این گروههای خاص قرار بگیرد و در یک کلام، بدیهیات زندگی و رفاه زندگی معمول انسانی به عنوان یک حق اولیهی برای همه فراهم باشد.
فعالیتهای داوطلبانه و خیریه نیز در بستر تحقق اقتصادی اصولی و سالم، به بیشترین حد تاثیرگذاری خود میرسد.
بنابراین باید اذعان نمود که رفع فقر و ریشهکنی محرومیت تنها بر اساس فعالیتهای داوطلبانه یا خیریه، نهایتا یک خیالبافی شیرین اما غیرممکن است.
شاید مهمترین نکته این بحث این باشد که تمامی کسانی که انجام فعالیتهای داوطلبانه را به عنوان قسمتی از زندگی معمول خود در نظر گرفته بدان اهتمام دارند باید بدانند که تحقق اهداف ارزشمندی چون رفع فقر و محرومیت در جامعه، با پیاده شدن دو اصل مهم شایستهسالاری و توزیع منصفانهی فرصتها و امکانات در جامعه ممکن است و پیگیری و مطالبهگری برای تحقق آنها جزیی مهم و جدایی ناپذیر از کنشهای داوطلبانه به حساب میآید.
بابک خطی
طبیب و فعال اجتماعی