اعتبار و جایگاه روشنفکری ایران را با شناخت از روشنفکرستیزان ونمادهای جهالت، و با ارزیابیها، کینه ورزیها و دشمنیهایشان نسبت به روشنفکران میتوان دریافت. یوسف پزشکیان، فرزند مسعود پزشکیان، که نشان از پدر دارد تلاش میکند مثل پدر در جهانِ جهل و جهالت و جنون اسم درکند، و چه چیز کارآتر که " گاوگندچاله دهان"اش را علیه روشنفکران و نویسندگان باز کند، و نه فقط گندافزایی، که در مسیر کربلایی شدنش هر جا چاهی ببیند به خیالِ شهره شدن ادای حسادت کند و آن چاه بیالاید.
" افیونیِ کربلایی" گویا بر آن است انتقام آزارهای قاریان قران وآخوندکهای مکلای بیت رهبری و حوزه را از" روشنفکر و نویسنده" بگیرد. نکبتِ نفرت المجالس در شبکه اجتماعی ایکس (به گزارش سایت دیده بان ایران) نوشته است:
" در یک ماهی که با نویسندگان و روشنفکران همنشین بودم، دیدم که همه اهل قلیان و دوداند. افیونی که هر روز از جانشان میکاهد. دیروز در مسیر کربلا دوستی میگفت مارکس دین را افیون تودهها دانسته، با خود گفتم افیون تودهها کجا افیون روشنفکران کجا. خوشا افیونی که تو را به کربلا بکشد. "
پسرِ" تدارکات چی" تحصیلکرده و خدمتگزارِ جنایت میداند افیونی که امثال او را به کربلا میکشاند، یعنی" افیون توده ها" از جنس عوامفریبی و جهالت وجنون است، پدیده هایی که به حق فرزندِ ریاستِ "جهل و جنون و جنایت" را روشنفکر ستیز و دشمن اهل قلمِ ازاد اندیش و آزادیخواه بارآورده است.
از فیس بوک مسعود نقرهکار