ویژه خبرنامه گویا - ابومالش
قبل از هر چیز لازم میدانم پیروزی اخیر حزب الله را در نبرد با رژیم صیهیونیستی خدمت حضرت عالی تبریک عرض کنم. در نبرد قبلی سلحشوران حزب الله یک مرغداری را در اسرائیل با خاک یکسان کردند و در نبرد اخیر یک گاوداری را با خاک یکسان کردند. این یک پیروزی و پیشرفت بزرگ بود. برای این که همه جهانیان حتی اهالی بیت شما هم میدانند که گاو از مرغ بزرگتر است.
نظر به این که نظام مقدس ما تَرَک برداشته، وظیفه شرعی خود میدانم که چند توصیه را خدمت حضرت عالی عرض کنم تا از تَرَک بیشتر جلوگیری شود:
توصیه اول: گفته میشود، از زمانی که رژیم صیهیونیستی برادر هنیه را با چیزی که هنوز نمیدانیم چی بود، به دیار باقی شتاباند، شما مرتب به آسمان نگاه میکنید که مبادا خدای ناکرده موشکی به سر مبارک اصابت کند. چون دائماً به آسمان نگاه میکنید و در نتیجه جلوی پای خود را نمیبینید، امکان دارد خدای ناکرده زمین بخورید. در این سن و سال زمین خوردن همان و شتافتن به دیدار امام راحل همان. امت اسلام انتظار دارد که شما حداقل به اندازه آیات عظام جنتی و مکارم عمر کنید، گرچه گفته میشود که در شناسنامه آن دو تقلب شده و عمر آنها واقعاً بیش از اینهاست و حتی گفته میشود برخی از علمای اعلام آنقدر سنشان بالاست که در دوران کودکی به جای داشتن حیوانات خانگی مانند سگ و گربه بچه دایناسور داشتند.
توصیه دوم: گفته میشود موشکهای ما هنوز نمیتوانند افراد بالای ۱۸ سال را از بین ببرند، کما اینکه در پرتاب موفقیت آمیز ۳۰۰ پرتابه به اسرائیل، یک دختر ۱۷ ساله و در حمله چندی پیش برادران حزب الله به بلندیهای جولان بیش از ۱۰کودک کشته شدند. میدانم که ما هنوز به تکنولوژی موشکی برای از بین بردن افراد بالای ۱۸ سال نرسیدهایم ولی برای نبرد با رژیم صیهیونیستی و محو آن رسیدن به آن تکنولوژی از نان شب واجبتر است.
توصیه سوم: از هر نوع وسایل الکترونیکی مانند تلفن، واکی تاکی، تلویزیون و امثال آن دوری کرده و استفاده از ادوات و آلات مربوط به منقل که گفته میشود اخیراً الکترونیکی آن هم به بازار آمده، پرهیز کنید.
توصیه چهارم: اخیرا یکی از برادران ولایی به درستی گفته است که «زبان و بدن و نحوه راه رفتن مسعود پزشکیان شباهت عجیبی دارد به زبان و بدن و نحوه راه رفتن بهروز وثوقی در فیلم قیصر، همانقدر مشتی و بامرام و قابل اتکا». ضمن تایید گفته این برادر ولایی، خواهشمند است از رئیس جمهور محترم بخواهید که مانند قیصر یک چاقوی ضامندار دسته صدفی ساخت زنجان را در جیب بگذارد و در سفر اخیر به نیویورک با مخالفین با زبان چاقو صحبت کند.
توصیه پنجم: مبادا اجازه بدهید آقا مجتبی تدریس فقه را رها کند. بزرگترین لطمه به تنها علمی که ما در دنیا در آن اول هستیم خواهد خورد و ممکن است که فقه ما هرگز دیگر نتواند کمر راست کند. از ایشان بخواهید که پارهای از وقت خود را به تدریس اختصاص داده و بقیه اوقات را به امورات مربوط به اجرای احکام اعدام، شکنجه و تواب سازی بپردازد.
از این که مصدع اوقات شریف شدم، شرمندهام امیدوارم که این توصیهها مقبول نظر مبارک افتد. انشالله در فرصتی دیگر توصیههایی دیگر خواهم داشت.
ابومالش ـ مهرماه ۱۴۰۳
*
*
آقای جلایی پور بیا تا جهنم را به تو نشان دهم