احمد زیدآبادی
اگر تاکنون تحلیل سیاست اسرائیل در "سطح خرد" یعنی انگیزۀ شخصی نتانیاهو برای بقا و منافع خود، تا اندازهای جواب میداد، از زمان حملۀ گسترده به حزبالله لبنان، دیگر این سطح از تحلیل جوابگو نیست و باید در سطح کلان یعنی منافع کلی دولت اسرائیل به تحلیل رفتار و سیاستِ آن مبادرت کرد.
دلیل این موضوع این است که احزاب اپوزیسیون هم به طرز بیسابقهای به دفاع از عملکرد دولت نتانیاهو برخاستهاند و عملاً اجماعی بین اکثریت قاطع نیروهای سیاسی آنجا برای مقابله با حزبالله و جمهوری اسلامی شکل گرفته است.
بنابراین، در وضعیت کنونی دیگر بحث شخص نانتانیاهو و علایق و منافعش در میان نیست.
وضعیت برزخی!
پس از عملیات غافلگیرانۀ موشکی ایران علیه اسرائیل، ابتدا دانیل هاگاری سخنگوی ارتش اسرائیل از حمله به "نقاطی در خاورمیانه پس از نیمهشب" سخن گفت، اما بلافاصله هرتزی هالوی رئیس ستاد ارتش، حرف او را تصحیح و یا به عبارتی از آن موضع عقبنشینی کرد و گفت؛ زمان و مکان و اهداف حملۀ متقابل به ایران را اسرائیل تعیین خواهد کرد.
با این حساب، به نظر میرسد اسرائیل برای عملی ساختن وعدۀ تهدید خود شتاب یا آمادگی لازم را ندارد و این شاید فرصتی برای دیپلماسی به منظور کنترل اوضاع باشد.
به هر حال، منطقۀ ما پس از عملیات دیشب وارد وضعیتی برزخی شده که هر آن ممکن است به خزان جنگ تمامعیار و یا بهاری از آرامش نسبی منجر شود.
سفر امروز آقای پزشکیان به قطر و نوع واکنش اسرائیل به مذاکرات وی با طرفهای مختلف، خود میتواند علامتی از جهتگیری رویدادهای آینده باشد.
در این میان اما، آن دسته از مدعیان ارزشی و انقلابی که با موجی از تخریب و تهدید و تهمت، پزشکیان و ظریف را عامل اصلی جلوگیری از پاسخ به اسرائیل معرفی و آنان را لجنمال کردند، الان چه پاسخی به رفتار "ارزشمدارانۀ" خود دارند؟
مجید دیوانی در حمله هوایی اسرائیل به دمشق کشته شد