Saturday, Oct 12, 2024

صفحه نخست » مغازلۀ پاییزی، برای عاشقانِ زندگی، رضا بی شتاب

shetab.jpgاز خزان مَی می رسد احسان شده

تاکِ تنهایی نگر خندان شده

گُر گرفته برگِ انگور از خوشی

گاهِ خنده گوییا گریان شده

پنجۀ انگور قلبِ داغِ راغ

رقصِ سبزِ آتشِ سوزان شده

چون خزان در بزمِ زر بخشنده ای

دیده ای، ای دل که چون باران شده

باده در گردش به دورِ دوستان

همچو عاشق واله وُ لرزان شده

لب به لب مخمور وُ خاص است وُ عَجَب

در طرب بی تاب وُ بس تابان شده

نازنین نازُکدِل این ساقیِ ما

شعرِ شیدا گشته وُ رخشان شده

برگها پاشد چو شاباشی به جشن

قصه گویِ صحنۀ بُستان شده

آن شکوفا آتشین در دستِ خود

همچو خورشیدِ شبی گردان شده

ماه چون در چشمه شویَد جان خویش

پایکوبان از غزل رقصان شده

ماهِ مطرب اشکِ روشن بر رخ اش

با شرابِ شَرزه هم پیمان شده

بر چمن چون چلچراغِ غنچه ای

خیلِ خنیاگر برِ جانان شده

شبنمِ شرمِ لطیفی بر رخ اش

رنگِ گُل آهنگِ جاویدان شده

غم به تن شولایِ عشق وُ شاعری

همچو شبگردِ شَمَن شادان شده

آن درختِ خفته بیدار از خیال

مست از پاییز وُ دست افشان شده

شد چراغانی چنان باغِ غروب

گوییا خورشیدِ زر پَرّان شده

کوچه باغِ دودِ عود وُ برگِ نار

مُشک افشانِ شبِ گیهان شده

وه چه گُلگشتِ غریبی عِطرِ یار

عطرِ گُل در جانِ گُل پنهان شده

دستِ رد بر سینۀ ساقی مزن

جامِ می بِستان که سرگردان شده

چون پیاپی می شود پیمانه پُر

لولیِ مجنونِ بی سامان شده

لیلی آمد با لباسِ سرخِ فصل

آسمان سَروی ستایش خوان شده

با سروشِ عاشقی سروِسهی

در سِماع وُ سَروَرِ میدان شده

سازِ هستی می زند پاییزِ پیر

پیچکِ از سرمستی اش پیچان شده

گر حریفِ خام در خوابِ خوش است

گو خوشا خوابت که خود بنیان شده

اینک ای یاران شباهنگِ شما

نغمه پردازِ دلِ مستان شده

شنبه 21 مهرماه 1403///12 اکتبر 2024



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy