خطر جنگ افروزی خامنهای را جدی بگیریم
در این شامِ خطر خامُش نمانیم
که ما هم کاوهِ آهنگرانیم
فقیهِ فتنه گر چون بسته چشمان
به گوشش سورهِ یاسین نخوانیم
دلش افسرده و سقش سیاه است
دلا در این سرا چون بی کسانیم
نباشد لشکرش هم جنسِ انسان
که از زخمِ سپه بس خسته جانیم
نشیند تا سحر در جمعِ شیخان
به چاهِ جاهلانِ جمکرانیم
برآید نخبهها از مامِ میهن
چرا فرمانبرِ این قحبه گانیم؟
سرایم مخزنِ گاز جهان است
ولی تا نیمه شب دنبالِ نانیم
گهی در چشم ما سروِ چمان بود
کنون در حسرتِ بیدِ خزانیم
چو از نابخردی موشک پَرَاند
ز نو در معرضِ رزمی گرانیم
ز هر وجهِ وجودش فتنه خیزد
دگر باید از او مرکب ستانیم
مبادا خدعهاش بندد زبانها
نه جمعی بی خرد یا بُز دلانیم
ز بانگِ رعدمان بیتش بلرزد
ز بامش بیرقش پایین کشانیم
چو بر باغِ سحر شبنم نشیند
به یادِ غنچهها اشکی فشانیم
مهران رفیعی
*
*
آهو دریایی صدای رسای زن زندگی آزادی، محمود زهرایی
آهوانه ـ در ستایش آهو دریایی، حسن حسام