میگوید: خب آقای گیله مرد! آمدیم همین فردا پس فردا این حکومت آخوندی کله پا شد و به دوزخ رفت، آنوقت حضرتعالی چه جور حکومتی باب طبع شماست؟ سلطنتی؟ جمهوری فدرال؟ جمهوری دموکراتیک خلقی؟ شاهنشیخی؟ حکومت شورایی؟ دیکتاتوری پرولتاریایی؟ دیکتاتوری حسینقلیخانی؟ حکومت عدل الهی؟ حکومت پارلمانی؟ دیکتاتوری پینوشهای؟ حکومت ترامپی؟ حکومت پوتینی؟ حکومت کون چون تانکی؟ کدامیک؟
میگویم: کاکو! مگر ما چیکارهایم که باید در باره حکومت آینده تصمیم بگیریم؟ ما نه سر پیازیم نه ته پیاز. فقط دل مان میخواهد یک حکومتی بیاید که انگشت توی چشم و چال ما نکند؛ کاری به خور و خواب و رختخواب ما نداشته باشد؛ بگذارد هر جا دل مان خواست بچریم و هر جور دل مان خواست دلی دلی بخوانیم!
میگوید: ببین آقای گیله مرد هر حکومتی که بخواهد سالهای سال ماندگار بشود باید دو تا کار بکند
میپرسیم: چه کاری؟
میگوید: اول باید یک دم و دستگاهی، وزارتخانهای، سازمانی، بنیادی، چیزی راه بیندازد کارش چرخاندن مردم باشد، یا در واقع چرخاندن لقمه دور سر مردم باشد! مثلا فرض بفرمایید فاصله عمارت چهلستون یا تخت جمشید با مردم به اندازه دراز کردن یک دست باشد؛ شما که نمیتوانید عمارت چهلستون یا تخت جمشید را جا بجا کنید، میتوانید؟ نه! پس چیکار میکنید؟ هیچی، برای آنکه مردم به آنها دسترسی نداشته باشند آنقدر قانون وضع میکنید و آنقدر مردم را دور کره زمین میچرخانید تا دست آخر به همان نقطهای برسندکه پیش از آن بودهاند. وقتی هم به آنجا رسیدند از شما بخاطر رسیدن به آن نقطه سپاسگزاری هم بکنند ودست شما را ببوسند!
دیگر اینکه اگر میخواهید حکومتتان آسیبی نبیند ودچار انقلاب و هرج و مرج و الم شنگههای سنواتی خاورمیانهای نشود باید مردم را به دو دسته تقسیم کنید! به دسته اول حقوق و مواجب و مزایا و خانه و زندگی و موتور سیکلت و باتوم بدهید تا مواظب آن گروه دوم باشند! دسته اول بخاطر مال و منال و خانه و ویلا و سفر فرنگستان و گرفتن دکترای تقلبی مرید و دست بوس شما میشوند و گروه دوم هم از ترس گروه اول به درگاه کبریایی شما سر تسلیم فرو میآورند. این را میگویند حکومت حسینقلیخانی! مضافا اینکه مردم اشتیاق عجیبی برای خر شدن دارند! اگر نان ندارید شکمشان را سیر کنید شبانه روز در بوق و کرنا بدمید و در فضیلت گرسنگی و «الفقرفخری» فرمایشات بفرمایید.
بدین ترتیب ملاحظه خواهید فرمود بی آنکه زحمتی کشیده باشید یا نگرانی و دغدغهای داشته باشید مملکتتان سالهای سال بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید خود بخود اداره میشود و آب هم از آب تکان نمیخورد!
نگاهی به شکل و شمایلش میاندازم میگویم: ببخشیدها! شما قبلا مشاور آقای عظما نبودهاید؟
گیله مرد
*