حضرت
ای شیرمرد کوچههای علیچپ
شانههایات را چه ماهرانه
از پاسخگوییها خالی میکنی
از زدنِ دمادمِ خود به آن راهها:
به خواب، به کوری، به کری خسته نشدهای؟
*
حضرت
کوچهی علیچپ را
به راستی که بیانتها کردهای
از پرسه زدن در این همه هیچ
در این کوچههای پیچاپیچ خسته نشدهای؟
حضرت
اینهمه کوچهی علیچپ را
در دینات، در فرمانرواییات
و در موی زنان چگونه کشف کردهای؟
*
حضرت
ای تیزهوش جهان سیاست
پدیدهی یگانهی دیپلماسی
چه حکمتیست که که گفتگوها را دور میزنی
دروازهها را دور میزنی
و ناگهان، با گلههای پُرهیاهویات
از دیوار سفارتها بالا میروی
و آبروی ایران را تاراج میکنی؟
*
حضرت
اینهمه سنگهای غولآسا را
چگونه به چاه آب و نان و آسایش مردم افکندهای؟
اینهمه سنگهای غولآسا را
چگونه به راههای فردای ایران افکندهای؟
*
حضرت
اکنون که از رسوایی برهنهتر شدهای
با حجاب زنان
چه را میتوانی بپوشانی؟
رضا فرمند
*