جناب دکتر دوشوکی گرامی، در مقاله ای با عنوان «چرا "آب پاشی" قبر ساعدی پروژه "جلنگر" جمهوری اسلامی است» به موضوع بی حرمتی به قبر دکتر غلامحسین ساعدی پرداخته اند که می توانید این مقاله را در همین سایت مطالعه کنید.
تردیدی نیست که ما با سایبری های پنج گانه ای رو به رو هستیم که با شیوه های مختلف در صدد به جان هم انداختن مخالفان حکومت نکبت اسلامی و نیز مخالفان افکار خود هستند. در این موضوع فکر نمی کنم کسی کوچک ترین شک و تردیدی داشته باشد.
سایبری هم به گونه ای وارد گود مبارزه نمی شود که ما آن را جوانمردانه بدانیم و از او انتظار داشته باشیم که به قول ورق بازها «روو» بازی کند. سایبری گاه در لباس دوست، حال چه دوست پادشاهی خواه، چه دوست چپ وارد میدان می شود و طوری آب را گل آلود می کند که چشم چشم را نمی بیند و حقیقت در هاله ای از گِل و لای گم می شود. این،،، وظیفه ی سایبری هاست و اگر در کارش موفق باشد باید به خبرگی اش آفرین ها گفت.
عده ای می گویند از کنار بازی سایبری ها باید با سکوت گذشت. این عزیزان تصور می کنند که اگر فرض مثال «ف. م. سخن» یا «دوشوکی» از کنار کثافتکاری آن ها در سکوت بگذرند، خبر کلا پخش نمی شود و همه چیز در سکوت به آرامش خود به خودی می رسد.
این فرض اشتباه است خاصه در عصر اینترنت و ورود دستگاه عریض و طویل تبلیغات ارتش سایبری جمهوری نکبت که مثلا همین موضوع بی احترامی به قبر دکتر ساعدی را در سایت حکومتی «انصاف نیوز» با هزاران خواننده مشاهده می کنیم و از کنار آن گذشتن قطعا به تبلیغ و ترویج آن می انجامد چه ما سکوت کنیم چه نکنیم.
اما اِشکال بزرگ کار در اینجاست که ما به عنوان راست یا چپ، به عنوان پادشاهی خواه واقعی، یا چپ واقعی، وارد بازی سایبری ها شویم و بر اساس برنامه ی آن ها به جان هم بیفتیم.
بعد از جریان آلوده کردن سنگ قبر دکتر ساعدی ما متاسفانه از هر دو طرف افراد موجه ی را می بینیم که به جان طرف مقابل می افتند.
غیر از این ها افراد عادی دوستدار راست یا چپ هستند که متاسفانه افکارشان ادراری ست و در عالم اینترنت با کامنت های خود هر چیزی را با محتویات جهاز هاضمه و آلات تناسلی پاسخ می دهند. به عبارتی این دوستان نادان راست یا چپ، خواسته و ناخواسته آتش بیار معرکه ی سایبری ها می شوند.
یکی می نویسد این کار برای ساعدی کم بود چون او با افکارش به ایران ر.د. دیگری حرف های ساعدی در مورد خاندان پادشاهی و رومانوف ها را نقل می کند و از نفرت اش می گوید و این که چون عصبانی هستم پس حق دارم با این زبان با ساعدی و ساعدی ها سخن بگویم. چپ ها هم این حرف ها را پیراهن عثمان می کنند و به راست ها بدترین اهانت ها را روا می دارند.
مساله اینجاست که مردم عادی را من و دکتر دوشوکی و دیگرانی که دست سایبری ها را می خوانند و می دانند پشت خباثت آن ها چه برنامه هایی برای مخالفان حکومت نکبت در نظر گرفته شده باید روشن کنیم که هیچ اِشکالی ندارد مخالف ساعدی باشیم و حتی نزد خود بدترین اهانت ها را به او بکنیم ولی وقتی در علن و در عرصه ی اینترنت این کار را می کنیم، نه ساعدی و افکارش را که امروز هر دو در گور خفته اند نفی و نقد می کنیم بلکه افکار و اشخاصی که هوادار آن ها هستیم را لجن مال می کنیم و این خواست و هدف حکومت نکبت است.
ما نه با تجزیه ادرار ادرار کننده،،، که با مثال های ساده مثل این که اگر کسی که مخالف صادق هدایت است اگر بر قبر او ادرار کند می توانیم کارش را درست بدانیم موضوع زشتی عمل،،، نه خطای فکر فلان کس و بهمان کس را نشان بدهیم شاید، شاید، شاید، اثرکی بر اذهانی که تنها با موضوعات پایین تنه ای می توانند خشم و نقد خود را بروز دهند بگذارد، و اگر نمی توانیم کار مشترکی با مخالف فکری ولی مخالف حکومت نکبت بکنیم، دستکم با توطئه و دسیسه ی سایبری ها به جان یکدیگر نیفتیم.
امیدوارم نوشته ی من به قدر کافی روشن و گویا باشد. برای شخص من کسانی که زیر این نوشته کامنت های گمراه کننده همراه با «اگر» و «ولی» و «اما» بگذارند، اگر سایبری نباشند، قطعا انسان هایی نادان هستند.
ادعای عجیب درباره سرمایهگذاری سایپا در سوریه