ابومالش - ویژه خبرنامه گویا
قرارداد راهبردی با روسیه را به همه روسوفیلهای وطنی بخصوص مقام معظم رهبری که از محمدعلی شاه هم روسو فیل تر است, تبریک و تهنیت عرض میکنم. خوبی قراردادهای بین جمهوری اسلامی و کشورهای روسیه و چین این است که در این قراردادها , حجاب رعایت شده است. یعنی محتوای قراردادها در زیر چادر است و دیده نمیشود. خوبی دیگر این قرارداد این است که راهبردی است و معنی آن این است که پوتین میتواند مقام معظم رهبری را راه ببرد و به عبارت دیگر به هر راهی که میخواهد ببرد. البته قبلاً هم پوتین مقام رهبری را به هر جایی که میخواست میبردکه مشهورترین آن ها, بردن ایشان به جنگ با اوکراین است. بنده خیلی دلم میخواهد که یکی از مقامات نظام که روسو فیل نیست به پوتین تذکر دهد که جزایر ما در خلیج فارس پشت قباله والده مکرمه ایشان نیست که دائماً آن را میبخشد. البته بعید میدانم که در بین مقامات نظام کسی جرات این گونه سخن گفتن با پوتین را داشته باشد, برای اینکه پوتین نظام مقدس ما و مقامات عالی آن را به هیچ عضو خود حساب نمیکند.
دلم برای آقا میسوزد!
دلم واقعا برای حضرت آقا میسوزد, تا همین دو سه هفته پیش عمق استراتژیکش به دریای مدیترانه میرسید, میتوانست مانند خشایار شاه دریا را شلاق بزند, ولی اکنون عمق استراتژیکش ازترس رژیم صهیونیستی عمودی شده وتا زیرزمین بیت است. سال نکبتی برای آقا بود هرچه در طول این ۳۵ سال رشته بود پنبه شد. غزه رفت, لبنان رفت, سوریه رفت, و اخیراً عراق هم در آستانه رفتن است. خودتان را جای ایشان بگذارید, میلیاردها دلار برای یک مرد گردن دراز, که تازه زنش هم بیحجاب است, خرج کنی, برایش با کمک پوتین و حاج قاسم سیصد هزار نفر را بکُشی , آن وقت یک مرد دیلاق با ریشی دراز که مانند فتحعلی شاه تا کمرش میرسد, بیاید و فتح الفتوحت, سوریه را, طی یک هفته از اسد بگیرد و تازه بعدش کراوات هم بزند, چه حالتی به شما دست میدهد؟
هر کسی جای ایشان بود دچار سوزش میشد, من هم اگر جای آقا بودم تا فیها خالدونم میسوخت و مانند ایشان فرمایشات اجق وجق میکردم. منظور من این است که اگر در گفتههایش اعوجاج میبینید به ایشان حق بدهید. آستیگماتیسم سیاسی معظم له بخصوص پس از مرگ عزیز دُردانه اش, حسن نصرالله, عود کرده است. همه چیز را برعکس میبیند, شکست را پیروزی میبیند, نیروهای نیابتی را گاهی میبیند, گاهی نمیبیند, یک روز میگوید داریم, روز بعد میگوید نداریم. چندی قبل در رابطه با سوریه گفتند که "میخواستیم برای کمک به سوریه برویم, ولی آمریکا و رژیم صهیونیستی آسمان و راههای زمینی را بسته بودند". منظور رهبری این بود که دشمن نباید اینقدر نامرد باشد که راهها را ببندد. این گفتههای ایشان یادآور این طنز عبید است" مردی سپر بزرگ برداشت و به جنگ رفت, دشمنان سنگ زدند و سرش را بشکستند. مرد گفت این احمقها سپر به این بزرگی را نمیبینند و سنگ بر سر من میزنند". آقا انتظار دارد که دشمنان سنگ را بر سپر او بزنند و حال آنکه گزمه های او در داخل کشور آزادند که سنگ را بر سر هر کسی که میخواهند بزنند.
ابومالش دی ماه ۱۴۰۳