پادشاهان سلسله پهلوی در دوره سخت و پرالتهاب تاریخی که ملت ایران در طول مدت حکمرانی پادشاهان سلسله قاجار به ذلت و خواری و فقر و فلاکت دچار شده و در بیسوادی و خرافه پرستی محض غوطه ور بودند و زمانیکه که کشور ایران به اشغال متفقین در آمده بود رهبری و اداره کشور را بدست گرفتند.
خدمات فراموش ناشدنی و شایستهای که رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه پهلوی در دوران زمامداری خویش جهت سازندگی و پیشرفت و تعالی ملت و کشور ایران با موفقیت به انجام رساندند در چهارده قرن اخیر بی سابقه بوده است و تاریخ همواره از این دو پادشاه میهن پرست به نیکی یاد خواهد کرد. از طرفی چپها و توده ایها و ملایان و انگلهای اسلامی همواره تلاش کردهاند تا با جعل اسناد و تحریف و وارونه جلوه دادن حقایق و داستان سازیهای دروغین افکار عمومی و نسلهای بعد از شورش سال پنجاه و هفت را نسبت به خاندان پهلوی بدبین کنند و به مقام و منزلت و دستاوردها و خدمات ارزشمند این دو پادشاه نیک نام و ایران ساز خدشه وارد سازند اما در این تلاشهای مذبوحانه و عوام فریبانه خود ناکام بودهاند زیرا همین نسلهایی که در دوران حکومت ملایان به دنیا آمده و رشد کردهاند با فریادی رسا رضا شاه روحت شاد را در کشور طنین انداز کردند که رنگ از رخسار ملایان و چپها پرانده است.
پادشاه فقید ایران شایستگی و جایگاه کشور ایران در جامعه جهانی را نازلتراز کشورهای متمدن اروپایی و آمریکا نمیدانست و با رهبری و مدیریت مدبرانه و خردمندانه وی و دولتمردان و نخبگان سیاسی میهن پرست، کشور ایران در مدت زمان کوتاهی توانست با پیشرفتهای شگرف در عرصههای اقتصادی، صنعتی، نظامی و فرهنگی به یک جایگاه ویژه و قابل احترام در عرصه بین المللی دست یابد که باعث حیرت و تحسین جهانیان شده بود. اما سرعت پیشرفت و شکوفایی کشور به حدی پر شتاب و صعودی بود که تصویر ایرانی قدرتمند در صحنه سیاسی و اقتصادی جهان در آیندهای نه چندان دور را در مقابل چشمان قلدرهای جهانی خاصه آمریکا و شرکای اروپایی که متحد کشور ایران نیز به شمار میرفتند به تصویر کشیده بود و این زنگ خطری برای این کشورها بود که منافع استعماری خود را در آینده چه در ایران و حتا در کشورهای منطقه خاصه کشورهای حوذه خلیج فارس که تحت تاثیر همسایه قدرتمند خود (ایران) بودند در خطر میدیدند.
نگرانی جهانخواران نسبت به آینده کشورایران سرآغاز توطئه و طراحی نقشههای شوم از سوی این کشورها برای به انحراف کشاندن و متوقف کردن چرخه پیشرفت و توسعه در ایران شد که انجام و عملی ساختن آن نقشهها و دسیسهها نه با جنگ و نه با تحریمهای نفتی و اقتصادی ایران که هیچگونه دلیل و زمینهای برای انجام آن از سوی جهانخواران علیه کشور ایران که متحد اصلی و قدرتمند آنان در خاورمیانه بشمار میرفت وجود نداشت و امکان پذیر نبود و لذا تنها گزینه و آلترناتیو ممکن از پشت خنجر زدن و به فروپاشی کشاندن نظام پادشاهی و حذف شاه از قدرت بود.
شورش سال پنجاه و هفت تنها علیه شاه و نظام پادشاهی ایران برنامه ریزی نشده بود بلکه هدف اصلی ونهایی معماران آن شورش ویرانگر متوقف کردن چرخه پیشرفت و به قهقرا بردن کشور و باز گشت دادن ایران و ایرانی به دوران قاجاریه بود. با خروج شاه از کشور که معنایی جز فروپاشی نظام پادشاهی در ایران نداشت، دشمنان به ظاهر دوست شاه با موفقیت به نیات شوم خود جامه عمل پوشاندند و با به قدرت رساندن یک آخوند متحجر و ایران ستیز آینده تیره و تاری را برای ملت و کشور ایران رقم زدند.
در طول مدت حاکمیت حکومت نکبت بار ملایان در ایران که نزدیک به نیم قرن ادامه یافته است ملت و کشور ایران به یکی از مفلوک ترین کشورها و ملتها در جهان تبدیل شدهاند.
یک پرسشی که ملت ایران باید به آن جواب دهد است این است که حکومت ضد ایرانی ملایان با این حجم گسترده از کشتار و غارت ملت و کشور و فساد و دزدی و اختلاسهای نجومی سران و نزدیکان و حامیان حکومت و باندهای مافیایی اقتصادی صاحب قدرت دردرون حاکمیت که ملت و مملکت را به خاک سیاه نشاندهاند و با وجود آنکه رژیم ملایان مورد تنفر بیش از نود درصد مردم است چگونه توانسته به حاکمیت خود در ایران ادامه دهد؟
یک مشکل و ایراد اساسی در نزد اکثریت ایرانیان در رابطه با مجموعه حاکمیت ملایان این است که شاید هنوذ به این باور نرسیدهاند که جمهوری اسلامی یک حکومت اشغالگر ضد ایرانی است در حالیکه رژیم ملایان درعمل نشان داده با تاریخ و فرهنگ و سنن این کشور کهنسال دشمن است و با غارت ثروت و سرمایههای کشور و کشتار مردم و جوانان آزادیخواه و رفتار وحشیانه با زنان و دختران ایرانزمین دشمنی خود با ملت ایران را به اثبات رسانده است. اما با این وجود هرگز یک اتحاد و همبستگی گسترده ملی علیه این حکومت اشغالگر و تلاش برای بیرون راندن و جمع کردن بساط ننگین این حکومت دزد و مافیایی در کشور شکل نگرفته است.
ملت ایران و رهبران سیاسی و اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی اگر متکی به کمک نیروها و دولتهای خارجی برای رهایی و نجات کشور از چنگال خونین حکومت ملایان باشند هیچگاه آزادی کشور را شاهد نخواهند بود. باید این واقعیت را پذیرا باشیم که تنها با نیروی جمعی ملت و با همبستگی ملی و هدایت رهبری که دلسوز ملت و کشور است میتوان پایان حکومت خبیث ملایان در کشور را رقم زد.
مردم ایران شناخت و اطلاع درست و دقیقی از اپوزیسیون خارج کشور و راندمان کارها و فعالیتهای آنان در مبارزه با حکومت ملایان ندارند و از این جهت امری طبیعی است که اعتمادی هم به مدعیان اپوزیسیون نداشته باشند.
تنها شخصی که مورد قبول و اعتماد و احترام اکثریت مردم و تکیه گاه آنان برای رسیدن به آزادی و رها شدن از شر حکومت ملایان است شاهزاده رضا پهلوی میباشد. از طرفی محبوبیت و مقبولیت ایشان در نزد مردم ایران باعث نگرانی بنجلهای سیاسی شده بطوریکه از هر سو مورد حملات بیشرمانه چپها و توده ایها و مزدوران و حامیان حکومت ملایان و فرصت طلبان قدرت طلب قرار گرفته است.
پادشاهان پهلوی ایران ویران شده را دوباره ساختند و به آنجایی که در شأن ملت و کشور ایران است رساندند و شاهزاده رضا پهلوی نیز اکنون رهبری مردم برای آزادی و سازندگی دوباره کشور ویران شده ایران را بدست گرفته است و برای براندازی حکومت ضد ایران و ایرانی حاکم بر کشور که در مراحل و فاز پایانی فروپاشی قراردارد بر تمام جریانات سیاسی میهن پرست واجب است در کنار ایشان و مردم آزادی خواه ایران بایستند تا دوران گذار را با کمترین هزینه ممکن بتوان پشت سر گذاشت.
جمشید عنبرستانی
*