مقدمه
جنبشهای انقلابی ایران، از مشروطه تا امروز، همواره با سرکوب نظامهای تمامیتخواه مواجه بودهاند. در دوران پهلوی، نیروهای چپگرا و اسلامگرای انقلابی، مانند چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق، برای ایجاد یک جامعه عادلانه و آرمانشهری مبارزه کردند اما با سرکوبهای شدید، شکنجه، اعدام و تبعید مواجه شدند. پس از انقلاب ۵۷ نیز، جمهوری اسلامی با همان روش اما در ابعادی گسترده تر به حذف و تخریب مخالفان پرداخت.
در این مقاله، با تکیه بر تحلیلهای دکتر حسین بشیریه، به بررسی نقش گروههای انقلابی در مبارزات علیه استبداد، سرکوب آنها توسط دو رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی، و همچنین پروپاگاندای جمهوری اسلامی علیه مبارزات انقلابی در ۴۵ سال اخیر خواهیم پرداخت.
۱. خاستگاه جنبشهای انقلابی در ایران
الف) انسداد سیاسی و تولد مبارزات مسلحانه
دکتر بشیریه در جامعه شناسی سیاسی ایران اشاره میکند که انسداد سیاسی، یکی از ویژگیهای نظامهای استبدادی است که اصلاح طلبی را نا ممکن و مبارزه مسلحانه را اجتنابناپذیر میکند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، حکومت پهلوی با سرکوب شدید احزاب و گروههای مخالف، امکان هرگونه اصلاحات را از بین برد. در نتیجه، نیروهای سیاسی به این نتیجه رسیدند که تنها راه مبارزه، اقدام مسلحانه است.
ب) چریکهای فدایی خلق: آرمان عدالت اجتماعی و نبرد مسلحانه
چریکهای فدایی خلق در دهه ۴۰، با الهام از اندیشههای مارکسیستی و روشهای جنگ چریکی در آمریکای لاتین، تأسیس شدند. آنها اعتقاد داشتند که سرمایهداری وابسته و دیکتاتوری شاه، امکان سازماندهی مردمی را از بین برده و تنها راه رهایی، مبارزه چریکی است.
حمله مسلحانه به پاسگاه سیاهکل در سال ۱۳۴۹، آغاز رسمی مبارزه مسلحانه این گروه بود. حکومت پهلوی با وحشیانهترین روشها، اعضای این سازمان را سرکوب کرد. ساواک بسیاری از رهبران آن را اعدام یا در درگیریها نابود کرد. اما همانطور که بشیریه اشاره میکند، «خشونت حکومت علیه گروههای مبارز، مشروعیت مبارزه مسلحانه را افزایش داد.»
ج) سازمان مجاهدین خلق: ترکیب ایدئولوژی اسلامی و مارکسیسم
سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ با ترکیب آموزههای اسلامی و مارکسیستی شکل گرفت. آنها معتقد بودند که اسلام میتواند به عنوان یک ایدئولوژی انقلابی علیه دیکتاتوری شاه عمل کند. در سال ۱۳۵۰، ساواک رهبران این سازمان را اعدام کرد و در پی آن، برخی از اعضای باقیمانده به مارکسیسم گرایش پیدا کردند و در سال ۱۳۵۴ اعلام کردند که از اسلام عبور کردهاند.
حکومت پهلوی با استفاده از شکنجه، اعدام و تبعید، اکثر نیروهای انقلابی را سرکوب کرد. اما همانطور که بشیریه در گذار به دموکراسی در ایران توضیح میدهد، «سرکوب شدید، باعث تداوم مقاومت شد، زیرا خشم عمومی علیه حکومت را افزایش داد.»
۲. انقلاب ۵۷ و خیانت جمهوری اسلامی به نیروهای انقلابی
الف) وعدههای دروغین خمینی و جمهوری اسلامی
پس از انقلاب ۵۷، گروههای انقلابی تصور میکردند که جمهوری اسلامی به وعدههای خود درباره آزادیهای سیاسی و عدالت اجتماعی پایبند خواهد ماند. اما همانطور که بشیریه اشاره میکند، «حکومتهای ایدئولوژیک، پس از رسیدن به قدرت، نیروهای انقلابی را که در سرنگونی رژیم قبلی نقش داشتند، سرکوب میکنند.»
ب) سرکوب مجاهدین خلق و نیروهای چپ
• در سال ۱۳۶۰، مجاهدین خلق به دلیل اختلاف با جمهوری اسلامی، وارد فاز مسلحانه شدند. در پاسخ، جمهوری اسلامی هزاران نفر از اعضا و هواداران آنها را دستگیر، شکنجه و اعدام کرد.
• چریکهای فدایی خلق نیز سرکوب شدند؛ بخشی از آنها به تبعید رفتند و بخشی دیگر در دهه ۶۰ اعدام شدند.
ج) اعدامهای دستهجمعی ۱۳۶۷
در تابستان ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی هزاران زندانی سیاسی را در یک نسلکشی سیاسی به فرمان خمینی اعدام کرد. بیشتر این زندانیان از اعضای مجاهدین خلق و گروههای چپ بودند. بشیریه این سرکوب را «نمونهای از حذف سیستماتیک مخالفان در نظامهای تمامیتخواه» میداند.
۳. پروپاگاندای جمهوری اسلامی علیه جنبشهای مبارزاتی
پس از سرکوب فیزیکی، جمهوری اسلامی یک جنگ تبلیغاتی گسترده را برای تخریب مخالفان آغاز کرد. این پروپاگاندا شامل موارد زیر بود:
الف) برچسبزنی و تخریب هویتی
• چریکهای فدایی خلق: «وابسته به شوروی»، «مارکسیستهای بیدین»
• مجاهدین خلق: «منافقین»، «تروریستها»، «عامل صدام»
• دیگر نیروهای چپ: «ضدانقلاب»، «وابسته به امپریالیسم»
ب) تحریف تاریخ و روایت رسمی حکومت
• نقش چریکهای فدایی خلق در مبارزات علیه شاه، سانسور شد.
• فعالیتهای مجاهدین خلق تنها به عملیاتهای نظامی پس از ۱۳۶۰ تقلیل یافت.
ج) القای روایت قربانیسازی جمهوری اسلامی
حکومت خود را قربانی تروریسم معرفی کرد و با تاکید بر عملیاتهای مسلحانه مجاهدین پس از ۱۳۶۰، جنایات خود را توجیه کرد.
د) سانسور و سرکوب روایتهای جایگزین
• انتشار کتابها و مقالات درباره این گروهها ممنوع شد.
• اشاره به آنها در رسانهها و دانشگاهها جرم تلقی میشود.
۴. نتیجه گیری: آیا جنبش انقلابی ایران هنوز زنده است؟
اگرچه جمهوری اسلامی توانسته است بسیاری از نیروهای انقلابی را حذف کند، اما جنبشهای اعتراضی اخیر، از جنبش سبز تا اعتراضات ۱۴۰۱، نشان میدهند که آرمانهای عدالتخواهانه هنوز زندهاند.
همانطور که حسین بشیریه در دیباچهای بر جامعهشناسی سیاسی ایران اشاره میکند:
«نظامهای استبدادی ممکن است به طور موقت مخالفان خود را سرکوب کنند، اما نمیتوانند برای همیشه مانع ظهور جنبشهای جدید شوند
پرسش اساسی این است: آیا این بار مردم ایران خواهند توانست چرخه استبداد را بشکنند؟
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
• حسین بشیریه، دیباچه ای بر جامعهشناسی سیاسی ایران
• حسین بشیریه، گذار به دموکراسی در ایران
• یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب
• *اسناد و خاطرات زندانیان سیاسی دهه ۶۰
پارسا زندی (مشاور حقوقی)
![Ali_Sedarat_3.jpg](https://news.gooya.com/2025/02/07/Ali_Sedarat_3.jpg)
بدیل و آلترناتیو واقعی کیست، چیست؟ علی صدارت