سیاست، در ظاهر، بازیای ساده به نظر میرسد؛ اما در واقع، هزارتویی پیچیده است که در آن منافع اقتصادی، استراتژیک و ایدئولوژیک به هم تنیدهاند. بحرانهای ژئوپلیتیک را نمیتوان با یک فرمان قاطع یا شعاری آتشین حل کرد؛ بلکه نیازمند زمان، مذاکرههای طاقتفرسا و انطباق مداوم با جهانی است که هر لحظه در تغییر است. اگر یک مناقشه تجاری میان دو شرکت میتواند سالها در دادگاهها به طول انجامد، چگونه میتوان انتظار داشت که چالشهای عظیم بینالمللی را در زمانی کوتاه و با تصمیمهای ناگهانی حلوفصل کرد؟
ترامپ و پروژه ۲۰۲۵: بازگشت محافظهکاری افراطی
دونالد ترامپ با بازگشت به کاخ سفید و رونمایی از پروژه ۲۰۲۵، آمریکا را به سمت دگرگونیای بنیادی سوق داده است. برنامهای که تنها به اصلاح سیاستهای اقتصادی یا خارجی محدود نمیشود، بلکه تلاش دارد ساختار اجتماعی و ارزشهای حاکم بر ایالات متحده را از نو تعریف کند. در رأس این حرکت، ثروتمندترین مرد جهان، ایلان ماسک، ایستاده است؛ شخصیتی تأثیرگذار که نهتنها اقتصاد و تکنولوژی، بلکه حالا سیاست را نیز تحت نفوذ خود دارد.
اما این پروژه در برابر واقعیتهای پیچیدهای قرار گرفته است. ترامپ و تیمش تصور میکردند که میتوانند کشور را به دلخواه خود تغییر دهند، اما با موانع سرسختی مواجه شدهاند: از مخالفتهای داخلی گرفته تا فشارهای بینالمللی.
میدان ژئوپلیتیک: وقتی واقعیت، رؤیاها را درهم میشکند
حوادث اخیر جهانی نشان داده است که شعارهای ترامپ و تصمیمات او بهراحتی قابل اجرا نیستند.
بحران غزه و اسرائیل: ایدهی انتقال اجباری مردم غزه، که تنها از سوی بنیامین نتانیاهو حمایت شد، با واکنش منفی جامعه بینالمللی روبهرو شد. در عوض، طرحی جایگزین از سوی کشورهای عربی و مسلمان ارائه شده که اتحادیه اروپا نیز از آن پشتیبانی میکند.
اوکراین و کریمه: پیشنهادهای ترامپ برای پایان جنگ اوکراین، حتی از سوی روسها نیز غیرواقعبینانه ارزیابی شده است.
حماس و ایران: درحالیکه ترامپ در ظاهر تهدید به مقابله با گروههای تروریستی میکند، گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد اطرافیان او در حال مذاکرهی پنهانی با حماس برای آزادی گروگانهای آمریکایی هستند، اقدامی که از نظر قوانین ایالات متحده ممکن است غیرقانونی باشد. در مورد ایران نیز، موضعگیریهای متناقض به چشم میخورد: از تهدیدهای آتشین تا ارسال نامهای دوستانه به رهبر رژیم اسلامی ایران، آیتالله خامنهای.
در عرصه دیپلماسی، سیاست ترامپ با چالشهای بزرگی روبهرو بوده است:
رفتار او با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، موجی از انتقادات جهانی را برانگیخته است.
روابط با متحدان قدیمی آمریکا در اروپا و کانادا به شدت تیره شده است.
تهدیدهای اقتصادی، همچون اعمال تعرفههای تجاری، فعلاً به تعویق افتاده است، اما در همین حال، هزینهی زندگی در آمریکا افزایش یافته و مردم عادی تحت فشار اقتصادی قرار دارند. حتی افزایش سرسامآور قیمت تخممرغ به نمادی از مشکلات داخلی بدل شده است.
تناقضهای داخلی: محافظهکاری افراطی و بحرانهای اجتماعی
ترامپ در عرصه داخلی نیز، تلاش دارد ارزشهای فوقمحافظهکارانه را ترویج دهد، اما این سیاستها با تناقضهای جدی روبهرو هستند:
موضوع خانواده و حقوق افراد LGBTQ+ جامعه آمریکا را به دو قطب تقسیم کرده است، حتی در میان خودِ جمهوریخواهان. ترامپ مدعی حمایت از ارزشهای سنتی خانواده است، اما زندگی شخصی او مملو از رسواییهای اخلاقی و خیانتهای زناشویی بوده است. یکی از پروندههای قضایی که او را تهدید میکند، مربوط به پرداخت پول غیرقانونی به استورمی دنیلز، بازیگر فیلمهای بزرگسالان است، پروندهای که همچنان توجه رسانههای جهان را به خود جلب کرده است.
بستن مرزهای جنوبی آمریکا، یکی از معدود تصمیمهایی بوده که توانسته حمایت گستردهای را در میان طرفداران محافظهکار او جلب کند.
خروج از سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان بهداشت جهانی (WHO) و یونسکو (UNESCO) و همچنین خروج از توافقنامه پاریس درباره تغییرات اقلیمی، تصمیمهایی بوده که انتقادهای جهانی را در پی داشته و بیش از همه، گروههای آسیبپذیر را متأثر کرده است.
کاخ سفید، میدان نبردی از درون
تصویری که ترامپ از دولت خود ارائه میدهد، چیزی جز یکپارچگی و اقتدار نیست، اما واقعیت نشان میدهد که شکافهای عمیقی در درون کاخ سفید وجود دارد. یکی از جنجالیترین حوادث، مشاجرهی شدید میان ایلان ماسک و مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا بوده است که گفته میشود حتی به تهدید فیزیکی کشیده شده است. اختلافات داخلی در دولت ترامپ بهحدی شدید است که آینده این دولت را با ابهام مواجه کرده است.
چین، نظارهگری محتاط اما هوشمند
در این میان، چین از دور، تحولات آمریکا را زیر نظر دارد. برخلاف رویکرد پرهیاهوی ترامپ، پکن با سیاستی صبورانه و حسابشده، در حال تقویت موقعیت خود در صحنه بینالمللی است. درحالیکه واشنگتن درگیر تناقضها و بحرانهای داخلی و خارجی است، چین در حال تنظیم استراتژیهایی برای بهرهگیری از این شرایط است.
سرنوشت پروژه ۲۰۲۵: رویارویی با دیوار واقعیت
دولت ترامپ در مسیری پر از موانع گام برداشته است. سیاست، نه یک شوی تلویزیونی است و نه میدانی برای تصمیمهای ناگهانی. آنچه کاخ سفید با آن مواجه است، واقعیتی پیچیده و چندلایه است که تنها با درایت، انعطافپذیری و تعامل با جهان قابل مدیریت خواهد بود.
آیا ترامپ و تیمش قادر خواهند بود با این واقعیت سازگار شوند، یا اینکه پروژهی ۲۰۲۵ سرانجام در برابر دیوار سخت حقیقت متوقف خواهد شد؟ آینده این را روشن خواهد کرد.
بهرام فرخی
*

بیهویت و بی شناسنامه کردن کودکان، سیامک بهاری

آخرین تیرهای ترکش، کوروش گلنام