Saturday, Apr 12, 2025

صفحه نخست » حمله خزعلی به مهدی نصیری، او مجاهد شنبه است

khazali.jpg*مجاهدین روز شنبه اصطلاحی سیاسی است که نخستین بار احمد کسروی و مهدی ملک‌زاده در کتاب‌های تاریخ مشروطه ایران و تاریخ انقلاب مشروطیت ایران به کار برده‌اند. در اصل، این اصطلاح به سیاستمدارانی فرصت‌طلب اشاره دارد

مهدی خزعلی با انتقاد از دیدگاه‌های سال‌های اخیر مهدی نصیری گفت: به باور آقای نصیری فروپاشی محتوم است و به همین خاطر در صف اپوزیسیون زنبیل می‌گذارد. او همیشه همراه با قدرت بوده است

انصاف نیوز - مدیر مسئول سرای قلم با بیان اینکه در دوران انقلاب، جنگ و جنبش سبز در خط مقدم و در کنار برادرانش بوده، انتقادات تندی را به اعتراضات و ناآرامی‌های ۱۴۰۱ مطرح کرده و معتقد است که آن رخداد «شورش برهنگان دین‌ستیز» بود.

فرزند مرحوم آیت الله خزعلی با ذکر خاطره‌ای از نحوه‌ی مواجهه‌ی پدرش با شیخ صادق خلخالی، نخستین حاکم شرع دادگاه انقلاب، گفت: با کار پدر من خلخالی تمام شد.

آقای خزعلی با وجود انتقاداتی که به عملکرد مسئولان کشور دارد اما می‌گوید: در کنار برادران بسیجی زمان جنگم که در عملیات خیبر بودیم ایستادم و گفتم پرچم این نظام باید به دست صاحب الزمان برسد.

او پیش‌بینی کرد که مهدی نصیری گفته‌هایش در این مصاحبه را مسخره خواهد کرد: «روش کسانی که استدلال ندارند استهزا است. نصیری هم استهزا خواهد کرد»

متن گفت‌وگوی تفصیلی انصاف نیوز با مهدی خزعلی را می‌توانید در ادامه بخوانید:

من عوض نشدم

یک پاسخ کوتاه درباره‌ی اینکه «آیا من تغییر کردم؟» بدهم. نه، من از مقاله‌ای که در دوم دبیرستان تا امروز حتی آنچه که در بازجویی‌ها نوشتم را نمی‌گویم تحت فشار بوده است و همه‌اش را امضا می‌کنم زیرا با اعتقاد نوشته‌ام. تمام مقالاتی که نوشته‌ام و شما تصور می‌کنید تند است را با اعتقاد نوشتم. می‌خواهم بگویم که من عوض نشدم.

من اگر در جنبش سبز و یا در انقلاب بودم با شعارهای اسلامی آمدم. با «الله اکبر» آمدم و بعدش گفتیم «خمینی رهبر» اگر به جبهه رفتیم با «یا زهرا» و «یا حسین» رفتیم. اگر رمز عملیات‌ها «یا زهرا» نبود بدون تعارف من به جبهه نمی‌رفتم. اگر در جنبش سبز آمدم اول «یا حسین» گفتیم و بعد «میرحسین»، اول «اباالفضل علمدار» گفتیم و بعدش «موسوی را نگه دار». پس اگر مقدمه‌اش اسم اباالفضل و یا اباعبدالله سلام الله علیهما نبود ما آنجا نبودیم. فکر نکنید که ما آنجا بودیم. ما یک تکلیفی داریم و در مسیری که اعتقادمان باشد حرکت می‌کنیم. نه برای کس دیگری مزدور و مزدبگیر می‌شویم و همه‌اش اعتقادی است.

تعارف ندارم اتفاقات ۱۴۰۱ «شورش برهنگان دین‌ستیز» بود

در انقلاب در کنار برادر شهیدم و در جبهه‌ها در کنار برادران شهیدم که با آنها عقد اخوت خواندیم بودیم. در جنبش سبز هم در کنار برادرانمان بودیم و زندان رفتیم. آنجایی که می‌گویید من عوض شدم جایی بود که پرچم امام حسین را آتش زدند. در «جنبش مهسا» که من به آن «شورش» می‌گویم و تعارفی هم ندارم و به آن می‌گویم «شورش برهنگان دین‌ستیز».

پرچم حسین را آتش زدند، در برابر چشم من پرچم رسول الله را در میدان توحید آتش زدند، یک کلام دینی نداشت و یک «الله اکبر» نداشت بلکه شعار ضد دینی داشت.

انصاف نیوز - شما در پاسخ به این سوال که امثال آقای مهدی نصیری چه مسیری را می‌روند که شما به این نتیجه می‌رسید که یا عامل هستند و یا جاهل از «همداستانی» اظهارنظرهای آنها با دیگران گفتید. اظهارنظرهای منتقدانه‌ای که شما داشتید و دارید هیچوقت با افراد خارج از کشور «همداستان» نبود؟ آیا طبیعی نیست که بعضی انتقادات داخل و بیرون کشور مشابه شود؟

در جاهایی و در بعضی موضوعات جبهه‌ها مشترک می‌شود. مثلا درباره‌ی هواپیمای اوکراینی طبیعتا همه‌ی ماها در محکوم کردن اصل اتفاق و دروغ سه روزه با هم مشترک می‌شویم. این موضوعی قابل دفاع نیست. اما نتیجه‌گیری ما با آنها متفاوت است.

ما در مواجهه با این حادثه نقدهای خود را مطرح می‌کنیم. می‌گوییم شما که می‌خواستید انتقام سخت بگیرید باید آسمان را کلییر می‌کردید، چرا اجازه‌ی پرواز دادید؟ پس از اینکه حادثه اتفاق افتاد چرا دروغ گفتید و همان زمان نگفتید که چنین اتفاقی رخ داده است؟ در حالی که می‌توانستید همان موقع بگویید و آن سرباز را بازداشت می‌کردید. جامعه می‌دید که آن سرباز هم پس از این اتفاق دیوانه شده و به هم ریخته بود.

آن موقع جامعه می‌فهمید که خطایی کاملا انسانی رخ داده است. بالاخره انسان است. به خصوص با آموزش‌های کم نیروهای ما. فرق دارند با نیروهای حرفه‌ای آمریکا در ناو هواپیمابر.

از طرف دیگر این پایگاه هم به خاطر همین انتقام سخت تازه در آنجا مستقر شده بود و به آن منطقه‌ی راداری هم تسلط نداشته است. اینها را می‌گفتید محاکمه هم می‌کردید، اولیای دم هم می‌دیدند که واقعا یک اتفاق بوده است. اینها انتقادهای ما در این موضوع است. اما انتقادهای آنها چیست؟ آنها می‌گویند عمدا بوده است، می‌خواستند یک نفر را در هواپیما بزنند. چه کسی را می‌خواستند بزنند؟! این حرفها مهملات است و اینجا فاصله ما با آنها مشخص می‌شود. ما نقد واقعی می‌کنیم.

در قضیه ناو هواپیمابر آمریکا و هواپیمای مسافربری ایران هم که نزدیک به ۳۰۰ نفر در خلیج فارس طعمه‌ی کوسه‌ها شدند نقد ما این است که امکان ندارد که آمریکا خطا کرده باشد و شدنی نیست. با تسلطی که ناو هواپیمابر دارد و اف۱۴ ما را در فرودگاه بندرعباس رصد می‌کند در تشخیص یک هواپیمای مسافربری با یک هواپیمای جنگی خطا نمی‌کند.

اما اینجا سرباز خودمان را می‌شناسیم، رادار و امکانات خودمان را هم می‌شناسیم. درباره‌ی نیروی خودمان این را می‌پذیریم که او آموزش لازم را ندارد، ما هم تجهیزات لازم را نداریم. انجام خطا از ما پذیرفتنی است.

اما آقای نوریزاد می‌گوید در سایه‌ی هواپیمای ایرباس اف۱۴ می‌رفته! اگر اینطور بوده چرا آمریکا آن را نزده و هواپیمای مسافربری را زد؟! و چرا چنین حرفی را آمریکا نگفت؟! آنها هم چنین ادعایی نکردند توی نوریزاد در راستای منافع چه کسی بازی می‌کنی؟!

ممکن است در موضوعی همداستان باشیم و هر دو طرف بگوییم الان روز است، همه‌ی افرادی که نیمه‌ی شرقی زمین هستند هم می‌گویند روز است.

آقای نصیری در انقلاب نبود ما بودیم

اما درباره‌ی آقای نصیری، اولا او در انقلاب نبود. ما با هم از قبل انقلاب رفاقت داشتیم. وقتی به دامغان تبعید شدیم از دوران بچگی به منزل پدر ایشان می‌رفتیم و به خانه‌ی ما می‌آمدند. و این رفاقت قدیمی است با خانواده‌ی ایشان هنوز هم رفت و آمد وجود دارد. در انقلاب نبودند و انقلابی نبودند. بابای ما تبعیدی و زندانی و فراری بود اما آنها نه، نه زندانی، نه تبعیدی و نه هزینه‌ای در انقلاب دادند.

بعد از انقلاب بلافاصله پست گرفتند ما الحمدلله پست نگرفتیم. تا این اواخر هم بودند. کیهان‌نویسی ایشان قتل‌های زنجیره‌ای را توجیه می‌کرد و در «صبح» که نشریه‌ی خصوصی خودش بود می‌گفت که این دگراندیشان مهدور الدم بودند و باید کشته می‌شدند. اما ما اینها را رد می‌کنیم و می‌گوییم خطاست و اسلام ترور ندارد.

یکدفعه همان آدمی که در انقلاب نبود و وقتی انقلاب پیروز شد پست گرفت به روایت خودش احساس می‌کند که جمهوری اسلامی تمام است و فروپاشی محتوم است و حالا زنبیلش را جای دیگری می‌گذارد و می‌گوید جدا شدم. این مصداق «مجاهد روز شنبه» است و مشغول فرصت‌طلبی است. اول این فرصت‌طلبی را محکوم می‌کنیم.

دوم در مواضعی که می‌گیرد هم این مواضع خلاف واقع است. مواضعش درباره‌ی غزه، سلطنت طلبان و... ما که با سلطنت و دیکتاتوری شاه مخالفت کردیم عقلمان که پاره سنگ برنمی‌داشت، خوشی زیر دلمان نزده بود. طرف رسما می‌گوید که حزب فقط رستاخیز بقیه هم از کشور پاسپورت بگیرند و بروند. در خصوصی می‌گوید که یک متر زیر زمین بروند یعنی یا بمیرند یا از کشور بروند. چنین چیزی را شاه گفته و از اینجاها کار خراب شده. انتخاباتی هم که وجود نداشت.

این حکایتی است که خودشان می‌گویند. شعبان بی مخ (جعفری) هم تعریف می‌کند بقیه هم می‌گویند که در ۲۴ اسفند ۳۲ در تولد رضا شاه و شب ۴شنبه سوری اشرف و علیرضا به پادگانی که الان دژبان مرکز است می‌روند که زندانیان کودتای ۲۸ مرداد حسین فاطمی، مصدق و ... آنجا بودند. مدیرمسئول روزنامه‌ای که علیه اشرف افشاگری می‌کرد را از جمع زندانیان بیرون می‌آورند و رویش نفت می‌ریزند و آتش می‌زنند. جشن ۴شنبه سوری را با کشتن او برگزار می‌کنند.

فکر کردی ما بیخودی با شاه مخالفت کردیم و حالا سلطنت‌طلب شدی!

تو اینها را ندیدی و فکر کردی ما بیخودی با شاه مخالفت کردیم و حالا شدی سلطنت‌طلب و مجیز آنها را می‌گویی؟! به چنین فردی می‌گویم که یا عامل آنها هستی و می‌خواهی جاده صاف کن آنها باشی و یا جاهل هستی و نمی‌دانی که ما چرا مبارزه کردیم. چرا جمجمه برادر من متلاشی شد؟! از برادرم مثال می‌زنم که شاهد زنده‌ی این اتفاق بودم که تکه‌های مغز او را در پیاده‌رو نزدیک منزلمان دیدم.

این را می‌گویم تا فرح پهلوی نگوید گوسفند می‌کشتند و دستشان را خونی می‌کردند. نخیر برادر من گوسفند نبود. اینها را دیده‌ای و به یکباره مدح سلطنت‌طلبان را می‌گویی و عکس رضا پهلوی و محمدرضا را استوری می‌کنی چه شده جز اینکه تصور می‌کنی آنها می‌خواهند قدرت بگیرند و زنبیل می‌گذاری برای رضا پهلوی؟!

انصاف نیوز - بیاییم با روایت شما پیش برویم. بنا بر روایت شما، آقای مهدی نصیری در انقلاب نبوده، پس از انقلاب پست‌هایی را گرفته و حالا از نگاه او جمهوری اسلامی در حال به پایان رسیدن است، و به این نتیجه رسیده که زنبیل خود را در صف اپوزیسیون بگذارد. چرا این حق را به او و امثال او ندهیم که نظرشان را تغییر دهند؟ بیاییم فرض کنیم که او به این نتیجه رسیده که راهی که تا به حال می‌رفته اشتباه بوده و حالا می‌خواهد نظرش را عوض کند. چه اشکالی دارد؟

چرا با همین تحلیل این حق را به من ندهید که نقدش کنم؟! او کارش را کند من هم نقدش می‌کنم. چرا شما این حق را به من نمی‌دهید که بگویم آقای نصیری! زمان انقلاب که ما به دامغان آمدیم و برایمان مهمان آمد و شما از کوچه تکیه ابوالفضل رختخواب به منزل پدر ما آوردی در انقلابی نبودید. مواظب هم بودید که پر این روحانی تبعیدی به شما نگیرد. بعد از انقلاب هم که پست گرفتی.

آقای مهدی نصیری! در تمام این مدت ما که مثل تو نبودیم. ما که قتل‌های زنجیره‌ای را تجویز نکردیم. پدر من که با خلخالی مخالف بود و او را کنار گذاشت. شما با همه‌ی اینها موافق بودی. با همه‌ی تندروی‌ها، مصادره‌ی اموال موافق بودی. قدوسی و خزعلی و مطهری و... مخالف بودند شما موافق بودی الان چه شد که به یکباره برعکس شده؟! شما همیشه با قدرت هستی.

در آن زمان پدر من به همراهی آقای طاهری خرم‌آبادی و یکی دیگر از آقایان به پیش امام رفت و گفت «می‌رویم و از جنایات خلخالی می‌گوییم». پدر من در اهواز بود و خلخالی شبانه آمد و امرای ارتش که اعلام وفاداری و بیعت کرده بودند را زمانی که حاج آقا در خواب بود اعدام کرد. حاج آقا دید که او بدون محاکمه آدم می‌کشد.

وقتی به امام گفتند امام هم پاسخ دادند که من هم مفاسدی شنیده‌ام و به احمد گفتند که دیگر او را به خانه‌ام راه ندهید، به تلویزیون بگویید فیلم‌هایی که خلخالی پشت سر من است پخش نکند، به آقای بهشتی هم بگویید که اجازه‌ی قضاوت به او ندهد. با کار پدر من خلخالی تمام شد. جمله‌ی حاج آقا این بود که «می‌رویم پیش امام اگر نپذیرفت عمامه را زمین می‌زنیم و از نهضت جدا می‌شویم»

شماها از تندروی‌ها دفاع می‌کردید

اما شماها از این تندروی‌ها و آدمکشی‌ها دفاع می‌کردید. در برابر این کارها و مصادره‌ی اموال و... ماها ایستادیم. حالا صحنه برگشته و می‌خواهی یک بار دیگر و این دفعه با سلطنت‌طلبان بیایی و عده‌ی دیگری را بکشی و اموال را مصادره کنی؟! ما با این هم مخالفیم و می‌گوییم باید ضوابط و قانون حاکم باشد. تصور می‌کنی که اگر قدرت دست رضا پهلوی بیفتد باید بروی احمد خاتمی، احمدی‌نژاد و... را بکشی ما با این هم مخالفیم.

پرونده‌ی سیاسی این آقا بسته شده

انصاف نیوز -البته برخی هم از این ادعا می‌گویند که آقای مهدی نصیری نفوذی سیستم در بین اپوزیسیون است...

امثال مهدی نصیری از تمام گذشته‌ی خود بریده‌اند، حتی به باورهای مذهبی و دینی، پشت پا زده‌اند. برای مثال در صفحه‌ی اینستاگرام اویی که در این ۴۶ سال به دریوزگی انقلابیون افتاده بود و پست گرفت و حالا به دریوزگی خاندان کثیف پهلوی رفته است می‌بینیم که در شب‌های قدر نامی از امیر مومنان نیست و آنچه هست عکس رضا پهلوی و مادرش و زن و دخترش است؛ یعنی سقوط آزاد.

اینکه او نفوذی حاکمیت باشد یک فرضیه است، فرض دیگر هم نظر ماست که او بریده است؛ یک انسان فرصت‌طلب که در انقلاب نبوده و بعد از انقلاب فرصت‌طلبی کرده و پست گرفته و امروز هم به زعم خودش دوره‌ی حاکمیت تمام شده و فروپاشی حتمی است و حالا با فرصت‌طلبی دیگری به مجاهد روز شنبه تبدیل شده و به دریوزگی هر کس و ناکسی می‌رود برای اینکه گذشته‌ی خود را پاک کند تا محاکمه‌اش نکنند و حتی پستی هم به او بدهند.

آنچه او انجام می‌دهد فقط پاک کردن گذشته‌ی بد خودش که هر چه خشونت‌‌طلبی و قتل‌های زنجیره‌ای را تجویز کرده نیست بلکه این طمع را هم دارد که در آینده نیز پستی بگیرد.

چه فرضیه‌ی آنهایی که می‌گویند نفوذی حاکمیت است را بپذیریم و چه نظریه‌ی ما که او بریده و فرصت‌طلب بوده، است و خواهد بود در هر دو صورت پرونده‌ی سیاسی این آقا بسته شده است. او یک ورشکسته‌ی سیاسی است که فکر می‌کنم در آینده‌ی نه چندان دور نه اصلاح‌طلبان، نه اصولگرایان و نه اپوزیسیون روی او حساب نخواهند کرد.

هر کسی باید شرمنده باشد که با چنین فرد متلون و فرصت‌طلبی بخواهد همدم و هم‌کلام و همراه شود. تکلیف اصولگرایان که با او روشن است (غیر از آنهایی که ممکن است به ایشان ماموریت داده باشند)، اصلاح‌طلبان هم که او را در جمع خود راه نمی‌دهند. اپوزیسیون باقی مانده که بایستی او چند صباحی به خارج از کشور برود تا بفهمد که با او مثل «هالو» [محمدرضا عالی‌پیام] رفتار خواهند کرد نه بهتر. در نتیجه از اینجا مانده و از آنجا رانده خواهد شد.

مگر تو مسئول درس آقای خامنه‌ای نبودی و شاگردان را گزینش نمی‌کردی؟!

وقتی در جملات خود می‌گویی فروپاشی محتوم است و از همه تندتر می‌روی این تحلیل عملکرد تو است. تا حالا کجا بودی؟! ۱۰تا ۱۲ بار من به زندان رفتم. تو نه تنها حمایت نکردی بلکه پدرم را علیه من تحریک می‌کردی. حالا از من تندتر شدی و کاسه‌ی داغ‌تر از آش هستی و دایه‌ی مهربان‌تر از مادر شده‌ای؟ تمام مبانی را به هم ریخته‌ای.

مگر تو مسئول درس آقای خامنه‌ای نبودی؟! تمام شاگردان را تو گزینش می‌کردی. نیمه شبی معجزه‌ای شده و وحی نازل شده که تمام مبانی فکری تو عوض شده است؟! آن موقعی که ما همه‌ی این نقدها را مطرح می‌کردیم تو کجا بودی؟! به یکباره خواب‌نما شدی؟!

زمانی که کیهان‌نویس بودی یکی از نقدهای پدر من را هم نمی‌پذیرفتی. حالا از آن طرف بام افتادی و به مبانی فقهی تعرض می‌کنی و زیر سوال می‌بری. اگر حرفی در حوزه دین می‌زنی مبانی فقهی آن را می‌خواهیم. نظریه‌پردازی کیلویی نمی‌خواهیم. من با مبانی و ادله‌ی فقهی با قواعد و اصول فقه با آیات و روایت و منابع اربعه نظر می‌دهم. نظر شخصی را قبلا داده‌ای و پدر مملکت را هم در آوردی!

مثل آنهایی که از دیوار سفارت بالا رفتند و حالا تئوریسین شده‌اند. آنهایی که از دیوار دیپلماسی بالا رفتند حق ندارند از در دیپلماسی وارد شوند. تنها کاری که می‌توانند بکنند این است که کلاس بگذارند و بگویند ما این خطا را کردیم شما این خطا را تکرار نکنید.

آقای دکتر ظریف در جلسه‌ای اشتباهی گفت تسخیر لانه جاسوسی که گفتم این ادبیات را اصلاح کنیم عبارت درست اشغال سفارت است. همین واژه‌ها کار دستمان می‌دهد و بعد می‌شود تسخیر سفارت انگلیس و تسخیر سفارت عربستان و فردی در حراست یکی از دانشگاه‌ها شورت سفیر انگلیس را که از سفارت دزدیده‌اند قاب می‌کند و بالای سر خود می‌گذرد. اگر قرار است این شرایط عوض شود باید گفت اشغال سفارت و واژه‌ها را درست کرد.

بقیه بلد نیستند پاسخ نصیری را بدهند

او همه چیز را از مبانی فقهی و شرعی زیر سوال برده است. چیزهایی می‌تراشد که بقیه بلد نیستند پاسخش را بدهند. من در همان حوزه‌ی دینی می‌خواهم با تو بحث کنم. در بحث ولایت فقیه با کسانی صحبت کردند که نمی‌توانند پاسخ بدهند. درباره‌ی این موضوع ما که «گاگول» نبودیم، مبانی را می‌دانیم اینطور نیست که شما می‌گویید.

من ۲۰ سال پیش در شبکه‌ای سلطنت‌طلب درباره‌ی ولایت فقیه مناظره و از آن دفاع کردم. با روزنامه‌ی جوان این طرف هم بحث کردم و گفتم تعریف ما از ولایت فقیه با شما متفاوت است. بنا بر ولایت فقیه شمای روزنامه‌ی جوانِ سپاه خدا نماینده‌ی ولی فقیه در آسمان‌هاست.

انصاف نیوز - شما در بخشی از یک مصاحبه گفته بودید که در صورت بازگشت سلطنت‌طلبان اگر آقای نصیری خیلی شانس بیاورد تیرباران نمی‌شود و او را دار می‌زنند...

او با خوش‌رقصی برای سلطنت‌طلبان و رضا پهلوی و منافقین و تجزیه‌طلبان و همه در حال فرار است از ترس اینکه تیرباران شود و یا او را دار بزنند...

قهرمان‌شان بودم اما برگشتم

انصاف نیوز - سوالم درباره‌ی شماست. شاید شما هم نگران همین هستید!

من در جایگاهی بودم که همه‌ی اینها برای من نوشابه‌ی خارجی باز می‌کردند و قهرمان‌شان بودم. من در شرایطی برگشتم که می‌دانم وضعیت خیلی خراب و شرایط خیلی خطرناک است. حُر وقتی آمد که ۳۰هزار نفر لشکر در برابر ۷۲ نفر بود و اولین نفر هم شهید شد. ایشان اما وقتی آمده که می‌گویند این طرف چیزی ندارد، نه اقتصاد، نه نیروی نیابتی و همه چیز فروپاشیده و به تعبیر خودش می‌گوید که فروپاشی محتوم است.

نصیری کنار ترامپ و نتانیاهو ایستاده است

حُر زمانی آمد که گفت شهادت شما محتوم است و در کنار شهدا ایستاد. نصیری اما می‌گوید که کار نظام تمام است و کنار ترامپ و نتانیاهو ایستاده است. من دقیقا در زمانی که در اوج محبوبیت بودم و می‌توانستم سوءاستفاده کنم و دو لگد دیگر بزنم در کنار برادران بسیجی زمان جنگم که در عملیات خیبر بودیم ایستادم و گفتم این پرچم باید به دست صاحب الزمان برسد. سردبیر بی بی سی هم روی استیج فحش ناموسی داد و الفاظ رکیک در واکنش به من به کار برد. در زمانی من ایستادم که برایم خطر به همراه دارد. هنوز پیروز نشده‌اند ببینید برای من چه چیزهایی که ننوشتند.

انصاف نیوز - شما می‌گویید که از نگاه مهدی نصیری وضعیت خراب است پس باید به سمت اپوزیسیون رفت؛ نگاه شما به وضعیت کنونی تفاوتی با او دارد؟

به نظر من از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ساحات دیگر وضعیت وخیم است و متاسفانه چیز قابل دفاعی نمانده است که این حاصل جهل مدیران از چپ و راست است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy