یک. برای من به عنوان ضد این حکومت دروغ، ریا و آدمخوار هیچ جای شگفتی نبود و نیست که آخوند شیاد و بیمار علی خامنهای و مافیای وابسته به او یکبار دیگر دچار دگردیسی شده و در اندک مدتی از 46 سال "مرگ برآمریکا، هرگز مذاکره نمیکنیم و مذاکره شرافتمندانه نیست" یکباره د ر برابر آمریکا زانو زده و و به مداکره رُخ بهرُخ و نه آنگونه که عراقچی و دیگران به دروغ گفتند "مذاکره غیر مستقیم" بپردازند.
دو. نگارنده پیش از این هم نوشته بود که ترامپ یک تاجر است و همه چیز را در سود و زیان اقتصادی ارزیابی میکند، در سیاست استواری ندارد و دیدگاههایش هر آن بنا بر سود وزیان روز میتواند دگرگون شود. آدمی است که به سادگی سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه میدهد؛ او در برابر تلویزیون و چشم جهانیان به پشتیبانی از تبهکاری چون پوتین، اوکراین را آغاز گر جنگ و حتا دیکتاتور نامید تا چهره و دستان خونین پوتین را پاک کند. بی سبب نیست که عراقچی به او یاد آور می شود که در ایران امکان سرمایهگذاری چند سدمیلیاردی هست و ما میتوانیم ده نیروگاه هستهای بسازیم البته شما برایِ ما بسازید یعنی: الان راه باز است که شما آمریکا تشریف بیاورید و در اینجا کیسه خود را پُرکنید با این شرط که بگذارید ما همچنان حاکم باشیم؛ ما خود فرزندان سرفراز شیطانیم و اهل دادوستد با شیطان بزرگ.
سه. سرنوشت این گفتوگوها هیچ روشن نیست. اگر تیم ترامپ مهارت و کارایی در گفتوگو داشت هرگز نباید میپذیرفت که این گفتوگوها پشت درهای بسته برگزارشود؛ شفافیت در نشستها بزرگترین دردسر را برای حکومتی که در همه دوران 46 ساله خود با دروغ و ریا هواداران ساده خود را فریب داده است، به وجود میآورد؛ این حکومت ضد مردمی از شفافیت و آشکار شدنِ پشتِ پردهها به شدت هراس دارد و گریزان است. در هنگامهای که حکومت اسلامی و شخص خامنهای در همه زمینهها در درون و بیرون از ایران شکست خُردکنندهای خوردهاند، مذاکره کنندگان نباید اجازه بدهند که نمایندگان حکومت که نمایندگان مردم ایران نیستند، برای آنان شرط بگذارند.
چهار. اکنون نیروهای بسیجی و نظامی که به این حکومت باور داشتند و چون موم در دستان این حکومت به هر شکل در میآمدند و آنان را به نیرنگ و دروغ وا میداشتند که 46 سال مرگ بر آمریکا بگویند، پرچم این کشور را به آتش بکشند، خواهران و برادران هممیهن خود را "دشمن" بنامند، آنان را بزنند، با تیر جنگی بکشند و با تفنگ ساچمهای به چشم و سر و بدن آنان شلیک کنند تا شماری برای همیشه عمر ناتوان بمانند و در حقیقت به سادگی دردام یک آخوند شارلاتان و باندهای وابسته مافیایی به او گرفتار و شریک جنایتهای بیشمار آنان شوند، باید به خود آیند و اینک بدانند که تنها بازیچهای در دست آین آخوند شیاد و همپیمانان مافیایی او بوده اند. برای آنان که هنوز اندکی شرافت و راستی در وجودشان هست، میتوانند با انتقاد از گذشته خود و پیوستن به صف مردم مخالف حکومت که بیشترین شمار مردم ایران هستند، راهی برای بخشش خود فراهم کنند. امروز تنها راه رهایی شما از گذشتهی نکبت و ننگین خود، برگشت و انتقاد از خود، افشاگری و پیوستن شرافتمندانه و راستین به مردم ایران است.
سرانجام...
سرانجام عمری شیادی و شارلاتانی آخوند خامنهای ، وضع درهمشکسته و خُرد شده امروز اوست که تجربهای دردناک برای همه دیکتاتورها و خودخواهان و بیمایگانی است که دست روزگار به آنان مقامی بالا میدهد که به هیج روی نه شایستگی، نه گنجایش و نه توانایی استفاده درست و بهینه از آن را دارند.