یدالله کریمی پور
رژیم های مذهب (یا ايدئولوژی) بنیاد یا همان ایدئوکراسی ها، برای تداوم بقا، همواره به یک رهبر مقدس و در عین حال بی رحم نیازمندند. کسی که تک تک ملت در برابرش تسلیم شده باشند و یا خواهان تسلیم قاطبه مردم در برابرش باشند؛ سهل است که وی را پرستش کنند.
البته پیروانی که زندگی های بی حاصل، متزلزل و نا امید کننده ای دارند، معمولا خود را مطیع بی چون و چرای رهبر می نمایانند؛ نه به این دلیل که رهبر آنان را به روز و سرزمین موعود و بهشت های لاهوتی و ناسوتی ترغیب می کند، بلکه از این جهت که رهبر شخصیت واقعی و برازنده اطاعت کنندگان را از آنان می گیرد. (Eric Hoffer, The True Believer, Harper Perennial 2010, p 100, 119).
ولی همین سازوکار بی شخصیت کردن وفاداران و گرفتن هویت شخصی آنان و به اصطلاح، ذوب شدگی در رهبر، به مثابه چشم اسفندیار این گونه رژیم ها عمل می کند.
پافشاری مکرر بر جنگ تا آخر برای دستیابی به پیروزی، با وجود شکست ها و ناکامی های میدانی، تلنگری سخت به بازماندگان مطیعان خواهد زد در چنین شرایطی، فروپاشی با سازوکار دومینوار و حتی یکبارگی، گریزناپذیر خواهد بود.
بیشتر از این نویسنده:
شکاف استراتژیک جمهوری اسلامی
استراتژی ملی متشکل از سه بخش در هم گره خورده است: اهداف (Ends)، راه ها (Ways) و ابزار ها (Means). ابزارها و راهها باید به گونه ای ساماندهی شوند که از دستیابی به اهداف پشتیبانی کنند.
با اندکی دقت و بهره مندی از بهره هوشی معمولی، درک این چالش که دهه هاست بین ابزارها و اهداف جمهوری اسلامی چالش وجود دارد، یعنی بین آنها تناسبی نیست، درک پذیر بوده است. در واقع جمهوری اسلامی دچار شکاف استراتژیک (Strategy-Resource ،Gap) بوده است.
نتیجه چنین معادله ای، یعنی پی جویی اهداف بزرگ با وجود در اختیارداشتن ابزارهای کوچک و فانتزی، چه ها بوده اند؟!!
۱- ناکامی در دستیابی با اهداف
نه اسرائیل(اشغالگر) نابود شد و نه اهداف سند چشم انداز۱۴۰۴ محقق گردید و نه راه قدس از کربلا گذشت. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۲- اتلاف منابع
تلاش برای دستیابی به اهداف تخیلی و آرمانی محقق نشد. سهل است که اندک منابع مالی، انسانی و زمانی، بدون اخذ نتیجه ای ملموس تلف گردید. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۳- کاهش اعتبار
شکست ها و ناکامی های حکومت در دستیابی به اهداف مکرر اعلام شده، اعتبار و بلکه مشروعیت دولت ها و حکومت را زدود و زمینه سرخوردگی ها شد. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۴- بالارفتن ریسک
تلاش برای دستیابی به اهداف بلند، با ابزارهای محدود و معدود کشور را به سمت اقدامات پرخطر، ماجراجویی های نسنجیده و درگیری های پیچیده پنهان و آشکار کشانده است. **چون شکاف استراتژیک بزرگ دیده نشده است؛
۵-فرسایش توان ملی
فشار پیاپی برای دستیابی به اهداف نامتناسب، موجبات فرسایش و کاهش توانمندی های ملی در چهار-پنج دهه شده است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نمی شود؛
۶- منگی ملی
تبلیغ مکرر و بی پشتوانه در جهت دستیابی به اهداف تخیلی، مانند دستیابی به قدرت برتر بین ۲۶ کشور تا ۱۴۰۴، نابودی اسرائیل(اشغالگر)، عبور از کربلا برای رسیدن به قدس، موجبات تکوین انتظاراتی در جامعه ملی شد که معلوم تست، غیر واقعی است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد.
کوتاه آن که بلندپروازی های سیاسی- ایدئولوژیک، ارزیابی های نادرست، نبود انضباط استراتژیک و ضعف بارز ساماندهی حکومت، مانع درک رهبران جمهوری اسلامی به شکاف بزرگ استراتژیک شده است. تا چنین نگاه و دیدگاهی حاکم است، دریغ از آبادی و آزادی ایران و ایرانیان.