Monday, May 12, 2025

صفحه نخست » برو دنبال سوراخ موش، گیله مرد

Gileh_Mard.jpgخدا رفتگان همه شما را بیامرزد ! آنوقت ها که مرحوم صدام حسین کیا بیایی داشت و کباده ملک الملوکی جهان عرب را بدوش میکشید ما یک روز صبح از خواب پاشدیم تلویزیون را روشن کردیم دیدیم آقای محمد سعید الصحاف وزیر اطلاعات و فرهنگ عراق ( که مابعد ها اسمش را آقای محمد الکذاب گذاشتیم ) دارد عینهو آقا زاده های مرحوم چماق الشریعه جلوی دوربین های تلویزیونی هی پنبه لحاف کهنه باد میدهد و هی قرت و قراب میآیدو میگوید مگر یانکی ها جرات دارند پای شان‌را‌توی خاک عراق بگذارند !؟ لشکر ظفر نمون عراق پای هر متجاوزی را قلم خواهد کرد
ما وقتی فرمایشات آقای محمد الکذاب را شنیدیم با تعجب گفتیم : عجبا ! انگاری آقا سرش به کلاهش می ارزد ؟ انگاری این آقا با آنهمه نشان های شجاعت و لیاقت و موزر و قرابینه و قمه و شمشیر و قداره ای که به خودش آویخته عالیجناب فلان بن فلان است نه دوغ ترکمان
جهان آفرین تا جهان آفرید
سواری چو آقا نیامد پدید
آقا ! چشم تان روز بد نبیند ، خداوند هیچ عزیزی را ذلیل نکند ، یکوقت دیدیم تانک های امریکایی خیابان های بغداد را شخم میزنند و آقای صدام حسین سفیل و سلندر دنبال سوراخ موش میگردد.

گفتیم : ای بابا !ماشا الله به این شهامت تان ! صد ماشاالله به این شجاعت تان ! چرا شلوارت را خیس کرده ای آقای سردار قادسیه ؟ مگر قرار نبود بیایی تهران را بگیری؟ با همین پر و ‌پاچین میخواستی بروی چین و ماچین ؟
اگر خسی به هوا رفت در کشاکش باد
به یک دمی دو سه ناچار بر زمین افتد
گذشت و گذشت تا صدام حسین بالای دار رفت و این روزگار نا بکار چنان زد بر بساطش پشت پایی که هر خاشاک او افتاد جایی
حالا انگار نوبت سرزمین بلازده ماست ، سر زمینی که در آن فصل فرزانگان گذشته و فصل جاهلان فرا رسیده است ؛ سر زمینی که ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارد و بقول سعدی « حرم در پیش است و حرامی در پس » ، اما این آقای دو سر قاف و آن حاجی آقا ها و قبا سه چاکی ها و برادران قاچاقچی و سرداران تریاکی -که صاحب مملکت و صاحب اختیار جان و مال و نفوس مردم شده اند - کف بر دهان میآورند و هارت و پورت میکنند و مثل سگ یوسف ترکمن مدام پارس میفرمایند که ما چنین و چنان خواهیم کرد و جهان را نا امن میکنیم
کسی هم نیست به این پیزی افندی ها بگوید که :
قارداش! نشود بز به پچ پچی فربه ! اگرچه خاک و نمکی بیختید و آتش ظلم و جور بر افروختید اما :
تو مپنداری کز این لاف و‌دروغ
هرگز افتد نان تلبیس ات به دوغ
شما از تبار کدامین ظلمات هستید که بیدار نمی شوید و نمیدانید با خواب دیدن آبستن نمی شوند ؟
تا تو از بغداد بیرق آوری
در کلاته کشت نگذارد کلاغ
برویدبگردید دنبال سوراخ موش ای بی آزرم های نا شسته روی
«گیله مرد »



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy