فرزانه روستایی
چه کسی باور می کرد بیشتر مسئولان مملکت همه آیت الله و حجت الاسلام زاده باشند و بخشی از بودجه کشور از درآمد فحشای زنان ایرانی در همه کشورهای اطراف تامین شود. قبلا علم الهدی به زنان ایرانی، بويژه مشهدی توصیه کرده بود با زوار عراقی مهربان تر باشند، اما گزارش روح الله رحیم پور از آنچه در مسقط می گذرد سند پذیرش فحشا به عنوان یک منبع مالی پشت پرده برای نظام است.
بیچاره رايوت چاناوچا نخست وزیر اسبق تایلند یک بار از زنان تایلندی برای کمک به توسعه اقتصادی این کشور تشکر کرد. همه به او خندیدند و این کامنت تاریخی به نام او ثبت شد. ظاهرا مسئولان ایرانی نیز پا جای پای او گذاشته اند و با سکوت ریال های عمان که بیش از۲۵۰ تومان می ارزند را می شمرند و آن را برکت خدا می دانند.
چند سال پیش وزیر کشور به صراحت گفت که پول قاچاق مواد مخدر سرنوشت انتخابات را تعیین می کند و با بی زبانی به این اشاره کرد که قاچاقچیان بین المللی که بند جانشان به ترانزیت از خاک ایران بند است روند انتخابات های ایران را با وسواس پیگیری می کنند. اگر مملکت اسلامی اینقدر با قاچاقچیان جهانی مواد مخدر نزدیک و رفیق است چرا فحشا بد باشد و چرا نباید درآمد مراکز فحشا را نوعی درآمد به حساب آورد و البته : مزاحم آن نشد.
باور این خیلی دشوار است که دختران ایرانی شش هتل مسقط ۱۴۰۰ میلیارد تومان پول به ایران می فرستند. اگر پول وارد شده از دیگر هتل های عمان و نیز هتل ها و مراکز فحشا در دوبی ترکیه ارمنستان و گرجستان و اربیل عراق را نیز به این درآمد اضافه کنیم چاره ای نداریم جز این قضاوت که پول فحشا در اقتصاد ایران از وزن اقتصادی مهمی برخوردار است و از بودجه رسمی و دولتی بسیاری از نهادها سر می زند.
قبلا شنیده بودم که زنان جوان و حتی دانشجوبان آخرهای هفته برای چنین امری به کشورهای جنوبی خلیج فارس سفر می کنند و آن هم برای کمک خرج: به همین راحتی. اما امروز شمار زنان سرپرست خانوار و نیز زنانی که از پدر و مادر خود نگهداری می کنند و زنانی که کرایه منزل می پردازند یا باید هزینه کلان کلاس کنکور فرزند خود را بپردازند نه تنها کم نیستند که شمار قابل توجهی از شهروندان را تشکیل می دهد و کسی آنها را در زیر فشار تورم و چرخ دنده های سخت زندگی نمی بیند.
روح الله رحیم پور درست می گوید که مردان عرب این روزها بسیار مشتاق زنان ایرانی شده اند و آنها را بر دیگران ترجیج می دهند، اما مگر همین چند وقت پیش کارمند یک شرکت چینی در شبکه های اجتماعی ننوشته بود که با ۵۰ دلار ناقابل می توانید شب ها در تهران پادشاهی و هر زنی را اجاره کنید. وقتی مردان عرب و کارگران شرکت های چینی از زنان فقیر و درمانده و سرکوب شده ایرانی استقبال می کنند، یا حتی زوار کثیف عراقی یک زن را در مشهد برای ۱۳ مرد کرایه می کنند و با افتخار عکس آن را در شبکه های اجتماعی پخش می کنند می شود فهمید سه پایه از چهار پایه نظام اجتماعی اخلاقی و اقتصادی مملکت دچار فروپاشی شده و علت آن چیزی نیست جز فساد ساختاری پذیرفته شده در ارکان جمهوری اسلامی.
همه کشورها با پدیده بدن فروشی مواجه اند و تلاش می کنند آن را مدیریت کرده و زنان آسیب دیده را تحت پوشش های حمایتی بگیرند. اما از شواهد و قرائن می توان دریافت که ج ا از هر منبع درآمدی استقبال می کند و نسبت به اینکه درامدها از کجا می اید حساسیتی ندارد. وقتی کشوری تبدیل به کلمبیا شد یا مانند ایران از سوی مافیای حاکم اداره شد طبعا زنان که راهی برای تامین معاش ندارند رانده می شوند تا با بدن خود ابزار تولید پول و ارز و تامین هزینه خانوار شوند.
اقتصاد کشور بسیار ثروتمندی مانند ایران از سوی نظامیان تحت حمایت دیگر دولت ها اداره می شود و چهار نهاد حاکمیتی که ستاد اجرای فرمان امام در راس آنها قرار دارد بیش از ۷۰ درصد اقتصاد را به صورت اختصاصی در اختیار خود و حدود ۲۰۰ خانوار حاکم دارند. در چنین نطامی زنان بسیار زود رسوب می کنند . زیرا ابتدا شوهرانشان بیکار می شوند بعد فرزندانشان در نظان بوروکراسی حاکم به کار گرفته نمی شوند و کم کم ابتدا کمک نان آور خانواده می شوند، ولی هر قدر می گذرد تحت فشار قرار میگیرند و درگیر مسیری می شوند که ۲۴۰ زن جوان ایرانی فقط شش هتل مسقط درگیر آن شدند.
و البته آخوندها و مراجع محترم تقلید شیعه عمامه ها را بالاتر بیاندازند و برادران سپاه هم چفیه های مسخره فلسطینی را که در سنین بازنشستگی قواد و رختخواب کش و دلال جنسی شدند چون کشور در بست دراختیار آنهاست و آمار هزاران زن آواره ایرانی در همه کشورهای همسایه را دارند، ولی مصلحت نمی بینند کاری انجام دهند.
:::

این میزان محرمانگی موجه است؟