وقتی متفقین در جنگ جهانی دوم به فرانسه حمله کردند، مردم آن کشور این حمله را نه تجاوز به خاک وطن، بلکه فرصتی برای رهایی از چنگال اشغالگران نازی دیدند. هیچکس فریاد نزد که چرا به خاک فرانسه حمله شده. همه فهمیدند که وطن، وقتی اشغالشده باشد، آزادسازیاش با نیروی خارجی نجات است، نه تجاوز.
در مورد آلمان نازی هم همین بود. وقتی ارتش سرخ به برلین رسید، هیچ انسان آزادهای از «حق حاکمیت» دفاع نکرد. چون کشور تبدیل به پناهگاه شر شده بود و پایان آن شر نیاز به یک رویارویی اجتنابناپذیر داشت.
امروز ما در ایران با شرایطی مشابه روبهرو هستیم. اتفاقی در حال رخ دادن است که نه ما آغازگرش بودیم، نه کنترلی بر پایانش داریم. اما ما یک انتخاب تاریخی داریم. تصمیم بگیریم که در این جنگ در کدام سمت تاریخ ایستادهایم.
کشور ما تحت اشغال است. اما این بار نه به دست یک ارتش خارجی، بلکه توسط مافیای فاسد، بیوطن و جنگطلبی به نام جمهوری اسلامی که با نام دین سرزمین ما را به گروگان گرفتهاند. جنایتکارانی که دلشان نه برای ایران میسوزد، نه برای مردمانش.
ما مردم ایران، اگرچه از دیدن ویرانی وطن در میان آتش و گلوله خون گریه میکنیم، اما هرگز فراموش نمیکنیم که این سرنوشت، محصول خیانت همین اشغالگران است. ما آغازگر این جنگ نبودیم، اما میتوانیم پایانبخش آن باشیم.
جنگ اصلی ما نه با جهان خارج، که با جمهوری اسلامی است.
روزی که از چنگال این رژیم آزاد شویم،
تکلیف دشمنان خارجی ایران را خودمان با اقتدار و اتحاد یکسره خواهیم کرد.
خطاب ما به همهی آزادیخواهان و جوانان برومند ایران است، آنهایی که عشقی در دلشان برای میهن و آیندهی خود دارند:
یا امروز در میانهی همین گلولهباران باید اشغالگران را بیرون کرد،
یا ماند و نظارهگر نابودی روزبهروز ایران شد.
انتخاب با ماست. آینده، منتظر نمیماند.
اما مبارزه تنها به بیرون راندن اشغالگران ختم نمیشود. اگر میخواهیم سرنوشت ایران از دیکتاتوری به دموکراسی منتقل شود، باید همین حالا برای فردای آزادی آماده شویم.
برای یک گذار موفق، پیشنهاد میشود گامهای زیر مورد توجه قرار گیرد:
۱. تشکیل یک ائتلاف واقعی میان آزادیخواهان داخل ایران و ایرانیان آزاده خارج از کشور برای هماهنگی راهبردی، رسانهای و عملیاتی.
۲. سازماندهی گروههای مدنی و مردمی آموزشدیده برای حفاظت از ساختمانهای دولتی، اسناد ملی، مراکز کلیدی و زیرساختها در لحظهی فروپاشی رژیم.
۳. جلوگیری از غارت و نابودی اموال عمومی و پروندههای قضایی و امنیتی که میتوانند در آینده برای محاکمه مجرمان و تحقق عدالت مورد استفاده قرار گیرند.
۴. تشکیل یک دولت موقت ملی، بیطرف و تخصصمحور که وظیفهاش تنها مدیریت موقت کشور تا زمان برگزاری رفراندومی آزاد، شفاف و تحت نظارت نهادهای بینالمللی باشد.
۵. حفظ نظم عمومی و تمامیت ارضی کشور با تکیه بر انسجام ملی، پرهیز از نزاعهای قومی و مذهبی، و ترمیم اعتماد اجتماعی.
این بیانیه دعوتی است برای گذار از شب سیاه استبداد به صبح روشن مردمسالاری.
صدای ما، صدای نسلی است که دیگر فریب نمیخورد، دیگر نمیترسد، و دیگر منتظر نمیماند.
وقت آن رسیده است که روایت ایران را خودمان بازنویسی کنیم.

سکوت لویزان، فریاد یک ملت، بهرام فرخی

احتمال جام زهر و مساله زندانیان سیاسی! بابک خطی