با حمله نظامی اسرائیل به ایران، در فضای مجازی یا از سوی برخی از تحلیلگران حامی حمله اسرائیل به کشور، مقایسهای بین جمهوری اسلامی و آلمان نازی که با حمله نظامی متفقین شکست خورد، صورت میگیرد. چنین مقایسهای که برای توجیه حمله اسرائیل به ایران انجام میشود، اساساً قیاس معالفارق است. سه دلیل عمده برای بیاساس بودن این مقایسه وجود دارد:
۱. آلمان هیتلری آغازکننده جنگ با حمله و اشغال کشورهای همسایه خود بود، درحالیکه نه جمهوری اسلامی در طول حیات خود و نه ایران اصولاً در ۲۰۰ سال گذشته به هیچ کشور همسایه یا غیرهمسایه خود حمله نکرده است. برعکس، این اسرائیل است که در طول عمر کوتاه و ۸۰ ساله خود بارها آغازگر جنگ بوده است و اشغال خاک فلسطینیها یا خاک بخشی از کشورهای عربی همسایهاش بعد از ۱۹۴۸ که تاریخ تأسیساش است، تعریف میشود. اسرائیل تنها کشوری در دنیاست که دارای مرزهای مشخص و تعیینشده نیست. این به معنای باز بودن همیشگی فصل اشغالگری و تهاجم به بخش کوچک باقیمانده برای فلسطینیهاست.
۲. آلمان نازی بر اساس یک ایدئولوژی نژادپرستانه سیاستهای خود را در داخل آلمان و در کشورهای اشغالشده پیش میبرد. جمهوری اسلامی ایرادات فراوان دارد و در آن تبعیض بین اقشار مختلف مردم وجود دارد، اما این نظام بر اساس راسیسم و برتری نژادی شکل نگرفته است. به همین دلیل است که علیرغم پایمال شدن حقوق بشر و حقوق اقلیتها در موارد متعدد در ایران، نگاه نژادپرستانه به این اقلیتها وجود ندارد و تلاشی برای «حذف سیستماتیک» آنها به صرف اقلیت بودن وجود ندارد. توجه به تفاوت نگاه تبعیضآمیز جمهوری اسلامی با نگاه نژادی و حذفی آلمان هیتلری مهم است.
۳. در آلمان هیتلری «کشتار سیستماتیک یهودیان» صورت گرفت. از میان برداشتن افراد، چه کودک چه بزرگسال، به صرف اینکه یهودی بودند، به یک صنعت، یعنی «صنعت مرگ» تبدیل شد. پس نسلکشی سیستماتیک صورت گرفت. در جمهوری اسلامی، علیرغم اینکه جنایات مهمی به شکل کشتار دستهجمعی سال ۶۷ و در بیش از چهار دهه حاکمیت این نظام، اعدامها و سرکوب مخالفان صورت گرفته است، در معنایی که حقوقدانان بینالمللی از «نسلکشی» یا «جنایت علیه بشریت» ارائه میدهند، این اعمال انجام نشده است. بسیار مهم است که به معنا و مفهوم کلمات و اصطلاحات مهم حقوقی وفادار بمانیم و آنها را فدای مقاصد سیاسی خود نکنیم. در این مورد نیز پیدا کردن «کشور نسلکش» سخت نیست. اسرائیل با کشتار بیش از ۵۰ هزار نفر در غزه که بیش از ۲۰ هزار نفر آن زن و کودک هستند، در دادگاه بینالمللی لاهه در سال گذشته به نسلکشی که یکی از مصادیق «جنایت علیه بشریت» است، متهم شده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نیز بهعنوان «جنایتکار جنگی» تحت تعقیب است و حتی آلمان ـ که بیشترین دفاع را در دنیا از این کشور، بهخاطر جنایات نازیها علیه یهودیان در جنگ جهانی دوم، میکند ـ اعلام کرده که در صورت سفر نتانیاهو به این کشور، موظف به دستگیری او و تحویل دادنش به دادگاه بینالمللی لاهه است.
نه تنها کشتار مردم غزه در یک سال و نیم گذشته، بلکه محاصره غذایی مردم غزه نیز که از دو ماه پیش توسط اسرائیل انجام شده است، طبق تمام قوانین بینالمللی مصداق جنایت جنگی است.
پس آن کسانی که متأسفانه از حمله نظامی اسرائیل به خاک کشور خود دفاع میکنند و حتی در برابر سفارتخانههای ایران در خارج کشور پرچم اسرائیل را بالا میبرند و برای حمله نظامی بیگانه به کشور خود شیرینی پخش میکنند، بهتر است قبل از قلب و مخدوش کردن واژگان حقوقی و نتیجهگیریها و مقایسههای غلط تاریخی، به کتابها و نظرات حقوقدانان معتبر در اینباره رجوع کنند.

ترس چیز خوبیست، آرمان مستوفی

اپوزسیون الک می شود، علی لاهیجی