Sunday, Jun 22, 2025

صفحه نخست » اپوزسیون الک می ­شود، علی لاهیجی

kl.jpgعلی لاهیجی - کیهان لندن

در مقدمه این یادداشت باید بگویم که بسیاری از خوانندگان و همراهان ممکن است بگویند که: اپوزسیون الک و غربال شده بود و مواضع صادراتی‌ها و بازماندگان راه خمینی هرگز به عنوان مخالف رژیم مطرح نبوده است. پاسخ من به دوستان این است که بله درست است از اول هم الک شده بودند. اما ما فقط برای خودمان نمی نویسیم. اکثر مردم فرق خانم فاطمه سپهری و نرگس محمدی را نمی‌دانند که چرا یکی در سیاهچال مشهد محبوس بوده و دیگری در اوین با اینترنت پرسرعت بیانیه می‌داد و با آن سر دنیا و هالیوود مصاحبه می‌کرد و می‌رقصید و آواز می‌خواند. بسیاری نمی‌دانند فرق زیباکلام، زیدآبادی و تاجزاده با شاهزاده و افراد واقعی و برانداز چیست و...

به همین دلیل و برای یادآوری گذشته تصمیم گرفتم تا با نوشتن این یادداشت به مخاطبان یادآوری کنم که فریب مواضع ضد اسرائیلی و ضد جنگ بازماندگان «راه طلایی امام» و منتظری و گروه‌های همسو را نخورید. اینها خیر مردم ایران را نمی خواهند و دوست ما نیستند. برخی افراد و گروه‌های به ظاهر اپوزسیون امروز با مواضع ضد اسرائیلی و طرح آتش‌بس به فکر خرید وقت برای جمهوری اسلامی هستند. امروز مردم به راحتی می توانند متوجه شوند که چه کسانی و چه گروه‌هایی دُم‌شان به جمهوری نکبت اسلامی وصل است. قطعا کسانی که دنبال آتش‌بس هستند تا رژیم نفسی تازه کند و یا اگر بیانیه می‌دهند فقط دنبال محکومیت اسرائیل هستند، بدانید که اینها یا عامل رژیم هستند یا افراد ناآگاهی هستند که با جهل در خدمت جمهوری اسلامی هستند.

پس بگذارید با این مقدمه به اصل موضوع بپردازم.

الک (غربال) شدن اپوزیسیون

یک هفته از حمله گسترده اسرائیل به مراکز نظامی، هسته‌ای و اطلاعاتی جمهوری اسلامی گذشته است. این حملات با دقت و حداقل خطا، مراکز کلیدی تصمیم‌گیری و پشتیبانی رژیم را هدف گرفت. بر اساس گزارش‌های منابع مستقل و بی‌طرف، اسرائیل توانست با موفقیت سران سپاه را حذف و قرارگاه فرماندهی و مراکز هسته‌ای را مختل کند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

برخی از مهم‌ترین اهداف حمله شامل موارد زیر است:

ترور چهره‌های نظامی و هسته‌ای کلیدی جمهوری اسلامی

بمباران ستادهای فرماندهی سپاه و نیروی انتظامی

حمله به فرودگاه‌های نظامی‌شده (مهرآباد، پیام کرج، تبریز)

بمباران ساختمان‌های وزارت اطلاعات و وزارت دفاع

حمله به ساختمان شیشه‌ای (صداوسیمای رژیم)؛ مرکز پروپاگاندا و اعتراف‌گیری

انهدام مراکز هسته‌ای نطنز، فردو، خنداب و آب سنگین اراک

هدف قرار دادن پایگاه‌های شکنجه، بازجویی و تجاوز در تهران

حمله به مراکز نظامی شیراز، هلی‌کوپترسازی تهران، و پدافند هوایی

حمله به تاسیسات نفتی، گازی و پالایشگاهی (پارس جنوبی، شهر ری، شهران تهران)

بمباران یگان‌های ویژه و پادگان‌های سپاه در لنگرود و ارومیه

و در هفتین روز هم حمله به پایگاه‌های بسیج گزارش شده است.

در کنار اینها، ممکن است برخی قربانیان غیرنظامی نیز وجود داشته باشند، اما شواهد نشان می‌دهد بیش از ۹۵٪ اهداف اسرائیل ، مراکز قدرت و سرکوب رژیم بوده‌اند، دقیقاً همان مراکزی که مردم ایران طی جنبش مهسا، دی ۹۶ و آبان ۹۸ آرزو داشتند از میان برداشته شوند. حمله به اهداف نظامی و سرکوب رژیم خواست مردم است و دیدیم که با حمله اسرائیل به فرماندهان سپاه، مردم هنگام ترک تهران جشن گرفتند و رقص‌کنان شیرینی پخش کردند.

بعد از موفقیت‌های حملات اسرائیل و به هلاکت رسیدن فرماندهان سپاه، با خبر شدیم که رژیم از طریق عناصر خودش به بیانیه دادن روی آورده و گروه‌های همسو با اصلاح‌طلبان حکومتی را مجاب کرده تا در محکومیت اسرائیل و آتش‌بس اعلامیه صادر کنند. همچنین خبر می‌رسد که به فکر سازماندهی تجمع و راهپیمایی در محکومیت جنگ در کشورهای اروپا و آمریکا هستند. با علم به این دو مورد که قطعا در جهت تضعیف جبهه اپوزیسیون ایران است. در ادامه ببینیم علمداران آتش‌بس و محکوم کنندگان اسرائیل چه کسانی هستند.

دو رویکرد کاملاً متفاوت در میان طیف‌های اپوزیسیون وجود دارد.

۱ - مواضعی که اپوزیسیون واقعی دارد

گروهی که از ابتدا نیز به‌ عنوان اپوزیسیون حقیقی شناخته می‌شدند، این موقعیت را مغتنم شمرده و مردم را به نافرمانی مدنی، ترک محل کار و اقدامات مشابه فرا خواندند. آنان می‌دانند آتش‌بس به نفع رژیم تمام می‌شود و باعث بازیابی قدرت آن خواهد شد. آنها می دانند که پس از نابودی زیرساخت‌های هسته‌ای و نظامی رژیم، کشورهای غربی و حتی رقبای منطقه‌ای ایران دیگر تمایلی به ادامه انزوای جمهوری اسلامی نخواهند داشت. ممکن است باند نیویورکی‌ها از زیر عبا بیرون بیاید و با همراهی حزب دموکرات آمریکا و انگلیس و فرانسه فرصت تاریخی مردم ایران را از آنان بگیرند. پس باید از این فرصت استفاده کرد تا بتوان با حمایت مردم رژیم را ساقط نمود.

شاهزاده رضا پهلوی، گروه‌های مشروطه‌خواه، برخی گروه‌های قومی و حتی مجاهدین خلق در ایندسته قرار دارند. هرچند مواضع مجاهدین شفاف نیست.

۲- مواضعی که یاران قدیمی رژیم تحت نام اپوزسیون دارند

گروه دوم اشخاص و انجمن‌ها و سازمان‌هایی هستند که خواستار توقف حملات اسرائیل‌اند بدون اینکه مردم را به ایستادگی و نافرمانی دعوت کنند. این دیدگاه در سی سال گذشته همواره وجود داشته و به اپوزسیون صادراتی یا جناح چپ نظام معروف است. برای ترفیع و محبوبیت به زندان می‌روند و فربه‌تر به جامعه برمی‌گردند. آنان خواستار کنار گذاشتن خامنه‌ای و به قدرت رسیدن یک اصلاح‌طلب یا میانه‌رو هستند. سقوط جمهوری اسلامی با منافع آنان سازگار نیست اما در شعار خواستار اصلاح قانون اساسی و بعضا مایل به حذف پسوند اسلامی از جمهوری هستند.

اکثر این گروه‌ها از بدنه انقلابیون سال ۵۷ هستند و معتقدند که انقلاب‌شان دزدیده شده است. این اشخاص و سازمان‌ها هرچند تمایلی به ابراز دیدگاه خود ندارند اما آیت‌الله منتظری و محمد خاتمی وجه مشترک اکثر آنهاست. آنان بجای فرا خواندن مردم به اعتراضات، به دنبال آتش‌بس هستند و اسرائیل را رژیم خطاب می‌کنند. این افراد و گروه‌ها از قطار نظام پیاده شدند اما نمکدان نشکستند! جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ، حزب مشارکت و گروه‌های اصلاح طلب نزدیک به محمد خاتمی، دفتر تحکیم وحدت، کانون معلمان ایران، چریکهای فدایی خلق و نیروهای همسو با بلوک شرق، کانون نویسندگان ایران، نیروهای ملی- مذهبی ، حزب اعتدال و توسعه و همچنین کارگزاران سازندگی و دیگر اشخاص و گروه‌هایی که از دایره خودی‌های نظام خارج شدند در ایندسته جا می‌گیرند. در حقیقت این گروه بیش از آنکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی باشند اپوزیسیون خامنه‌ای و حامیانش هستند.

نویسنده این یادداشت هرگز گروه‌های مشمول بند دو با محور ملی مذهبی‌ها و اصلاح‌طلبان را اپوزیسیون رژیم ندانسته و بارها تصریح کرده که این گروه‌ها و اشخاص دانسته یا ندانسته در طیف جناح چپ رژیم هستند. در یادداشت "پرچم سبز یا جنبش سبز" که در ۱۴ سال پیش نوشتم به این موضوع اشاره کردم. واقعیت این است که وزارت اطلاعات رژیم از سی و پنج سال پیش برای اینکه کنترل مخالفان را در دست بگیرد خود اپوزیسیون پرورش داد و سپس به کشورهای غربی صادر کرد. کار سختی نبود. تعدادی از نویسندگان و اهالی مطبوعات ، نمایندگان مجلس اسلامی و کارکنان سفارت‌های رژیم و یکسری هنرمندان را در چند نوبت زندانی کردند و سپس آزاد کردند. اینها وقتی به شهرت رسیدند و رسانه‌های غربی روی نام آنها تمرکز کردند، آماده بهره‌برداری شدند. بعضی در داخل کشور ماندند و محبوب رسانه‌های خارج کشور شدند و برخی هم به آمریکا و انگلیس و فرانسه اعزام شدند و در دانشگاه‌های غربی کرسی گرفتند و خط مورد نظر وزارت اطلاعات یعنی برجسته کردن اصلاح‌طلبان را به عنوان اپوزسیون تبلیغ کردند.

در چنین فضایی بود که بسیاری از مردم نمی توانستند اپوزیسیون واقعی و برانداز را از اپوزسیون قلابی و صادراتی رژیم تشخیص بدهند. رژیم تا اواسط دهه نود خورشیدی در این راه موفق بود و عالی کار کرد. مردم و حتی دولت‌های غربی فکر می‌کردند شیخ مهدی کروبی برانداز است! یا خاتمی رهبر رفرمیست‌ها و اپوزیسیون است! این عناصر داخلی و خارجی تحت نام نیروهای روشنفکری و اپوزیسیون خدمات شایانی به رژیم کردند. اما از سال ۹۶ ورق برگشت و مردم با شعار "اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" از اصلاح‌طلبان عبور کردند و "رضا شاه روحت شاد" را فریاد زدند.

از سال ۹۶ قلابی بودن این چهره‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای آشکار شد اما آنان کمی تغییر موضع دادند و بهتر است بگویم در تحلیل‌های خود یکی به نعل زدند و یکی به میخ تا بمانند و وظایف خود را انجام دهند.

من امیدوارم هر چه سریع‌تر رژیم سقوط کند و نیازی به الک شدن اپوزیسیون نباشد اما اگر به هر دلیلی رژیم ماند و سقوط نکرد، مردم باید بدانند و به خاطر بیاورند که چه کسانی و با چه بهانه‌ای در شرایط جنگی که جمهوری اسلامی بدون جنگ نیز به مردم تحمیل کرده بود، دنبال «صلح» بودند و علیه اسرائیل اعلامیه دادند تا آخرین نفس‌های رژیم گرفته نشود.

ضمنا این نکته را هم اشاره کنم که هنوز دولت‌های فرانسه و انگلیس نمی‌خواهند صدای مردم را بشنوند و این در گفتار و بیانیه‌های رسمی و همچنین در مواضع رسانه‌های دولتی آنان مشهود است. از بین دولت‌های غربی هنوز انگلستان به لاریجانی ها و حسن روحانی و شیخ مهدی کروبی امید بسته است. فرانسه به ملی- مذهبی‌ها به‌خصوص نرگس محمدی امیدوار است و اگر شرایط حضور او را مناسب نبیند اعلام می‌کنند که شرایط برای تغییر رژیم مناسب نیست! به هر حال انگلیس و فرانسه نزدیک به چهل سال است که روی اشخاص وابسته به این جناح حساب باز کرده و همه‌گونه حمایت کرده‌اند. حزب دموکرات آمریکا هم ترجیح می‌دهد گروه‌های اصلاح‌طلب مانند باند نیویورکی‌ها به قدرت برگردند. این نکات و خواست کشورها را گفتم تا اپوزسیون واقعی بداند که راه سختی در پیش است. کشورهای اروپایی و آسیایی و همچنین همسایگان عرب و ترکیه و پاکستان به دنبال اصلاحات در این رژیم هستند تا منافع خودشان را حفظ کنند.

کلام آخر

به فکر این نباشید که فعالان مدنی با گرایش اصلاح‌طلبی دنبال توقف جنگ و توقف غنی‌سازی اورانیوم هستند. به این فکر نکنید که در حملات اسرائیل تعدادی از هموطنان بیگناه کشته شدند، در عوض به این فکر کنید که بیش از صد پاسدار سرکوبگر که می‌توانستند میلیون‌ها ایرانی را شکنجه کنند و به قتل برسانند به هلاکت رسیدند.

بجای سکوت باید موقعیت را سنجید و در صورت آماده شدن شرایط بیرون آمد و علیه رژیم بپا خاست. باید از خود و سرزمین خود در برابر دشمن اشغالگری به نام جمهوری اسلامی دفاع کنیم. اگر سکوت کنیم این رژیم با کمک اروپا و ترکیه و اعراب منطقه پوست‌اندازی خواهد کرد و پس از آتش‌بس به دنبال شما خواهد آمد. از اپوزیسیون قلابی انتظار همکاری نداشته باشید آنان فقط دنبال زیر سوال بردن اپوزیسیون واقعی هستند.

در آخر نویسنده این یادداشت اعلام می‌دارد: حمله اسرائیل به فرماندهان سپاه و بسیج و مراکز نظامی و آموزشی، مراکز تصمیم‌گیری رژیم، پایگاه‌های سرکوب مردم، قضات و عناصر سرکوب، مراکز اطلاعاتی رژیم و هر آنچه باعث تقویت و ماندگاری رژیم است از دید من مشروع است.

*علی لاهیجی تحلیلگر سیاسی



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy