Wednesday, Jun 25, 2025

صفحه نخست » بی‌مایگی رهبری ات، اینک پژواکی است در جان نسل امروز ایران، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_3.jpgدر واپسین لحظات پیش از جنگ، رگ‌های گردن از فریادهای آتشین علیه اسرائیل متورم بود. ثانیه‌ها به شتاب می‌گذشتند، و آن فریادها که چیزی جز پرده‌ای از بزدلی و خواری نبود، رفته‌رفته رنگ می‌باخت تا آن‌که صدایی بی‌رمق، از ژرفای پناهگاهی تنگ، بیرون خزید و پیام پشتیبانی از مقاومت را با لحنی تهی و تحقیرشده ابلاغ کرد؛ پیامی که بندبندش آکنده از ضعف و ریا بود.

در آن سوی پناهگاه اما، فرماندهان سپاه یکی پس از دیگری به خاک افتادند، و روحیه‌ی بازماندگان در هم شکست. نمادهای سرکوب، یکی‌یکی به توده‌ای از خاکستر بدل شدند؛ و این خود نشان می‌داد که آن نمادها، جز سرکوب ملت، هیچ کارکردی در خود نپرورده بودند. در فراسوی مرزها نیز، به‌رغم اصابت موشک‌هایی محدود به خاک اسرائیل، صدها فروند دیگر در آسمان ردگیری و خنثی شد.

اعلام آتش‌بس، در اصل، می‌تواند نشانه‌ای از درایت و صلح‌طلبی باشد، اما در نظام جمهوری اسلامی، چیزی جز تسلیم خفت‌بار نیست؛ و این تسلیم، از قرارداد ننگین وثوق‌الدوله نیز فراتر خواهد رفت. منطقه از حضور بد یُمن نیابتی هایت پاک شده و رویای کمربند اسلامی ات بر گِل نشست. جایی که دهنه را نه از سر اختیار، بلکه زیر شلاق سوارکار، باید بپذیری.

چگونه از تاریکنای مخفیگاهت، که غبار خفت و مهرِ شکستی ننگین بر چهره‌ات نشسته، سر برون می‌ آوری و می خواهی چشم در چشم مردمانی بدوزی که فریادشان از ستم تو، زمین و زمان را درنوردیده است؟

اما حسابت با نسل امروز، جداست. نسلی که دیگر بازمانده‌ی دوران جنگ ایران و عراق نیست؛ نسلی که در زیر سایه‌ی ایدئولوژی شیعی فرسوده‌ات، تن به حماقت جنگی تازه نداد و با تو همراه نبود. نسلی که سرود انقلابی‌اش، پژواک بی‌مایگی توست. و اگرچه شاید پس از این آتش‌بس، قصد جانش را کنی، این‌بار سایه‌ی افکار، نه پناه تو، که داور جنایت‌هایت خواهد بود. این نسل، پرچم و کاخ ظلمت را به آتش خواهد کشید.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy