Thursday, Jun 26, 2025

صفحه نخست » از امید به عبور تا آتش‌بس: تحلیل یک عقب‌نشینی، امین مجیری

mojiri.jpgجنگ ۱۲ روزه‌ای که جمهوری اسلامی به مردم ایران و اسراییل تحمیل کرد، به‌رغم تلخی آن، کورسویی از امید در دل ایرانیان روشن کرد. نسلی که سال‌هاست زیر بار ظلم این رژیم ایدئولوژیک نفس می‌کشد، برای نخستین‌بار در سال‌های اخیر احساس کرد سرنگونی این نظام واقعاً ممکن است. اما با آتش‌بس ناگهانی اعلام‌شده از سوی دولت ترامپ (تنها یک روز پس از انتشار تروث معروف او و چراغ سبزی که در ظاهر به "رژیم‌چنج" داده بود) موجی از ناامیدی میان ایرانیان، به‌ویژه نسل جوان، فراگیر شد.

اگرچه تخصص من مهندسی محیط‌ زیست است، اما پس از مواجهه با احساس یأس و سرخوردگی دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا، وظیفه خود دانستم که دیدگاه شخصی‌ام را در این باره بیان کنم.

در روزهای اخیر، برخی چهره‌ها که می‌توان آن‌ها را "رویافروش" خواند، چنین القا می‌کردند که براندازی رژیم جمهوری اسلامی وظیفه‌ای‌ست که بر دوش ایالات متحده یا اسرائیل نهاده شده و مردم تنها باید برای جشن نهایی آماده شوند! اما از همان آغاز روشن بود که هیچ نیروی زمینی خارجی وارد ایران نخواهد شد. آنچه "رژیم‌چنج" نامیده می‌شود، تنها با فداکاری، سازماندهی، و مشارکت فعال مردم ایران ممکن است.

اکنون، لازم است نگاهی واقع‌بینانه به شرایط داشته باشیم. سفر اخیر عراقچی به مسکو و کسب تکلیف از کرملین، پیش‌زمینه‌ای شد برای آتش‌بس غیرمنتظره. همان‌گونه که پس از ۷ اکتبر۲۰۲۳ همه چیز تغییر کرد، دیگر هیچ چیز به قبل از ۱۳ ژوئن بازنخواهد گشت و ایران و خاورمیانه وارد مرحله‌ای برگشت‌ناپذیر شده است.

جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری کلاسیک نیست، بلکه حکومتی تمامیت‌خواه با بنیانی ایدئولوژیک است. رهبر قدر قدرت آن، با آغاز اولین نشانه‌های تهدید، به اعماق زمین پناه برده است. اکنون او مرده سیاسی و ایدولوژیکی بیش نیست، گرچه شاید رژیم بخواهد با حرکت دادن جسدش، او را زنده نشان دهد! البته فقط برای مدتی تا آرام کردن شرایط!

فراموش نکنیم: پس از فروپاشی شوروی، تا چندین ماه گورباچف رئیس دولت ماند، اما قدرت واقعی در دست حلقه‌های امنیتی کا.گ.ب بود که بعدها کرم‌وار پوسته باقی مانده از رژیم را دریدند و شکلی دیگر از اقتدار را حاکم کردند. به نظر می‌رسد با توصیه‌هایی از سوی نهادهای امنیتی ایران و حمایت روسیه، سناریویی مشابه در حال تدوین برای ایران است.

اما این مردم‌اند که می‌توانند این سناریو را تغییر دهند. اکنون رژیم در ضعیف‌ترین نقطه‌ی تاریخی خود قرار دارد. حملات هدفمند به مراکزی چون سر در زندان اوین، قرارگاه خاتم، و دفاتر فرماندهان سپاه نشان دادند که ساختار حکومت قابل ضربه است. اکنون وظیفه اپوزیسیون و نهادهای سیاسی است که این فضا را به درستی تحلیل و مدیریت کنند، نه اینکه به مصاحبه‌های تکراری در رسانه‌های اروپایی و آمریکایی بسنده کنند.

در این میان، شاهزاده رضا پهلوی همچنان تنها چهره‌ای‌ست که در میان بخش قابل توجهی از مردم، به‌ویژه نسل جوان، سرمایه‌ اجتماعی دارد. اما ایشان نیز از مشاوران آگاه به تحولات سیاسی-اجتماعی و فناوری‌های ارتباطی روز محروم‌اند. اگر از مشاوران کاربلد بهره می‌بردند، حتمن به جای مصاحبه‌های کلاسیک، با حضور مداوم در فضای مجازی، نظیر اینستاگرام لایو، یوتیوب و حتی پادکست‌های فارسی‌زبان، مستقیماً با جوانان گفت‌وگو می‌کردند و شرایط را برای همگان تشریح می‌نمودند.

اگر اپوزیسیون به‌ویژه شاهزاده رضا پهلوی از فرصت استفاده کند و گفتمان مستقیم با جامعه را آغاز نماید (همان‌گونه که کمپین ترامپ با ورود به تیک‌تاک، پادکست‌ها و شبکه‌های غیررسمی به قلب نسل جوان نفوذ کرد) آنگاه عبور از این رژیم نه تنها ممکن، بلکه محتمل خواهد بود.

امین مجیری

عضو هیات علمی گروه آب، دانشگاه ایالتی آریزونا



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy