Tuesday, Jul 29, 2025

صفحه نخست » پزشکیان و دامنه گفتگو با مخالفان، نوشته ای از فرخ نگهدار برای انتشار در داخل کشور

farokhnegahdar.jpgفرخ نگهدار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، به بهانه‌ی تاکید رئیس‌جمهور پزشکیان بر گفت‌وگو با اپوزیسیون، نوشت:

وضعیت دشوار کشور

کشور ما، و منطقه ما، دوران دشواری را پشت سر می گذارد. از یک سو حکومت افسار گسیخته‌ای در اسرائیل حاکم است که کوچکترین ابائی از ارتکاب هیچ جنایتی علیه بشریت از شکنجه کودکان شیرخوار تا موشک زدن به زندان اوین، ندارد، از سوی دیگر سیاست ها و ساختارهای حاکم عملا ایران را در مسیری سوق داده که نه تنها رویای رشد شتابان اقتصاد و توسعه پایدار، آنطور که در چشم انداز ۲۰ ساله پیش بینی شده بود، به ناترازی ها و کمبودهای کمرشکن انجامیده، بلکه اکثریت بزرگ مردم هم اعتماد خود به توانمندی و حسن تدبیر مسئولان از دست داده اند.

با این همه واکنش شهروندان این مرز و بوم، با هر مرام و عقیده ای، در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ملت کنهسال ایران ریشه دارتر و داناتر از آنست که در روزهای سخت، دست یک دیگر را رها کنند یا به ساز بیگانه برقصند.

به یاد داریم، از زمستان ۹۶ به بعد، وقتی رفتاری خشن و منزجر کننده با مردم معترض و ناراضی رایج شد، بخش های بزرگتری از مردم از حکومت سلب اعتماد کردند و قهر خود را از جمله با کاهش فاحش سطح مشارکت در انتخابات نشان دادند. کار به جائی کشید که در انتخابات مجلس فعلی عده قابل ملاحظه ای از نمایندگان با کمتر از ۱۰ درصد آراء به مجلس راه یافتند.

اما هنوز ۵ ماه از آن انتخابات سوت و کور نگذشته بود که از پی سقوط هلی کوپتر رئیس جمهور و فوت ناگهانی او، حکومت بدون هیچ توضیح از سیاست «خالص سازی» دست کشید و با پذیرش نامزدی آقای پزشکیان، که به عنوان چهره ای نافاسد و خدمتگزار شهرت داشت، موافقت کرد. بخش بزرگی از خیرخواهان و میهن دوستان، با مراجعه و اصرار به شهروندان خشمگین از حوادث تلخ، برای پیروزی ایشان تلاش کردند. در نتیجه آقای پزشکیان، علیرغم فرصتِ بسیار کوتاه، در دور دوم انتخابات برنده شد.

مقایسه آرای آقای پزشکیان با آرای روسای جمهور قبلی و با جمعیت صاحب رای، نشان می دهد که شمار شهروندانی که به دلایل سیاسی تصمیم گرفته اند در انتخابات شرکت نکنند بی‌گمان مساوی یا بیشتر از شمار رای دهندگان به آقای پزشکیان بوده است.

امید این بود که آقای پزشکیان، و مجموعه مسئولان کشور - با ملاحظه خط مشی نظامی اسرائیل و خطر حمله به کشورمان - از همان اولین روز رئیس جمهور شدن همبستگی ملی را در راس وظایف خود قرار می داد و برای دیدار و گفتگو با رهبران اپوزیسیون، که در انتخابات شرکت نکردند، اهمیت و اولویت قائل می شد.

آیا حرف پزشکیان جدی است؟

آقای پزشکیان اکنون پس از یک سال، در دیدار روز سه شنبه ۳۱ تیر با رهبران جبهه اصلاحات، آمادگی دولت خود را برای گفتگو با «اپوزیسیون» اعلام کرد. این خبر، هرچند با تاخیر، نشانه تمایل رئیس جمهور به پیگیری مهم ترین وظیفه مردمی و میهنی برای کاهش شکاف حاکمیت و ملت است و اگر جدی باشد مورد استقبال خیرخواهان کشور قرار خواهد گرفت.

آقای رئیس جمهور توجه داشته باشند که تا زمانی که معتبرترین شخصیت های مخالف سیاست های های خارجی و داخلی حکومت در حبس و حصر هستند، و تا زمانی که رسانه ملی قرقگاه مخالفان دولت است، اعلام آمادگی ایشان برای گفتگو با نمایندگان اپوزیسیون، سخنی غیر جدی تلقی خواهد شد. گفتگو با مخالفان، اگر جدی تلقی شود لازمه‌اش آزادی مخالفانی که به خاطر انتقاد از سیاست ها به زندان افکنده شده اند. به علاوه وقتی رسانه ملی در قرق مخالفان گفتگوست، پلاتفرمی برای جاری شدن گفتگو با مخالفان مهیا نخواهد بود.

ملاک جدی بودن رئیس جمهور در گفتگو با اپوزیسیون آزادی چهره های منتقد حکومت، از جمله آقایان میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده از حصر و حبس، و آزادی رسانه ملی و دسترسی یکسان مدافعان و مخالفان سیاست های دولت به آن رسانه است.

از آنجا که آزادی زندانیان سیاسی فصل مشترک تمام بیانیه ها و نامه هایی است که این روزها از جانب تشکل های سیاسی شناخته شده، یا به امضای شخصیت های معتبر کشور انتشار می یابد، از آنجا که دسترسی منصفانه طرفین گفتگو به آن رسانه و بیطرفی آن الزامی است، لذا شایسته است ایشان رسیدگی به این مطالبه ملی و مردمی، یعنی آزادی زندانیان سیاسی، و آزادی رسانه ملی را در دستور کار شورای امنیت ملی قرار دهند.

پزشکیان و معضل شکاف در حکومت

همه مطلعیم که انتخاب آقای پزشکیان شکاف فاحش در ساختار تصمیم‌گیری کشور را نیز به هیچ روی کاهش نداده است. مخالفان دولت در این ساختار همچنان قدرت‌مندند و هر جا که اراده کنند چوب لای چرخ دولت می گذارند. آقای رئیس جمهور در مصاحبه با تاکر کارلسون تلاش می کند «مرگ بر امریکا» را رفع و رجوع کند، یا آقای عراقچی وزیر خارجه در مصاحبه با فاکس نیوز ادعای قصد جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل را انکار می کند، و همزمان قدرتمندان در سطوح مختلف حکومت، نابودی اسرائیل و مرگ بر امریکا فریاد می کشند.

به این ترتیب سوال همگانی این است که آقای رئیس جمهور تا چه حد قدرت ریاست دارد؟ آیا امثال آقای حسین شریعتمداری یا ارکان دولت سایه اجازه خواهند داد که تصمیم های ایشان یا حتی مصوبه های شورای امنیت ملی اجرایی شود؟

همه می دانیم که این دوئیت برخاسته از ساختار حقوقی است و رفع آن موکول است به اصلاحات ساختاری. اما در مورد روال اجرایی این اصلاحات نظرات یک‌سان نیست.

بخش بزرگ و رشد یابنده ای از اپوزیسیون خیرخواه و میهن دوست به این اعتقاد رسیده اند که فقط با بسیج اجتماعی می توان راه را برای برگزاری رفراندوم هموار کرد. بخش دیگری از اپوزیسیون خیرخواه و میهن دوست امیدوار است بتواند با طرد جناح های ضداصلاحات از راه انتخابات، و نیز با تعامل با دستگاه رهبری، برای تغییر سیاست ها و ساختارهای حکومت راه گشایی کند.

در حال حاضر اکثریت بزرگ معتقدان به راه اول (تحول طلبان) بیشتر با آقایان موسوی و تاجزاده همراهی می کنند و اکثریت بزرگ معتقدان به راه دوم بیشتر با جبهه اصلاحات، روزنه گشایان، و اعتدال گرایان هماهنگی می کنند. بسیار جالب توجه است که مطالبه آزادی زندانیان سیاسی و رسانه ملی، وجه مشترک هر دو دیدگاه است.

بهای تعلل

به نظر من، به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، برای برون برد کشور از خطراتی که در کمین است، نخستین گام سازمانگری یک گفتگوی سازنده میان حامیان دو نظریه اصلاح طلبانه و تحول طلبانه است. بدون تعامل سازنده میان این دو طرز فکر هیچ چشم انداز روشنی برای عبور از وضع بحرانی کنونی گشوده نخواهد شد. هر تحول بنیادین در سیاست ها و ساختارهای موجود هم به پای حکومتی نیازمند است و هم به بسیج و حمایت اجتماعی.

مطابق تجارب تاریخی ملت ما و بسیاری ملل دیگر گذار به دموکراسی، با سرنگونی طلبی و حمله نظامی میسر نیست. گذار به دموکراسی محصول تعامل و در نهایت توافق میان بخش هایی از حکومت با رهبران جنبش های سیاسی، مدنی و مطالباتی است.

در این لحظات حساس برخی می کوشند در تل آویو و واشنگتن برای «نجات ایران» به صورت جدی‌تر نسخه پیچی شود. این نسخه پیچی های ایران بر باد ده محصول سردرگمی‌ها در سطوح مختلف است. این نسخه پیچی‌ها در واشنگتن و تل‌آویو و نقش کنفرانس هایی از نوع مونیخ پر رنگ‌تر خواهد شد هرگاه در سازمانگری «گفتگو و تعامل» ثمر بخش میان بخشی از حکومت (قوه مجریه) و طیفی از اپوزیسیون، که در مقابل قدرت های خارجی ایستاده اند، به ترفند عوامل نفوذی، یا عوامل صاحب نفوذ، بیش از این تعلل شود.

پیشگامان گفتگو

سازمان فدائیان (اکثریت)، که من در نخستین سال های پس از انقلاب در آن مسئولیت داشتم، نخستین سازمانی است که پس از تاسیس جمهوری اسلامی پیشنهاد گفتگوی میان حکومت و مخالفان را پی گرفت. گفتگوی داغ میان ما و آقایان بنی صدر و رضایی از صدا و سیما در سال ۵۸ و سپس، در بهار سال ۱۳۶۰ زمانی که جامعه ما به سوی تنش و درگیری خونین سوق داده می شد، گفتگوی تاریخی و تلویزیونی ما با آقایان محمد حسین بهشتی و سروش و مصباح یزدی، به علت خباثت عده ای و کوته بینی عده ای دیگر ادامه نیافت. افسوس و صد افسوس که مجاهدین خلق به راه دیگر رفتند و مسیر تحولات کشور هم به سوی دیگر رفت. شاید اگر آن گفتگوها ادامه یافته بود امروز کشور ما سرنوشتی دیگر داشت

من فقط مخالفین را به کشاندن کشور به عرصه درگیری های خونین داخلی متهم نمی کنم. دست هایی هم در حکومت نفوذ داشت که مانع و دشمن همبستگی ملی، مخالف شعار «ایران برای همه ایرانیان» بود. دست هایی که یکی دو سال بعد نه فقط مرتکبین مبارزه مسلحانه با حکومت که حتی صادق ترین مدافعان کشور، فدائیان اکثریت، که هم در جبهه های جنگ می رزمیدند و هم در عرصه سازمانگری مردمان زحمتکش، را نیز سرکوب کردند. دست هایی که در حکومت جاخوش کردند وعلیرغم فراز و فرودها، طرد و حذف هر معترض و منتقد درون و بیرون نظام را، مرحله به مرحله، پی گرفتند و کار را به جایی کشاندند که در انتخابات مجلس دوازدهم بسیاری از نمایندگان با رای کمتر از ۱۰ درصد مردم به مجلس رفتند و اکثریت بزرگ مردم از حق مسلم خود، یعنی مشارکت در انتخابات، محروم کردند. این دست ها امروز هم هستند و در مقابل ابتکار آقای پزشکیان برای گفتگوی سازنده با اپوزیسیون میهن دوست قوی دستانه سنگ اندازی می کنند.

به این ترتیب گرچه بسیار دشوار و حتی غیرقابل تصور است که آقای پزشکیان موفق شود به سادگی اعتماد همه کسانی را به دست آورد که بنا به تجربه زیسته خود مکررا فهمیده اند به حرف های این مسئولان نباید باور کنند. اما مسئولیت اول ما و همه گرایش های مردمی و میهن دوست کشور، تلاش برای ممکن کردن ناممکن هاست. سیاستمداران کاردانِ صلحجو و میهن دوست، فقط به ممکن ها فکر نمی کنند. آنها هموار کردن راه های غیرقابل عبور را رسالت بزرگتر خود قرار می دهند.

سخنی با نومیدشدگان

در این جا روی سخن با سیاستمدارانی است که خود از هر نوع تحولی در نظام مستقر نومید شده و روزنه گشایی و راهگشایی و افق گشایی را بی فرجام می بینند و روی حمله خارجی یا محاصره اقتصادی برای سرنگونی حکومت حساب باز کرده اند.

آنها با توجه به دامنه خسارات جنگ ۱۲ روزه تصور می کنند پس امریکا ممکن است بتواند جمهوری اسلامی را سرنگون و پادشاهی خواهان را به قدرت برساند. اما حقیقت تلخ این است که متاسفانه پادشاهی خواهان پس از ۴۵ سال هرگز موفق نشدند یک تشکیلات نیرومند، و مرتبط با گروه های اجتماعی، برای مدیریت کشور به وجود آورند. بسیار تاسف آور است که آنها راه تحول خواهی مسالمت آمیز، مدنی و دموکراتیک را رها کرده، به سجده کردن در مقابل پیشوا و قرار دادن پرچم پادشاهی خواهی زیر پرچم اسرائیل، به تشویق حمله نظامی به کشورشان روی آورده اند.

تابستان سال ۶۰ بود. مجاهدین خلق، به رهبری مسعود رجوی برای مقابله با حکومت به حکومت صدام مراجعه کردند. و ما فدائیان خلق مکرر ایشان را فرا خواندیم که از کشور خود نومید نشوید و به کشور خود پشت نکنید. در آن زمان خوشبختانه نماد اصلی پادشاهی خواهان به سوی صدام نرفت و علیرغم تمام مصائب در کنار ایران ماند. کاش امروز هم بتوانیم همان پیام را پر طنین تر به گوش پادشاهی خواهان برسانیم که از حمله نظامی و بمباران کشورتان فقط مرگ و تباهی زاده می شود. سنگدل ترین موجود روی زمین هیچ تحفه ای برای شما در جیب ندارد. به مسیر مبارزه مدنی و مسالمت آمیز برگردید. بسیار مایه تاسف است که شما در کنفرانس تان در مونیخ ره گشایی های خیرخواهانه آقایان موسوی و تاجزاده، و اعلام آمادگی آقای پزشکیان، را با خشم و نفرت مورد تهاجم قرار دادید که مبادا آن دولت تبهکار را از خود نومید سازید.

موضوعات مذاکره و جایگاه پزشکیان؟

بسیاری از مخالفان می پرسند فایده و غایت مذاکره با پزشکیان چیست؟ آیا دامنه گفتگو از روزنه گشایی و حوزه اختیارات قانونی رئیس جمهور فراتر نخواهد رفت؟ یا موضوع این گفتگو می تواند فراتر رود و رئیس جمهور امکان مذاکره مخالفان با راس حاکمیت جمهوری اسلامی را فراهم کند؟

بدون آنکه دامنه اختیارات پزشکیان را غیرمهم تلقی کنیم باید به وضوح تصریح کرد که وضعیت وخیم اقتصاد کشور، حدت شکاف حکومت و مردم، و شکنندگی وضع امنیت ملی در حدی است اغلب صاحب نظران، حتی در راس نظام، به ناکارآمدی خط مشی ها، سیاست ها و ساختارهای کنونی باور داشته و ادامه راه طی شده را به هیچ روی توصیه نمی کنند. این جمع بندی آنها را به ضرورت بازنگری در قانون اساسی، و برخی را به فوریت فراخواندن مجلس موسسان، متقاعد ساخته است. لذا به صلاح حاکمان و مخالفان و به سود کشور است که آقای پزشکیان، نه فقط در حوزه اختیارات محدود رئیس جمهور، بلکه علاوه بر آن، نقش «رابط گفتگو» میان دستگاه رهبری و اپوزیسیونِ قانونگرا را ایفا و زمینه توافق ملی برای تدوین و تصویت میثاقی تازه توسط نمایندگان منتخب و مورد اعتماد ملت در مجلس موسسان را مهیا سازد.

مسلم است که «نخستین گام برای رفع بحران کنونی» فراخواندن مجلس موسسان نیست. اما از این حرف نباید نتیجه گرفت که بحران کنونی بدون تحول در ساختار حکومت قابل رفع است. نخستین گام برای رفع بحران کنونی قرار دادن آزادی زندانیان سیاسی و آزادی رسانه ملی در دستور کار شورای امنیت ملی است. امری که کاملا در حیطه اختیارات رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy