اکنون که خونخواهی قَدَر بر سرشان میکوبد
غارتگران ایران،
درندگان زندگی و آزادی،
زنشکنان،
متجاوزان به هرچه انسانیست،
شهروندان تار و مار شده:
بازماندگان کشتهشدگان، غارتشدگان
از میهن راندهشدگان را به یاری میخوانند
*
آنان در میدانهای قُرُق شده
سرودهای میهنپرستانه سرمیدهند
نمادهای ایران باستان را بر سخنهاشان میآویزند
و شیفتگان ساده دل این آب و خاک را
پیرامون علم و کُتل خود گرد میآورند
*
خدامردان هزار زبان
خدامردان آفتابپرست
بادشناسان
استادان شطرنج دغلکاری
هزاران زمینِ بازی را
در گوشه و کنار جهان پهن میکنند
بازیگاهی که که یک دروازه بیش ندارد
سپس چپگرایانی را که بنیاد مقدس باورهاشان
کینهورزی به سرمایهکار و اسراییل است
به آسانی با خود همتیم میکنند
آنگاه با جانی تازه
تا میتوانند به سرنوشت ایران گل میزنند
*

چه کسی صلح و وطن دوستی را روایت میکند؟! بابک خطی

تجزیهطلبی در لباس سیاستگذاری غربی، دیوید اعتباری